سفر منتظر است
ماموریت ما خدمت به مسافران بالای 50 سال است. ما می خواهیم به شما انگیزه دهیم که مقاصد جدید را کشف کنید، تجربیات جدید را کشف کنید و از سفر لذت ببرید.
طبق آگهی های بازنشستگی، بازنشستگی یک انتقال بدون درز به یک زندگی شاد و بی دغدغه همراه با غروب های زیبا است. این ممکن است برای برخی وجود داشته باشد. برای دیگران، رفتن از یک زندگی حرفه‌ای با سطح بالا، به یک زندگی آرام‌تر و بدون ساختار می‌تواند دردسرساز باشد. برای ما و برای بسیاری از افرادی که می شناسیم، این گذار جایی در این بین بود.
ما 4 سال است که بازنشسته شده ایم. کووید، مسائل خانوادگی و سایر چالش‌ها در چند سال اول غالب شدند. ما اکنون وارد یک مرحله جدید، کامل و محتوایی شده‌ایم که شامل سرگرمی‌های جدید و قدیمی مانند ماه جونگ، بال‌بازی ، کفش‌بازی برفی، باغبانی، پیاده‌روی، سفر، ساختن کالیدوسکوپ، کلوپ‌های کتاب، سفرنامه‌نویسی، کایاک سواری و غیره است.
ما بازنشستگی را به عنوان زمانی برای بازی و کشف پذیرفته ایم.
ما همیشه سعی می کنیم در نظر داشته باشیم که بازنشستگی امتیازی است که بسیاری از افراد از آن برخوردار نیستند، به خصوص زمانی که دوران پر چالشی را پشت سر می گذاریم. ما بسیار خوش شانس و ممتاز هستیم.
در اینجا برخی از درس هایی است که هنگام یافتن سرگرمی های دوران بازنشستگی خود آموختیم.
فردای آن روز آخرین روز در اداره فرا رسید. آن صبح اول تکان دهنده بود. در ساعات شلوغی مترو وجود ندارد. هیچ کاری لازم نبود انجام شود. بدون آتش سوزی برای خاموش کردن هیچ ایمیلی نیاز به پاسخ ندارد. سکوت و سکونی دلپذیر و در عین حال ناراحت کننده بود. سپس وحشت به وجود آمد. زندگی قرار بود چگونه باشد؟ چگونه زمان را پر کنیم؟
داشتن خلأ می تواند ناراحت کننده باشد – دوره ای که نمی دانید قرار است چه کاری انجام دهید. زمانی که ما 60 ساعت در هفته کار می کردیم، چنین زمان و مکان وجود نداشت. اکنون فضایی برای کشف وجود دارد – دوستان جدید، سرگرمی ها، پروژه های اشتیاق و موارد دیگر.
چند سال طول کشید تا با سرعتی متفاوت با زندگی راحت شویم و سرگرمی ها و فعالیت هایی را که برایمان معنادار بود کشف کنیم.
یکی از اشتباهات اولیه‌ای که یکی از ما مرتکب شد، بله گفتن به تمام کارهایی بود که در حین کار وقت انجام آن‌ها را نداشتیم – داوطلبانه، مراقبت از دوستان و خانواده بیمار، کار سیاسی. تبدیل شد به دویدن، دویدن، دویدن و سرگرم کننده نبود.
از طرف دیگر، یکی از ما در سال اول گم شد، نمی دانست چه کاری باید انجام دهد، احساس بی ثمری و بی ارزشی می کرد.
ما متوجه شدیم که نمی‌توانیم با پر کردن زمان با تعداد زیادی فعالیت از خلأ پیشی بگیریم و این که در فرآیند تغییر و داشتن احساسات متفاوت در مورد بازنشستگی مشکلی ندارد. و مهمتر از همه، ما باید زمان می گذاشتیم تا بفهمیم زندگی بازنشسته برای ما چگونه به نظر می رسد.
ما با ایده ای که می خواهیم انجام دهیم، بازنشسته شدیم. سفر در این لیست بود و ما قصد داشتیم زمستان هایمان را در سنگاپور بگذرانیم. کووید آن طرح را قطع کرد. فکر کردیم گلف، کایاک و پیاده روی بازی کنیم. پیکل بال و ماه جونگ در لیست نبودند، و همچنین کفش های برفی هم نبودند .
کووید اتفاق افتاد و ما نتوانستیم برای زمستان به سنگاپور سفر کنیم. هر دوی ما از هوای سرد متنفریم. ما به کاری نیاز داشتیم، بنابراین کفش برفی را امتحان کردیم و آن را دوست داشتیم. ما همچنین یک مسابقه 5K انجام دادیم، حتی اگر هر دوی ما دویدن را دوست نداریم.
هر دوی مادران ما ماه جونگ بازی می کردند. آنها سعی کردند در مقاطع مختلف به ما یاد بدهند که بازی کنیم و ما هر دو پیشنهاد را رد کردیم. بعد که بازنشسته شدیم، دوستان پرسیدند که آیا می‌خواهیم پیکلبال و ماه جونگ یاد بگیریم؟ ما مشکوک بودیم اما به این نتیجه رسیدیم که ارزش امتحان کردن را دارد.
ما عاشق هر دو شدیم. پیکلبال روش جدیدی برای ورزش به ما داد و ماه جونگ ما را مجبور کرد از مغز خود استفاده کنیم. هر دو فعالیت اجتماعی هستند.
وقتی در سال 2022 در سنگاپور فرصت زمستان گذرانی داشتیم، از طریق pickleball با افراد جدیدی آشنا شدیم و نسخه سنگاپور ماه جونگ را یاد گرفتیم.
در مورد چوب های گلف، آنها هنوز نشسته اند و گرد و غبار را در کمد جمع می کنند.
هر دوی مادران ما شست سبز داشتند. آنها می توانند هر چیزی را رشد دهند. از سوی دیگر، ما ماه‌ها وقت صرف کردیم تا Miracle-Gro را روی برخی از گیاهان در کاشت خود قرار دهیم تا بعداً به ما گفته شود که آنها علف‌های هرز هستند.
بازنشستگی به ما فرصتی داد تا باغبانی کنیم و از درس گرفتن از اشتباهات (مکرر) خود لذت ببریم. این یک فعالیت آرامش بخش است که ما را به بیرون از خانه می برد. ما همچنین همسایه هایی پیدا کردیم که بیشتر در مورد باغبانی به ما یاد دادند.
وقتی کار را متوقف کردیم و به دفتر رفتیم، دیگر تجربه اجتماعی داخلی نداشتیم. از یک طرف، هر دوی ما از تنهایی و گذراندن وقت با یکدیگر لذت می بریم. در عین حال دلمان برای بودن با دیگران و دوری از هم تنگ شده بود. ما باید یاد می گرفتیم که چگونه همه این نیازها را متعادل کنیم.
ما اکنون ترکیبی از سرگرمی های انفرادی و اجتماعی داریم. گاهی اوقات با افراد زیادی پیکلبال بازی می کنیم. گاهی اوقات ما در خانه به تنهایی مشغول مطالعه یا باغبانی هستیم. گاهی کارها را با هم انجام می دهیم و گاهی کارهای خودمان را انجام می دهیم.
لیست آسیب‌های چند سال اول بازنشستگی ما شامل شکستگی مچ دست، رگ به رگ شدن مچ دست (چند بار)، رگ به رگ شدن مچ پا، کمردرد، شانه یخ زده و دردهای متعدد است. اوه، و یکی از ما در حین بازی دوبل با دست و پا زدن به سر دیگری ضربه زد (نمی گوییم چه کسی به چه کسی ضربه زده است).
بازنشسته بودن به این معنی بود که می‌توانیم هر روز ورزش کنیم و در بهترین حالتی هستیم که در دهه‌های اخیر بوده‌ایم. در عین حال، بدن های مسن بیشتر در معرض آسیب هستند و به راحتی می توان در آن افراط کرد.
در حال حاضر مطمئن شوید که حرکات کششی و انجام حرکات شکمی را در صبح انجام می دهیم. ما سعی می‌کنیم به محض وقوع آسیب‌ها پاسخ دهیم و منتظر رفتن به فیزیوتراپی نباشیم و یاد گرفته‌ایم که وقتی خسته هستیم بازی را متوقف کنیم، حتی اگر هنوز در حال انفجار هستیم.
ما اوقات فوق العاده ای را با دمیدن شیشه، نوشتن (سفر و خاطره نویسی)، عکاسی و سایر فعالیت ها سپری کرده ایم. سو عاشق کالیدوسکوپ است و همیشه می گفت که می خواهد یاد بگیرد که چگونه آنها را در زمان بازنشستگی بسازد. زمستان امسال، او اولین کالیدوسکوپ خود را تکمیل کرد و در طول مسیر برش شیشه، فیوز و لحیم کاری را آموخت. ما اکنون در حال راه اندازی یک استودیوی ویترای در خانه هستیم. کالیدوسکوپ های بیشتری در راه است!
ما همچنین روی پروژه های مختلف نویسندگی و عکاسی کار کرده ایم و حتی در کلاس عکاسی پرتره در فروشگاه اپل در سنگاپور شرکت کرده ایم. بازی در اطراف انجام پرتره سرگرم کننده بود و طرز فکر ما را در مورد عکاسی گسترش داد.
زمستان امسال فرصت و زمان داشتیم تا درست کردن دسرها و غذاهای سنگاپوری را یاد بگیریم. دوران بازنشستگی به ما زمان و مکان می دهد تا خلاقیت خود را در آشپزی کشف کنیم. بنابراین نه تنها مهارت های جدیدی یاد گرفتیم، بلکه چند پوند هم اضافه کردیم!
در طول سال‌های گذشته، ما یاد گرفته‌ایم که فرضیات نسازیم و در مورد آنچه که هر یک از ما می‌خواهیم انجام دهیم، صحبت کنیم. ما فعالیت هایی داریم که دوست داریم با هم انجام دهیم و کارهای دیگری که بهتر است با هم انجام ندهیم. گفت و گو به ما کمک می کند تا از سوء تفاهم و احساسات جریحه دار جلوگیری کنیم.
بسیاری از کارشناسان انجام فعالیت های دوران بازنشستگی را در چهار حالت خلاقانه، اجتماعی، فیزیکی و ذهنی توصیه می کنند. با نگاهی به لیست خود، می بینیم که هر چهار مورد را هر هفته انجام می دهیم.
دوران بازنشستگی ما فرصتی برای ادامه سرگرمی ها و فعالیت هایی که برای مدت طولانی انجام داده ایم و یافتن سرگرمی ها و دوستان جدید در این راه به ما داده است. ما به هر فعالیت جدید به عنوان یک امکان نگاه می کنیم. هیچ کاری که ما شروع به انجام آن می کنیم نباید برای همیشه باشد. ما یک سرگرمی جدید را امتحان می کنیم و اگر دوست داشتیم، دوباره آن را انجام می دهیم. اگر این کار را نکنیم، متوقف می شویم. مهمتر از همه، پرورش حس کنجکاوی و کشف برای ما در این سفر بسیار مهم بوده است.
برای اطلاعات بیشتر در مورد بازنشستگی ، حتما این مقالات را بررسی کنید:

سو دیویس و رجینا آنگ هم در منطقه نیویورک و هم در سنگاپور زندگی می کنند. سو — یک بومی نیویورکی — و رجینا — اهل سنگاپور — تجربیات خود را در Travel for Life Now به اشتراک می گذارند . بین آنها به هر هفت قاره (از جمله سفر رویایی سو به قطب جنوب) و بیش از 50 کشور سفر کرده اند. آنها عاشق هنر خیابانی، سفر LGBTQ+، آسیا (به ویژه سنگاپور)، غذاهای محلی، و جستجوی تجربیات سفر محلی در سراسر جهان هستند.

source

توسط bahram_admin