1
سریال Stranger Things بدون شک یکی از بزرگترین موفقیتهای نتفلیکس است؛ سریالی که علاوه بر رکوردشکنی در تعداد بیننده، تأثیر فرهنگی عظیمی هم ایجاد کرده است. با این حال، با وجود محبوبیت فوقالعاده، سریالهای علمیتخیلی دیگری وجود دارند که از نظر نمایندگی کامل ژانر، عملکردی عمیقتر و مفهومیتر ارائه میدهند. سریال Stranger Things با حالوهوای نوستالژیک دهه ۱۹۸۰، زیباییشناسی خاص و روایت شخصیتمحور، کمک زیادی به رشد دوباره مخاطبان ژانر علمیتخیلی کرده، اما در بسیاری جهات، بیشتر یک ترکیب ژانری محسوب میشود تا یک سریال علمیتخیلی خالص.
سریال Stranger Things نشان داد که میتوان ماجراجوییهای نوجوانانه، درام احساسی و وحشت ماورایی را با عناصر علمیتخیلی ترکیب کرد. موفقیت آن تنها به جنبههای علمیتخیلی محدود نیست؛ بخش بزرگی از جذابیت سریال از ریشههای ترسناک آن میآید: موجودات هیولایی، تهدیدهای فراطبیعی و فضای دلهرهآور. در عین حال، سریال مانند یک تریلر توطئه محور عمل میکند؛ از پروندههای مخفی دولتی تا عملیات نجات و ماجراهای پر تعلیق.
اما همین ترکیب باعث شده Stranger Things همیشه جایگاه متفاوتی نسبت به دیگر آثار علمیتخیلی داشته باشد. بسیاری از طرفداران واقعی این ژانر به دنبال جهانسازی عمیقتر، فناوریهای پیشرفتهتر، نظریههای علمی پیچیده یا داستانهای آیندهنگرانه هستند؛ حوزههایی که Stranger Things به دلیل تمرکز بر عناصر ماورایی، فقط سطحی از آنها را لمس میکند. برای این مخاطبان، این سریال گاهی تجربهای کمتر علمیتخیلی و بیشتر احساسی و نوستالژیک است.
خوشبختانه ژانر علمیتخیلی پر از سریالهایی است که بسیار فراتر از Stranger Things حرکت میکنند؛ از چندجهانی و بیوتکنولوژی پیشرفته گرفته تا سفر در زمان، اخلاق علمی و نظریههای مفهومی. سریالهایی که در ادامه معرفی میشوند، جهانهایی بسیار گستردهتر از هاوکینز دارند و ایدههای علمی را محور اصلی روایت قرار میدهند.
۸. سریال Orphan Black – (۵ فصل)

سریال Orphan Black که از شبکه BBC America پخش شد، یکی از تحسینشدهترین سریالهای علمیتخیلی دهه گذشته است. داستان درباره سارا منینگ و گروهی از کلونهاست که سارا در همان ابتدای سریال کشف میکند بخشی از این پروژه است. بخش اصلی روایت، نه موجودات ماورایی بلکه زیستفناوری، اخلاق ژنتیک و پیامدهای قانونی دستکاری انسان است.
بخش بزرگی از بار سریال بر دوش تاتیانا ماسلانی است که اغلب شخصیتهای اصلی را خودش بازی میکند. سریال Orphan Black برخلاف Stranger Things، کاملاً بر نظریههای علمی تمرکز دارد و به همین دلیل تجربهای بسیار عمیقتر از یک داستان علمیتخیلی ارائه میدهد.
۷. سریال Fringe – (۵ فصل)

سریال Fringe ساختهی جی جی آبرامز یکی از خلاقانهترین سریالهای علمیتخیلی تلویزیون است. این سریال نیمه پروسهای و نیمه مفهمومی، یک تیم FBI را دنبال میکند که در واحد Fringe Investigation به بررسی پدیدههای مرموز میپردازند. جهانهای موازی، خطوط زمانی جایگزین، فناوری پیشرفته و بیولوژی تجربی تنها بخش کوچکی از موضوعات آن است.
سریال Fringe نسبت به Stranger Things از نظر علمی بسیار عمیقتر پیش میرود و جهانسازی پیچیدهتری دارد. روایت چندلایه، شخصیتپردازی قوی و نظریههای علمی جدی آن را به یکی از بهترین سریالهای این ژانر تبدیل کرده است.
۶. سریال Firefly – (۱ فصل)

با اینکه Firefly تنها یک فصل داشت، اما سالهاست که در میان طرفداران ژانر علمیتخیلی جایگاه افسانهای پیدا کرده. این سریال از Joss Whedon روایت یک وسترن فضایی است؛ داستان گروهی قانونگریز که در آیندهای دور و پس از رها شدن زمین، در فضا سفر میکنند.
سریال Firefly با جهانسازی گسترده و شخصیتهایی جذاب، تبدیل به نمونهای کلاسیک از یک سریال علمیتخیلی بزرگمقیاس شده است. جهان آن بسیار بزرگتر و پیچیدهتر از Stranger Things است و اهمیت زیادی در تاریخ تلویزیون دارد.
۵. Severance – (۲ فصل – تمدید برای فصل سوم)

سریال Severance یکی از ارزشمندترین سریالهای Apple TV است؛ ترکیبی از علمیتخیلی، تعلیق روانشناختی و فلسفه. ایدهی اصلی سریال درباره جداسازی ذهنی زندگی کاری و شخصی، پایهای کاملاً علمیتخیلی دارد اما اجرای داستان، آن را به تجربهای بسیار عمیق و انسانی تبدیل کرده است.
برخلاف Stranger Things که بیشتر به هیجان ماورایی میپردازد، Severance یک نگاه فلسفی به هویت، اراده و قدرت دارد و جهانسازی دقیق آن تجربهای کاملاً متفاوت ایجاد میکند.
۴. سریال The X-Files – (۹ فصل)

سریال The X-Files نماد علمیتخیلی تلویزیون در دهه ۹۰ است. داستان مأموران FBI، فاکس مالدر و دانا اسکالی که پروندههای ماورایی و بیگانهها را بررسی میکنند، یکی از گستردهترین جهانهای علمیتخیلی تلویزیون را ساخته است. تأثیر فرهنگی آن بیشمار است. این سریال برخلاف Stranger Things از همان ابتدا روی علمیتخیلی بودنش تأکید دارد و دهها مفهوم علمی، موجودات ناشناخته و نظریههای توطئه را بررسی میکند.
۳. سریال Black Mirror – (۷ فصل)

سریال Black Mirror، مجموعهای آنتولوژی درباره جنبههای تاریک فناوری است. هر قسمت یک داستان مستقل دارد و روی آیندهی نزدیک، نابسامانیهای تکنولوژیک، کنترل داده، هویت دیجیتال و پیامدهای پیشرفت علمی تمرکز میکند.
این سریال همکاری بسیار کمتری با Stranger Things دارد و بیشتر بر آیندههای احتمالی و هشداردهنده تمرکز میکند. همین تنوع مفهومی باعث شده Black Mirror یکی از مهمترین آثار علمیتخیلی معاصر باشد.
۲. سریال Doctor Who – (۱۵ فصل در نسخه مدرن)

سریال Doctor Who یکی از بزرگترین میراثهای علمیتخیلی است. دکتر، یک موجود بیگانه که میتواند شکل عوض کند، در زمان و فضا سفر میکند تا از جهانها، تمدنها و تاریخ محافظت کند. مقیاس این سریال بهقدری وسیع است که با هیچ سریال دیگری قابل مقایسه نیست. در برابر آن، Stranger Things یک داستان محدود و محلی است، در حالی که Doctor Who جهانهایی بیپایان را میسازد.
۱. سریال The Twilight Zone – (۵ فصل)

سریال The Twilight Zone ساختهی راد سرلینگ، یکی از ستونهای اصلی ژانر علمیتخیلی است. این مجموعه آنتولوژی، از سفر در زمان و ابعاد موازی گرفته تا فناوریهای پیشرفته و برخورد با موجودات ناشناخته را بررسی میکند.
تأثیرگذاری The Twilight Zone آنقدر عظیم است که هنوز هم بسیاری از سریالهای امروز الهامگرفته از آن ساخته میشوند. این سریال، نمونهای کلاسیک از علمیتخیلی مفهومی و ماندگار است.
منبع screenrantsource