در حال حاضر در آستانه انتشار گزارشات شش ماهه شرکت‌های بازار سرمایه هستیم و شاهدیم که گزارشاتی که تاکنون منتشر شده است در گروه‌های متفاوت گزارشات خوبی بوده و عمدتا گزارشاتی فراتر از انتظار بازار سرمایه بوده است. بخاطر شرایطی که در حال حاضر در وضعیت سیاسی رخ داده یک نگرانی از قبل به علت کمبود نقدینگی و عدم حمایت دولت از بازار سرمایه وجود داشت و این امر مزید بر علت شد. همچنین ناکارآمدی تیم فعلی مدیریتی سازمان بورس و شورای عالی بورس باعث شده تا اعتماد مناسب سرمایه‌گذاران به بازار سرمایه اتفاق نیفتد و تمام نکات مثبتی که این‌روزها بازار سرمایه دارد و شرایط بنیادی خوبی که بر شرکت‌ها حاکم است قیمت‌ها بسیار ارزنده شده است ولی مسائلی که باید از جهت روحی و روانی در بازار سرمایه حل شود توسط مسئولان حل نشده است. شاهد یک اقدام دیر ولی خوب در تمام حرکت‌های اشتباه مسئولان هستیم که این چندین روزه اجازه فروش از بازارگردانان را سلب کرده و الزام را نیز برداشته است و یک‌مقدار وضعیت بازار بهتر شد.
همچنین حذف معاملات الگوریتمی و موضوع بازارگردان‌ها و درست کردن فرآیند بازارگردانی باید اولویت اول مسئولان باشد که شاهدیم به صورت مقطعی است و زمانی که بازار به کمک احتیاج دارد بحث الزام بر فروش را حذف می‌کنند و یک‌مقدار بازار جان می‌گیرد. اما اینکه در نمادهای خاص معاملات الگوریتمی باعث ریزش کل بازار می‌شود و فرآیند منفی شدن سهم ها در آن نماهای خاص و به ویژه گروه خودرویی باعث می‌شود تا باقی بازار منفی شود معضلی است که مسئولان باید برای آن فکری کنند چرا که تابه حال توسط کارشناسان هشدارهای زیادی داده شده است و این به‌عنوان عیب معاملات بازار گفته شده اما تصمیم درست و منطقی برای آن گرفته نشده است.
مطلب بعدی در مورد این است که صندوق تثبیت بازار باید گزارشات مستند و شفافی را نسبت به عملکردشان در بازار سرمایه ارائه کنند که این موضوع اعتماد ساز است. اما شفافیت در اینجا وجود ندارد و خود این یک مسئله‌ای است که اگر افشا شود و اگر در مورد معاملات صندوق‌ها شفاف سازی شود، می‌تواند به بازار سرمایه کمک کند.
اشکالات دیگری از لحاظ ساختاری در بازار سرمایه وجود دارد که در هر صورت در چنین مواقعی باید بحث کارمزد پرداختی معامله‌گران و فعالان بازار سرمایه کم شود و شرایط باید به نفع سرمایه گذاری و به سمت تشویق سرمایه گذاران برای ورود به بازار سرمایه باشد اما این امر اتفاق نیفتاده است. همچنین پایین آوردن نرخ اعتبارات و عدد میزان اعتبارات توسط سازمان می‌تواند به کارگزاران کمک کننده باشد و این ها مواردی است که باید به صورت ساختاری مسئولان سازمان در مواقعی که بازار از جهت ناامنی برخوردار می‌شود با امنیت بخشی و حمایت از سرمایه‌گذاران کمک کنند که چنین چیزی در بازار سرمایه دیده نمی‌شود.
یکی از مشکلات بازار سرمایه این است که نهاد متولی بازار سرمایه صرفا با مانور دادن بر روی ایجاد ابزارهای مالی تلاش دارد تا مشکلات بازار سرمایه را حل کند که این مورد ضرورت فعلی بازار سرمایه نیست. اعتمادسازی و بحث کمک به بازارسرمایه و حمایت از صنایع و تغییر قوانین دست و پا گیر بازارسرمایه و مواردی که معاملات بازار سرمایه را به نوعی خراب کرده است می‌توانند اولویت‌های جدی تری باشد تا ابزارهای نوین بازار سرمایه. این مطلب در شرایطی گفته می شود که از اردیبهشت ماه تاکنون بازار به صورت متوالی و برای شش ماه منفی بوده است و اجازه رشد به آن نمی‌دهند، در هیچ بازار موازی دیگری شاهد اینچنین افت و از دست رفتن سرمایه های مردم نبوده‌ایم و شاهدیم که وعده‌های گفته شده عملی نمی شود.
مورد بعدی سهام عدالتی است که گفته شد بازگشایی می‌شود اما این اتفاق نیز نیفتاد، تغییر قوانین بازارگردانی خواسته بازار سرمایه بوده است که توجهی نشد، بحث حمایت از صنایع نیز جدی دنبال نشد و تیم رئیس سازمان بورس نتوانست در مورد حمایت از صنایع با تیم دولت به نقطه حمایت از بازار سرمایه برسد.
در آخر نیز شاهد این بودیم همان چیزی که مدنظر دولت بود اتفاق افتاد و از طرفی دیگر تعامل مجموعه سازمان بورس با بانک مرکزی بسیار ضعیف است و هیچوقت و در هیچ دوره ای اینچنین فضای عدم تعاملی را شاهد نبوده‌ایم.

  • هومن عمیدی – کارشناس ارشد بازار سرمایه
  • شماره ۵۱۴ هفته نامه اطلاعات بورس

source

توسط wikiche.com