کارگردانی در بازی و فیلم تفاوت‌های زیادی با یکدیگر دارند و بعضی اوقات، مفاهیم در نظر عام به شکل اشتباهی برداشت می‌شوند. کارگردانی برای ویدیو گیم بخش‌های مختلفی را در بر می‌گیرد که مهم‌ترین آن‌ها به طراحی بازی اشاره می‌کند. کارگردان یک بازی باید ساختار ماموریت‌ها را به خوبی بداند و آن‌ها را خلاقانه طراحی کند. باید ریتم اثر را به خوبی بشناسد تا بتواند محصولی درخور به مخاطب تحویل دهد. سال ۲۰۲۳ پر از محصولاتی بود که از بعد کارگردانی، فوق‌العاده بودند و به همین دلیل انتخاب از میان آن‌ها به هیچ وجه ساده به نظر نمی‌رسید. هر کدام از این هفت بازی که در لیست نهایی ما قرار گرفته‌اند، می‌توانند در هر سال به راحتی برنده بخش کارگردانی باشند که این موضوع نشان می‌دهد که سال پر باری برای هنر هشتم رقم خورده است.

بررسی ویدیویی را در یوتوب تماشا کنید


  1. Lies of P

بازی Lies of P از همان زمان معرفی، در میان گیمرها به عنوان یک کلون از Bloodborne شناخته شد اما هنگام عرضه ماجرا فرق کرد. سازندگان با الهام از فرمول بازی‌های فرام‌سافتور توانسته بودند تا دنیای جذاب و منحصر به فردی خلق کنند که کمتر بازی سولزلایکی مشابهش را انجام داده بود. حالا پینوکیو در یک دنیای استیم‌پانکی قرار داشت و باید به حساب دشمنانش می‌رسید. شهر کرات به عنوان محل وقوع حوادث داستانی، آن‌چنان بزرگ نیست که بازیکنان را سردرگم کند. مراحل تقریبا فرم خطی دارند و میانبرها به خوبی طراحی شده‌اند. با این حال اواخر بازی، کیفیت طراحی محیط تا حدودی افت می‌کند ولی در نهایت Lies of P نمره قبولی می‌گیرد. چیدمان دشمنان در مسیر حرکت قهرمان اصلی بسیار هوشمندانه صورت گرفته و کمتر پیش می‌آید که بازیکن از تعدد بی‌دلیل دشمنان گلایه کند. از سوی دیگر اضافه شدن دست چپ پینوکیو و تنوع قابلیت‌های آن بر جذابیت‌های گیم‌پلی افزوده است. نخستین محصول بزرگ استودیوی Neowiz از بعد کارگردانی اثری درخشان محسوب می‌شود و انتظار می‌رود سازندگان در بازی بعدی خود، این روند را تکرار کنند.


  1. Hi-Fi Rush

یکی از بزرگترین شگفتی‌های امسال بدون شک بازی Hi-Fi Rush بود که به محض معرفی شدن، در اختیار بازیکنان قرار گرفت؛ عنوانی که چند ژانر مختلف را در هم آمیخته و محصولی کم‌نظیر را ارائه کرده است. استفاده از ریتم برای ضربه زدن به دشمنان و از پا در آوردن آن‌ها موضوع جدیدی نیست اما این‌که ساخته جدید استودیوی تنگو گیم ورکس چقدر خلاقانه از این ایده بهره برده، سبب شده تا آن را در بین بهترین‌های بخش کارگردانی قرار بدهیم. در Hi-Fi Rush همه چیز بر پایه موسیقی بنا شده و زمانی می‌توانید از فرمول گیم‌پلی لذت ببرید که با تمام وجود، ریتم را درک کنید. ساختن آثاری از این دست به هیچ وجه ساده نیست و از این بابت باید به سازندگان تبریک گفت. برای تجربه این بازی خوش ساخت فقط یک اشتراک گیم‌پس لازم دارید.


  1. Final Fantasy XVI

اسکوئر انیکس برای ساخت نسخه‌های اصلی مجموعه فاینال فانتزی وسواس خاصی به خرج می‌دهد تا گیمرها کم و کسر نداشته باشند. قمار این کمپانی به هنگام ساخت پانزدهمین قسمت در سال ۲۰۱۶ به خوبی جواب داد و قشر زیادی از بازیکنان که پیش‌تر از این مجموعه دوری می‌کردند، جذب آن شدند. هفت سال گذشت و فاینال فانتزی ۱۶ از راه رسید و با خود نوآوری‌های زیادی به همراه آورد. حالا گیم‌پلی از حالت تاکتیکال به صورت کامل فاصله گرفته و بازیکن تمام تمرکز خود را روی شخصیت اصلی یعنی کلایو می‌گذارد. علاوه بر این مبارزات فرم هک اند اسلش گرفته‌اند و به کمک رابط کاربری خوب، بازیکن به خوبی در فضای گیم‌پلی غرق می‌شود. باید پذیرفت که این نسخه از بعد نقش آفرینی چندان تجربه درخشانی را در اختیار مخاطب قرار نمی‌دهد و سازندگان هم بیش از هر چیز در جست و جوی بازیکنان جدیدتر بوده‌اند.

استفاده از کات‌سین‌های سینماتیک و همچنین مبارزات نفس گیر و حماسی، کافی است تا این بازی در لیست بهترین‌های بخش کارگردانی قرار بگیرد.


  1. The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom

مجموعه The Legend of Zelda شاید دقیق‌ترین تعریف کارگردانی در مدیای ویدیو گیم باشد. در این بازی‌ها بیش از هر چیز گیم‌پلی متنوع و خلاقانه حرف اول را می‌زند و سازندگان در هر نسخه مکانیزم‌های جدیدی خلق می‌کنند که گاهی اوقات تحول بزرگی را در عناوین اکشن ادونچر به وجود می‌آورند. سال ۲۰۱۷ بود که The Legend of Zelda: Breath of the Wild توانست انقلابی بزرگ در بازی‌های جهان باز ایجاد کند. کمتر کسی فکر می‌کرد که بتوان فرمول‌های بی‌نظیر آن بازی را حتی اندکی بهبود بخشید تا این‌که همان تیم امسال با نسخه Tears of Kingdom یک بار دیگر استانداردهای جدیدی را پایه گذاری کرد. طراحی ماموریت‌ها و اتصال آن‌ها به یکدیگر و یک‌پارچگی دنیای بازی، نسخه جدید زلدا را از لحاظ کارگزدانی در سطح دیگری قرار می‌دهد. حالا لینک می‌تواند علاوه بر جابه‌جایی‌های افقی، در محور عمودی هم به راحتی حرکت کند و به ماجراجویی بپردازد. علاوه بر این، باز گذاشتن دست بازیکنان برای خلق وسایل نقلیه منحصر به فرد یکی دیگر از نوآوری‌هایی است که در نسخه حاضر شاهد آن هستیم.


  1. Marvel’s Spider-Man 2

یکی از پر سر و صداترین بازی‌های امسال Spider-Man 2 بود که به عنوان دنباله‌ای برای نسخه سال ۲۰۱۸ عرضه شد. بازی نسبت به گذشته پیشرفت چشم‌گیری داشته و استودیوی اینسامنیاک گیمز یکی از بهترین ساخته‌های خودش را روانه بازار کرده است. حالا بازیکنان می‌توانند تا هر موقع که دلشان می‌خواهد، بین پیتر و مایلز سوییچ کنند و ماموریت‌های اختصاصی هرکدامشان را پیش ببرند. ماموریت‌های اصلی اسپایدرمن ۲ سرگرم کننده و مهیج طراحی شده‌اند و ریتم گیم‌پلی و صد البته داستان به خوبی حفظ می‌شود. از طرفی به کمک SSD پلی‌استیشن ۵ دیگر شاهد لودینگ نیستیم و همین مساله اجازه استراحت کردن را از بازیکن می‌گیرد.

به جرات نسخه دوم اسپایدرمن بهترین اقتباس ویدیو گیمی از این کاراکتر محبوب است و آن را از بعد کیفیت می‌توان هم ردیف با Batman: Arkham City قرار داد. طراحی فوق‌العاده مراحل اصلی، کات‌سین‌های سینماتیک در حد فیلم‌های هالیوودی و البته گیم‌پلی نرم و روان باعث می‌شود تا جدیدترین ساخته استودیوی اینسامنیاک گیمز به راحتی دل هر گیمری را ببرد.


  1. Baldur’s Gate 3

فرنچایز بالدورز گیت اهمیت بسیار زیادی در مدیوم ویدیو گیم دارد و از آن به عنوان یکی از بهترین نقش آفرینی‌های تاریخ یاد می‌شود. آن زمان استودیوی Bioware در دوران اوج خود به سر می‌برد و آثاری می‌ساخت که یکی از دیگری بهتر بودند. حالا دیگر از آن روزها خبری نیست و در عوض استودیوی Larian توانسته تا با تغییرات بسیار زیاد، قسمت سوم از این مجموعه را بسازد. بازی Baldur’s Gate 3 عنوانی است که می‌تواند در هر دقیقه شما را به تحسین وادارد و بهترین لحظات گیمینگ را برایتان بسازد. شما به معنای واقعی کلمه «آزاد» هستید و می‌توانید برای سرنوشت هر چیزی تصمیم بگیرید. سازندگان در نظر داشته‌اند تا تجربه هر بازیکن نسبت به دیگری متفاوت باشد و در این راه سخت، شاهکار کرده‌اند. عشق و نفرت، دوستی و دشمنی، فداکاری و بسیاری از این مضامین بارها در طول بالدورز گیت ۳ دیده می‌شوند و همین موارد، به خوبی احساسات شما را برمی‌انگیزند. بازی به شما قدرت انتخاب می‌دهد تا خودتان بازی را آن‌طور که می‌خواهید کارگردانی کنید و این موضوع باعث می‌شود تا هر دفعه که سراغش می‌روید، تجربه منحصر به فردی داشته باشید. Larian نه تنها دنباله‌ای شایسته بلکه بهترین نسخه از این مجموعه را ساخته است.


  1. Alan Wake 2

بازی Alan Wake 2 دیوانه‌وارترین و جاه‌طلبانه‌ترین بازی استودیوی Remedy تا به امروز است. سم لیک به عنوان خالق دنیای الن کوچک‌ترین مرزی برای ذهن خودش قائل نشده و هر آن‌چه خواسته، انجام داده است. بازی ادامه مستقیم نسخه اصلی به حساب می‌آید و حالا قهرمان داستان تمام انرژی خود را صرف فرار از دنیای تاریکی می‌کند که مدت‌هاست در آن گیر افتاده. الن ویک می‌نویسد و جهان اطرافش را تحت تاثیر قرار می‌دهد تا به آنچه می‌خواهد، برسد. از طرفی دیگر ساگا اندرسون به عنوان شخصیت جدید وارد داستان می‌شود و به وضعیت یک قتل مرموز رسیدگی می‌کند اما سر از پرونده الن ویکی در می‌آورد که بیش از ۱۰ سال قبل مفقود شده است. روایت استثنایی داستان از یک سو و کارگردانی بی‌نظیر سم لیک از سوی دیگر، باعث می‌شود تا Alan Wake 2 را به هر گیمری پیشنهاد کنیم. ساختار غیر خطی داستان و انتخاب بازیکن برای پس و پیش کردن حوادث، نه تنها ریتم بازی را دچار اختلال نمی‌کند، بلکه به آن جذابیت زیادی می‌بخشد. در سوی دیگر ترکیب کات‌سین‌های فیلم‌برداری شده با گیم به عجیب‌تر شدن تجربه شما از الن ویک ۲ می‌افزاید. استودیوی رمدی یک بار دیگر خودش را به عنوان یک مولف در صنعت بازی‌های ویدیویی اثبات کرده است و باید دید که مسیر رو به رشد سازندگان فنلاندی با عرضه Control 2 ادامه خواهد داشت یا خیر.

source

توسط wikiche.com