هنگامی که بازی King Arthur: Knight’s Tale در سال 2022 عرضه شد، نظر دوستداران بازیهای نقشآفرینی تاکتیکی را به خود جلب کرد. طرفداران این ژانر، نبردهای نوبتی مفرح و داستان جذاب این بازی را ستایش کردند. نظر مثبت علاقهمندان سختگیر این ژانر سبب شد تا توسعهدهندگان بازی در استودیو Necrocore Games تصمیم به گسترش آن بگیرند. در ابتدا قرار بود تا بازی King Arthur: Legion IX، بسته الحاقی نسخه اول و ارائه همان فرمول موفق به صورت محدودتر باشد. اما توسعهدهندگان در آخر تصمیم گرفتند تا این بازی، به عنوان اثری مستقل عرضه شود. آیا Legion IX موفق میشود تا با تکرار موفقیت نسخه اول، طرفداران سختگیر ژانر نقشآفرینی تاکتیکی را دوباره راضی کرده و انتظاراتشان را برآورده کند؟
بازی King Arthur: Legion IX داستان Julius Mento را روایت میکند؛ یک ژنرال رومی که به لطف امپراتورش از مرگ بازگشته و به سرزمین Avalon قدم گذاشته است. ماجراهای Julius Mento و یارانش، در پانزده ماموریت اصلی و چند ماموریت فرعی روایت میشود. بازی در مقایسه با نسخه قبلی King Arthur کوتاهتر و محدودتر است. اما فارق از کوتاه بودن، از ظرفیتهایی که به واسطه فضا و داستاناش بنا میکند استفاده نکرده و تمام وزن خود را روی دوش نبردهای نفسگیر و هیجانانگیز خود قرار میدهد. بازی فضایی جدید و متنوع را عرضه کرده و با داستانی که در اول تعریف میکند، وعده یک ماجراجویی هیجانانگیز و متفاوت را میدهد. اما متاسفانه این هیجان به تریلر اول بازی محدود میشود. هیجانی که تریلر اول King Arthur: Legion IX به من داد، چیزی بود که تا آخر به دنبال آن میگشتم و در هیچ قسمتی از بازی، نظیرش را حس نکردم.
ماموریتهای اصلی و فرعی بازی معمولا شامل رفتن از نقطه الف به ب و شرکت در چند نبرد میشود. اگر فضاسازی و طراحی قابل قبول شخصیتها و محیط بازی، در کنار نبردهای هیجانانگیز آن نبودند، با ماموریتهایی بسیار خسته کننده طرف بودم که دوست داشتم هر چه زودتر به سرانجام برسند. البته باید ذکر کنم که ماموریتهای فرعی King Arthur: Legion IX اختیاری نبودند؛ چراکه معمولا ماموریتهای اصلی، دو الی سه سطح از سطح کلی شخصیتهای بازی بالاتر بوده و در هرصورت ناچار به انجام ماموریتهای فرعی بودم. چیزی که بازی را در معرض تکراری و خستهکننده شدن قرار میدهد. نبردهای بازی نیز تا حدی توان تازه ماندن دارند و پس از چند ساعت جای خالی عناصر داستانی در بازی حس میشود. با اینحال مبارزات آنقدر خوب طراحی شدهاند که میتوانند به تنهایی بار ضعفهای ذکر شده در ماموریتها و داستان را به دوش بکشند.
نبردها، درخشانترین عنصر King Arthur: Legion IX به حساب میآید. مبارزات بازی تکرار همان فرمول موفق King Arthur: Knight’s Tale است. هرچند نبردهای Julius Mento و یارانش در Legion IX محدودتر از نسخه اول است، اما از کیفیتی قابل قبول برخوردار بوده و هنگامی که با عنصر حیاتی هوشمصنوعی ترکیب میشوند، میدرخشند. وجود یک هوشمصنوعی کارآمد در نبردهای نوبتی بسیار مهم است که خوشبختانه در این اثر به آن توجه شده.
هوش مصنوعی قدرتمند بازی را میتوان مهمترین دلیل جذابیت نبردهای King Arthur: Legion IX دانست. دشمنان در بازی به خوبی جایگیری کرده و از قابلیتهایشان استفاده میکنند. در بسیاری از نبردها، جایگیری و سنگرگیری مناسب دشمنان، من را از حالت انفعال خارج و مجبور به واکنش و تغییر موقعیت نیروهایم میکرد. نبردها حتی در پایینترین درجات سختی نیز نفسگیر بوده و نیازمند تفکر است. همچنین افرادی که علاقه دارند تا بازی را در درجات بالاتر سختی تجربه کنند، با نبردهایی دشوار طرف خواهند بود که هوش مصنوعی در آن، پابهپایشان میآید. هیجانانگیز بودن نبردها در تمام درجات سختی، از خستهکننده شدن آن جلوگیری کرده و به خوبی گیمرها را تا آخر با خود همراه میکند. هر قدر داستان Legion IX ناامید کننده بود، نبردهایاش من را وادار به ادامه مسیر و شروع ماموریت بعدی میکرد. البته کنترل بازی به اندازه نبردهای بازی روان نبوده و میتوانست سریعتر باشد. دوست داشتم هنگامی که قابلیتی تهاجمی را برای یک شخصیت انتخاب میکنم، به صورت خودکار امتیاز حرکت نیز خرج شود تا فرد انتخاب شده خود را به دشمن مد نظر من برساند.
بازی در چند ماموریت اول، شش شخصیت را معرفی میکند که تا آخر باید با آنها پیش میرفتم. با اینکه دوست داشتم دستم در انتخاب شخصیتها و رویکردهای مختلف در نبرد باز گذاشته میشد، اما نبردها با همین شش شخصیت نیز از عمق کافی برخوردار بود. شخصیتهای تحت کنترل، هر کدام قابلیتهای دفاعی و تهاجمی مختلفی دارند که به خوبی نیازهای مختلف در میدان نبرد را پوشش میدهند. میتوان با استفاده از قابلیتهای تهاجمی قدرتمند شخصیتها، رویکردی خشنتر در پیش گرفت و میدان نبرد را به آتش کشید یا با بهره گرفتن از تواناییهای دفاعی، منفعلانه عمل کرد. یکی از نقاط قوت نبردها این است که با هر رویکردی میتوان مبارزات را پیش برد و گیمرها را مجبور به تهاجمی یا تدافعی بازی کردن نمیکند.
البته King Arthur: Legion IX خود را محدود به نبردهای هیجان انگیز نمیکند و برخی عناصر مدیریتی در خارج از میادین جنگ نیز وجود دارد. با پایان هر ماموریت، بخش مدیریت شخصیتها در شهر شروع میشود. انتخاب و ارتقا تجهیزات مختلف نظیر زره یا ادوات جنگی، فقط در بخش مدیریت و قبل از انتخاب ماموریت وجود دارد. همچنین میتوان با قربانی کردن برخی از تواناییهای Legion IX، امتیازات جدیدی گرفت. مثلا میتوان قابلیت استراحت در کمپها را قربانی کرد و در ازای آن، قابلیت بازیابی جان با کشتن یا ضربه زدن به دشمنان را گرفت. میتوان با استفاده از این بخش، نبردهای Legion IX را بیشتر به سبک مورد نظر نزدیک کرد؛ هرچند تغییری که ایجاد میکنند، بیشتر در درجات سختی بالاتر حس میشود.
در قسمت مدیریت شخصیتها، بخشی به نام نمودار اخلاق وجود دارد. تصمیمات مثبت و منفی Julius Mento در طول داستان، در بخش نمودار اخلاق نشان داده شده و بسته به پیشروی در مدار شیطانی یا انسانی، جایزهای برای اعضای گروه در نظر گرفته میشود. این بخش با داستان و دیالوگهای بازی گره خورده. قسمتهایی که King Arthur: Legion IX در آن قوی عمل نکرده و نمیتوان آنرا جدی گرفت. این ایرادها در نهایت منجر به ضربه زدن به بخش نمودار اخلاق و شخصیتپردازی بازی شده.
صداگذاری King Arthur: Legion IX بزرگترین نقطه ضعف این بازی است که همچون دیالوگها به بخشهای زیادی از بازی صدمه زده. لحن اکثر دیالوگها بدون توجه به موقعیت و پیامی که منتقل میکنند است. اخطار یکی از شخصیتها به سایر اعضای گروه از دشمنانی که کمین کردهاند، آنهم با صدایی بیروح و بیتفاوت، مانع از برقراری ارتباط با موقعیتهای مختلف میشود. دیالوگهای نوشته شده نیز کیفیت چندانی ندارند که حداقل از صدمهای که صداگذاری میزند، کم کنند. در بخشهایی از بازی، از جکهای بیمزه و خجالتآوری که برخی شخصیتها تعریف میکردند دچار شرم نیابتی میشدم.
بازی در ابتدا شخصیتها را به شکلی ناقص معرفی میکند و سپس دیالوگهایی کاملا جدا از شخصیتهایشان را برایشان مینویسد. برخی دیالوگها و شوخیهای بیمزه سبب شده که Julius Mento از سردار رومی فاتح که از مرگ برگشته، به فردی که نمیتوان آنرا جدی گرفت تبدیل شود. روابط برخی شخصیتها به دلیل دیالوگها و شخصیتهای ناپایدارشان تا آخر بازی معلوم نمیشود. در بازی بارها پیش آمد که شخصیتی که از Julius Mento در ذهنم ساختم، دائما در تغییر باشد و نتوانم با او همذاتپنداری کنم یا حتی او را بشناسم. او لحظهای جدی و مصمم است و در لحظه دیگر به شوخی به دشمناناش میگوید که دیگر با آنها دوست نیست (البته به دلیل صداگذاری ضعیف بازی، نمیتوانستم حدس بزنم که این حرفها را به شوخی میگوید یا نه). وجود چنین لحظاتی شخصیتپردازی بازی King Arthur: Legion IX را شبیه به خانهای متزلزل نشان میدهد، چراکه هیچگونه پایداری در دیالوگها و شخصیتپردازی جولیوس منتو و سایر اعضای Legion IX مشاهده نمیشود.
اما طراحی مدلهای شخصیتهای بازی برعکس صداگذاری و شخصیتپردازیشان، درخشان است. این در کنار طراحی متنوع و با جزییات محیطها سبب شده تا گرافیک هنری یکی از نقاط قوت King Arthur: Legion IX باشد. بااینکه گرافیک بازی King Arthur: Legion IX از نظر فنی درخشان محسوب نمیشود، اما به لحاظ هنری قابل تحسین است. در تمام بخشهای بازی لحظاتی پیش میآمد که دوست داشتم دوربین را نزدیکتر برده و از جزییات محیط و مدل شخصیتها لذت ببرم.
مناطقی که ماموریتها در آن جریان دارند، به خوبی با فضای کلی بازی در ارتباط است. از مقبرههای مخوف گرفته تا شهرهای متروکه و جنگلهای مهآلود، تمامی مناطق بازی بوی مرگ و جنگ میدهند، چیزی که فضای بازی بر آن بنا شدهاست.کنترل شخصیتهایی مرده در جنگلهایی که درختاناش خشک شدهاند، به خوبی حس خرابی پس از جنگ و لمس مرگ را منتقل میکند.
مدل شخصیتها هر کدام ریزه کاریهایی دارد که به هویت گرفتن و ماندگار شدنشان در ذهن کمک میکنند. به عنوان مثال، سپر Octavius یا زره Julius Mento پر از نقش و نگارهایی هستند که به این شخصیتها هویت میدهند. دشمنان نیز از تنوع قابل قبولی برخوردارند و در کیفیت از شخصیتهای اصلی بازی، چیزی کم ندارند. در هر منطقه دشمنانی با پوشش و تجهیزات جدید معرفی میشوند. این کیفیت و تنوع در طراحی مدل دشمنان و محیطهای بازی، کمک زیادی به تکراری نشدن نبردهای بازی میکند. خوشبختانه هرقدر نقاط منفی ذکر شده به King Arthur: Legion IX صدمه زدهاند، عناصر مثبت آن، به کمک یکدیگر آمده و تجربه بازی را ارتقا میدهند.
بازی King Arthur: Legion IX تلاش میکند تا فرمول موفق King Arthur: Knight’s Tale را به صورتی محدودتر عرضه کند. مشکلات بازی در بخشهایی نظیر داستان، دیالوگها و صداگذاری سبب شده تا Legion IX نتواند موفقیت Knight’s Tale را تکرار کند. با اینحال بخشهایی از فرمول بازی اول هستند که Legion IX به خوبی اجرا میکند. نبردهای نوبتی هیجانانگیز، عنصری است که بازی دوم در آن میدرخشد. این در کنار گرافیک هنری قابل قبول و جزییات دوستداشتنی محیطها و شخصیتها، دومین داستان King Arthur را به اثری قابل قبول در ژانر نقشآفرینی تاکتیکی تبدیل میکند. هرچند نمیتواند تمام عناصر موفق نسخه اول را تکرار کند.
امتیاز بازیسنتر – 7
7
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: جزییات فراوان محیط و شخصیتها تنوع دشمنان فضاسازی قدرتمند نبردهای نفسگیر تنوع قابل قبول قابلیتهای تدافعی و تهاجمی در میدان نبرد هوش مصنوعی قدرتمند دشمنان نقاط ضعف: داستان سطحی ماموریتهای تکراری دیالوگهای بیکیفیت و بیربط به شخصیتهای معرفی شده صداگذاری ضعیف و بیاحساس شخصیتها کنترل خشک شخصیتها در میدان نبرد این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PC بررسی شده است
source
کلاس یوس