سریال آن‌هایی که دم مرگ‌اند (Those About To Die Review) با الهام از رمانی غیر داستانی از دنیل پی مانی است که روی روم باستان در دوران گلادیاتورها و مسابقات ارابه سواری تمرکز دارد. این سریال جدیدترین پروژه رولاند امریش به شمار می‌رود که به درون سیاست‌های فاسد این بازی‌های خطرناک و شخصیت‌های مختلف آن می‌پردازد، افرادی که چیزهای زیادی به دست می‌آورند و از دست می‌دهند، آن هم در حالی که مردم عادی روم در فقر به سر می‌برند. این سریال نمایشی باشکوه غرق در خون، عرق و نوشته‌های مشتق شده است. آنتونی هاپکینز بدون شک توجه مخاطب را جلب می‌کند و در حالی که این سریال به دشت درهم و برهم است و نمی‌تواند تمام توجه مخاطب را جلب کند اما همچنان می‌توان از تماشای آن لذت برد.

سریال کاراکترهای بسیاری زیادی دارد

یکی از بزرگترین مشکلات سریال، تعداد زیاد شخصیت‌هایش است. ما در این سریال با شخصیت‌های اصلی همچون امپراتور وسپاسیان با بازی آنتونی هاپکینز، دو پسرش به نام تیتوس با بازی تام هیوز و دومیشن با بازی جوجو ماکاری آشنا می‌شویم. تناس با بازی ایوان رئون نیز استاد بازی‌ها است و اساساً امپراتور دنیای جرم و جنایت رم به شمار می‌رود. کالا با بازی سارا مارتینز نیز مادری نومیدی است که پس از بردگی دخترانش به نام آئورا و جولا با بازی کیشان ویلسون و آلیشیا ادوگامه و فروخته شدن پسرش کوامه با بازی موئه هاشیم به مدرسه گلادیاتورها، به رم می‌آید. اسکورپوس با بازی دیمیتری لپونیداس نیز ارابه سوار بزرگی است.

سپس با چهار گروه آشنا می‌شویم که از بازی‌ها سود می‌برند اما بیشتر از طریق آنتونیا با بازی گابریل پسیون و مارسوس با بازی روپرت پنری جونز با گروه آبی آشنا می‌شویم. با وجود تمام موارد ذکر شده، سریال اصلاً در این شخصیت‌ها عمیق نمی‎‌شود. سریال همچنین به مسائل مختلفی از جمله بازی سیاسی بین پسران وسپاسیان می‌پردازد، کسانی که سعی دارند تا بیشترین ثروت را به دست بیاورند و جانشین پدر خودشان باشند.

تناکس نیز بازی خطرناکی را انجام می‌دهد و کسی است که سعی دارد تا به درجات بالاتر برسد. کالا و خانواده‌اش نیز اساساً همانند مخاطبان هستند و قربانیان این سیستم پیچیده و فاسد به شمار می‌روند. با اضافه شدن مسائلی همچون امپریالیسم، فقر و سیاست نژادی به داستان، سریال لایه‌های بیشتری پیدا می‌کند. بیشتر کاراکترها نه‌تنها خط داستانی خودشان را دارند بلکه مسائل اجتماعی مرتبط به این بخش از تاریخ روم باستان را نیز مطرح می‌کنند.

تمرکز کم سریال با وجود داستان‌های بسیار زیاد

واقعاً هیچ دلیلی وجود ندارد که فصل اول سریال این همه شخصیت و داستان‌های مربوط به آن‌ها را معرفی کند، آن هم در حالی که بسیاری از شخصیت‌ها غیر واقعی و داستانی هستند. خالق سریال رابرت رودات سعی کرده تا بسیاری از مسائل و جنبه‌های روم باستان را در فصل اول بگنجاند و به همین خاطر نیز فراموش کرده که به جای یک مستند، در حال ساخت یک سریال با روایتی غیرواقعی است.

داشتن شخصیت‌های متعدد و موضوعات مختلف داستانی هرگز در یک سریال، مشکلی اساسی محسوب نمی‌شوند. اما از همان ابتدا سریال در مدیریت آن‌ها شکست می‌خورد چراکه داستان به جای شخصیت‌ها بیشتر با نمایش جلو می‌رود و سپس لحظات تعیین‌کننده هر شخصیت را بررسی می‌کند تا این شخصیت‌ها در موقعیت خودشان قرار بگیرند. این بسیار شبیه به سریال بازی تاج و تخت (Game of Thrones) است که همه کاراکترها در داستان نقشی دارند اما می‌توان کمبود تمرکز و حوصله در داستان‌سرایی سریال «آن‌هایی که دم مرگ‌اند» را احساس کرد.

جایی که سریال بیشترین مشکل را دارد، ساخت شخصیت‌های ظریف و پیچیده‌ای است که انگیزه‌ها و اعمال آن‌ها جالب توجه باشد. چه آن‌ها یک اشراف زاده نجیب و چه برده‌ای بی‌گناه باشند، داستان‌سرایی سریال باید برای آن‌ها هدف ایجاد کند، چراکه هیچ تضمینی وجود ندارد که این شخصیت‌ها تا پایان فصل دوام داشته باشند.

در نهایت نیز سریال داستان‌سرایی دو لایه درباره فقیر و غنی را به گونه‌ای به هم گره نمی‌زند که بی‌اهمیت و دم‌دستی احساس نشوند. حتی آن‌هایی که جایگاه ثابتی در روایت طولانی دارند نیز توسعه پیدا نکردند و فقط انگیزه‌های درونی و پنهان شده توانسته آن‌ها را اندکی جالب نگه داشته است.

Those About To Die Review

سریال سرگرم‌کننده است

از نظر بصری سریال می‌تواند آشفته به نظر برسد اما برخی لحظات جالب و جذاب درون آن وجود دارند. در حالی که جلوه‌های کامپیوتری گاهی اوقات بسیار بد هستند اما لباس‌ها و طراحی‌های صحنه این مشکلات را پنهان کرده‌اند. در حالی که این سریال در مقایسه با سریال‌هایی با مضمون مشابه بسیار سرتر است اما لحظات آبکی و ناخوشایند خودش را نیز دارد. خشونت بسیار خوب بوده و مرگ‌های نمای نزدیک نیز توانسته توجهات را جلب کند اما مسابقات ارابه سواری و نبردهای گلادیاتورها برخی از خنده‎دارترین جلوه‌های کامپیوتری را داشتند که حس جدی بودن را از سریال گرفتند.

با این حال، استفاده از رنگ‌های مناسب بسیار خوب بوده، به ویژه هنگانی که روی چهار جناح حاکم بر رم، بازی‌ها و حتی افراد طبقه پایین‌تر مانند تناکس که معمولاً رنگ خاکستری یا قهوه‌ای پوشیده‌اند، تمرکز دارد. فیلم‌برداری سریال متناقض است اما تضادهای تند و نور غیرطبیعی باعث شده تا تجربه بصری خوبی ایجاد شود. ارائه این داستان بدون شک حتی با وجود ایراداتش جالب و برجسته بوده است.

Those About To Die Review

جاه‌طلب اما غیرموفق

بازیگران سریال «آن‌هایی که دم مرگ‌اند» خوب هستند، اگرچه دیالوگ‌ها به طرز تکان‌دهنده‌ای ناکافی به نظر می‌رسند. تا قسمت سوم، شما به گویش غیررسمی و ناسازگار عادت می‌کنید اما رشد شخصیتی نه چندان خوب کمکی در این زمینه نمی‌کند. به جز کالا، دومیشن و تناکس، شخصیت‌های دیگر چندان برجسته نمی‌شوند. ما این کاراکترها را هرگز به طور کامل نمی‌شناسیم یا توسعه آن‌ها را نمی‌بینیم.

فقدان نویسندگی پیچیده در پس‌زمینه محو شده چراکه سریال آن حس فوریت خودش را رها نمی‌کند. این سریال خسته‌کننده نیست و به طور مداوم تنش و هیجان را زیاد می‌کند اما در حین ایجاد حس تماشایی بودن، هرگز به پتانسیل بالای خودش دست پیدا نمی‌کند. با وجود کاستی‌هایی که دارد، سریال «آن‌هایی که دم مرگ‌اند» لحظات جذاب خودش را دارد و می‎‌تواند سرگرم‌کننده باشد.

درامای سریال بسیار زیاد است و اندکی تاریخ نیز داستان را به هم گره زده و سعی کرده تا ساختاری ایجاد کند. اما با این همه اتفاقات جاری در سریال، اینکه بگوییم سریال در چه مسیری قرار دارد، دشوار است. مطمئناً از تماشای این سریال در بیشتر موارد لذت خواهید برد و امید می‌رود که فصل دومی داشته باشد تا مشکلاتش را برطرف کند و بهتر شود.

منبع screenrant

source

توسط wikiche.com