ترجمه و معنی درس پنجم عربی یازدهم صفحه ۵۶

ترجمه درس پنجم عربی یازدهم

در ادامه با ترجمه و معنی درس پنجم از کتاب عربی یازدهم رشته ریاضی و تجربی با عنوان اَلْکِذْبُ مِفْتاحٌ لِکُلِّ شَرٍّ آشنا می‌شوید. با دانشچی همراه باشید.

ترجمه درس ۵ عربی یازدهم

جاءَ رَجُلٌ إلَی رَسولِ اللّٰهِ (ص) فَقالَ: عَلِّمْنی خُلُقاً یَجْمَعُ لی خَیْرَ الدُّنیا وَ الْآخِرَهِ. فَقالَ (ص): لاتَکْذِبْ.

ترجمه: مردی نزد رسول خدا آمد و گفت: به من اخلاقی را بیاموز که خیر دنیا و آخرت را برایم جمع کند. حضرت فرمودند: دروغ نگو.

وَ قالَ الْإمامُ عَلیٌّ (ع): خَیرُ إخوانِکَ مَنْ دَعاکَ إلیٰ صِدْقِ الْمَقالِ بِصِدْقِ مَقالِهِ، وَ نَدَبَکَ إلَی أَفضَلِ الْأَعمالِ بِحُسنِ أَعمالِهِ.

ترجمه: و امام علی فرموده‌ اند: بهترین برادران (دوستان) تو کسی است که با راستگویی‌اش تو را به راستگویی دعوت کند و تو را با خوبی رفتارش به برترین کارها فرا بخواند.

إذَنْ فَکُنْ صادِقاً مَعَ نَفْسِکَ وَ مَعَ الْآخَرینَ فی الْحَیاهِ، وَ لا تَهْرُبْ مِنَ الوْاقِع أَبَداً،

ترجمه: از این رو در زندگی، با خودت و دیگران صداق و راستگو باش و هرگز ار واقعت نگریز.

فَإنْ هَرَبْتَ مِنَ الْواقِعِ فَسَوْفَ تُواجِهُ مَشاکِلَ وَ صُعوباتٍ کَثیرَهً، وَ تُضْطَرُّ إلیٰ الْکِذْبِ عِدَّهَ مَرّاتٍ،

ترجمه: زیرا اگر از واقعیت بگریزی، با مشکلات و سختی‌های بسیاری مواجه خواهی شد، و چندین بار مجبور به دروغ گفتن می‌شوی

وَ بَعدَ ذٰلِکَ یَتَبَیَّنُ کِذْبُکَ لِلْآخَرینَ، فَتَفْشَلُ فی حَیاتِکَ.

ترجمه: و پس از آن دروغت برای دیگران آشکار می‌شود بنابراین در زندگی‌ات شکست می‌خوری.

وَ هٰذِهِ قِصَّهٌ قَصیرَهٌ تُبَیِّنُ لَکَ نَتیجَهَ الْکِذْبِ:

ترجمه: و این داستان کوتاهی است که نتیجه دروغ گفتن را برایت آشکار می‌سازد:

قَرَّرَ أَربَعَهُ طُلّابٍ أَن یَغیبوا عَنِ الِامْتِحانِ فَاتَّصَلوا بِالْأُستاذِ هاتِفیّاً وَ قالوا لَهُ:

ترجمه: چهار دانشجو قرار گذاشتند که در جلسه امتحان حاضر نشوند. پس با استاد تماس تلفنی گرفتند و به او گفتند:

أَحَدُ إطاراتِ سَیّارَتِنَا انْفَجَرَ، وَ لَیسَ لَنا إطارٌ احْتیاطیٌّ، وَلا توجَدُ سَیارَهٌ تَنقُلُنا إلَی الْجامِعَهِ.

ترجمه: یکی از تایرهای ماشینمان ترکیده است و چرخ یدکی نداریم و خودرویی نیست که ما را به دانشگاه برساند.

وَ نَحنُ الْآنَ فی الطَّریقِ بَعیدونَ عَنِ الْجامِعَهِ، وَ لَنْ نَستَطیعَ الْحُضورَ فی الِامْتِحانِ فی الْوَقتِ الْمُحَدَّدِ.

ترجمه: و ما اکنون در راه، دور از دانشگاه هستیم و نخواهیم توانست که در زمان مشخص شده در امتحان حاضر شویم.

وافَقَ الْأُستاذُ أَنْ یُؤَجِّلَ لَهُمُ الِامْتِحانَ لِمُدَّهِ أُسبوعٍ واحِدٍ، فَفَرِحَ الطُّلّابُ بِذٰلِکَ؛ لِأَنَّ خُطَّتَهُم لِتَأجیلِ الِامْتِحانِ نَجَحَتْ.

ترجمه: استاد موافقت کرد که امتحان ایشان را یک هفته به تأخیر بیندازد، پس دانشجویان بابت این موضوع خوشحال شدند؛ چرا که نقشه آنها برای به تأخیر انداختن امتحان پیروز شد.

فی الْأُسبوعِ التّالی حَضَروا لِلِامْتِحانِ فی الْوَقتِ الْمُحَدَّدِ،

ترجمه: هفته بعد آنها در زمان تعیین شده برای امتحان حاضر شدند

وَ طَلَبَ الْأُستاذُ مِنهُم أَن یَجْلِسوا فی قاعَهِ الِامْتِحانِ، ثُمَّ وَزَّعَ عَلَیهِم أَوراقَ الِامْتِحانِ.

ترجمه: و استاد از آنها خواست که هر کدام در سالن امتحان بنشینند،سپس برگه‌های امتحان را میان ایشان پخش کرد.

لَمّا نَظَروا إلَی الْأَسئِلَهِ، تَعَجَّبوا لِأَنَّها کانَتْ هٰکَذا:

ترجمه: وقتی آنها به پرسش‌ها نگاه کردند، متعجب گشتند چرا که سؤالات امتحان این گونه بود:

۱- لِماذَا انْفَجَرَ الْطارُ؟

ترجمه: چرا تایر ترکید؟

۲- أَیُّ إطارٍ مِنْ سَیّارَتِکُمُ انْفَجَرَ؟

ترجمه: کدام تایر خودروی شما ترکید؟

۳- فی أَیِّ طَریقٍ وَقَعَ هٰذَا الْحادِثُ؟

ترجمه: در کدام جاده این اتفاق رخ داد؟

۴- ما هوَ تَرتیبُ جُلوسِکُم فِی السَّیّارَهِ؟

ترجمه: ترتیب نشستن شما در خودرو چگونه بود؟

۵- کَیفَ اسْتَطَعْتُم أَن تَحِلّوا مُشکِلَتَکُم؟

ترجمه: چطور توانستید مشکلتان را حل کنید؟

۶- کَم کانَتِ السّاعَهُ عِندَ انْفِجارِ الْإطارِ؟

ترجمه: هنگام ترکیدن تایر ساعت چند بود؟

۷- مَنْ کانَ مِنکُم یَسوقُ السَّیّارَهَ فی ذٰلِکَ الْوَقتِ؟

ترجمه: چه کسی از شما در آن هنگام رانندگی می‌کرد؟

۸- هَل تَضْمَنُ أَن یُجیبَ أَصدِقاؤُکَ مِثْلَ إجابَتِکَ؟

ترجمه: آیا ضمانت می‌ کنی که دوستانت شبیه خودت پاسخ دهند؟

۱۰- خَجِلَ الطُّلّابُ وَ نَدِموا وَاعْتَذَروا مِن فِعْلِهِم، نَصَحَهُمُ الْأُستاذُ وَ قالَ:

ترجمه: دانشجویان شرمنده و پشیمان شدند و از کارشان عذرخواهی کردند، استاد، آنها را نصیحت کرد و گفت:

مَنْ یَکذِبْ لا یَنْجَحْ.

ترجمه: هرکس دروغ بگوید موفق نمی گردد.

عاهَدَ الطُّلّابُ أُستاذَهُم عَلَی أَن لا یَکْذِبوا، وَ قالوا لَهُ نادِمینَ: تَعَلَّمْنا دَرساً لَنْ نَنْساهُ أَبَداً.

ترجمه: دانشجویان با استادشان پیمان بستند که دروغ نگویند و در حال پشیمانی به او گفتند: درسی را یاد گرفتیم که هرگز آن را فراموش نخواهیم کرد.

اختصاصی-دانشچی

ترجمه درس چهارم عربی ۱۱
ترجمه درس ششم عربی ۱۱

source

توسط wikiche.com