سیاهچالهها، این غولهای کیهانی، از دیرباز ذهن دانشمندان را به خود مشغول داشتهاند. این اجرام آسمانی با چگالی فوقالعاده بالا و گرانشی بینظیر، قوانین فیزیک را به چالش کشیده و بسیاری از پرسشهای بیپاسخ را در دل خود جای دادهاند. یکی از بزرگترین معماهای مرتبط با سیاهچالهها، وجود پارادوکسهای متعدد است که تاکنون راه حلی قطعی برای آنها پیدا نشده است.
به گزارش سرویس اخبار نجوم رسانه فناوری تکنا، با این حال، مطالعهای جدید، نظریهای نوین را مطرح کرده که میتواند دیدگاه ما را نسبت به ماهیت سیاهچالهها بهکلی دگرگون کند. بر اساس این نظریه، سیاهچالهها ممکن است در واقع همان ستارگان یخزده باشند؛ بقایای ستارگانی که پس از مصرف سوخت هستهای خود، بهطور کامل سرد شده و دیگر هیچگونه تابشی از خود ساطع نمیکنند. این اجرام آسمانی که به کوتولههای سیاه نیز معروفند، آخرین مرحله از تکامل ستارهای محسوب میشوند.
مدل استاندارد سیاهچاله، که بر اساس نظریه نسبیت عام انیشتین بنا شده است، سیاهچاله را جرمی با چگالی بینهایت (تکینگی) در مرکز و افق رویدادی در اطراف آن توصیف میکند. افق رویداد مرزی است که هیچ چیز، حتی نور، نمیتواند از آن بگریزد.
با وجود پذیرش گسترده این مدل، برخی از مفروضات آن با مشاهدات و قوانین فیزیک دیگر در تناقض است. برای مثال، مفهوم تکینگی با چگالی بینهایت با اصل محدودیت در فیزیک سازگار نیست. همچنین، پارادوکس تابش هاوکینگ نشان میدهد که سیاهچالهها میتوانند انرژی تابش کنند و در نهایت تبخیر شوند، اما این پدیده با مفهوم افق رویداد و اصل پایستگی اطلاعات در تضاد است. نظریه ستارههای یخزده بیان میکند که سیاهچالهها فاقد تکینگی و افق رویداد هستند و در واقع ستارههایی هستند که به دلیل سرد شدن شدید، به حالت پایدار و بسیار چگال رسیدهاند. این نظریه میتواند بسیاری از پارادوکسهای مرتبط با سیاهچالهها را حل کند.
محققان با مقایسه خواص ترمودینامیکی سیاهچالهها و ستارههای یخزده، شباهتهای قابلتوجهی بین این دو پدیده پیدا کردهاند. آنها معتقدند که ستارههای یخزده میتوانند تمام ویژگیهای قابل مشاهده سیاهچالهها را تقلید کنند، بدون آنکه به مفاهیم متناقضی مانند تکینگی و افق رویداد نیاز داشته باشند. این نظریه میتواند بسیاری از پارادوکسهای مرتبط با سیاهچالهها را حل کند، از جمله پارادوکس تابش هاوکینگ و مسئله اطلاعات. همچنین این نظریه با اصل محدودیت و اصل پایستگی اطلاعات سازگارتر است.
با وجود مزایای فراوان، نظریه ستارههای یخزده هنوز در مراحل اولیه تحقیق قرار دارد و نیاز به بررسیهای بیشتر دارد. هنوز هیچ مدرک تجربی مستقیمی برای تأیید این نظریه وجود ندارد و ساختار داخلی ستارههای یخزده هنوز به طور کامل شناخته شده نیست. در آینده، با پیشرفت تکنولوژی و انجام مشاهدات دقیقتر، میتوان به درک بهتری از ماهیت سیاهچالهها و صحت نظریه ستارههای یخزده دست یافت. نظریه ستارههای یخزده، اگرچه هنوز در مرحله تحقیق است، اما میتواند دیدگاه ما را نسبت به سیاهچالهها بهکلی دگرگون کند. این نظریه با ارائه راه حلی برای بسیاری از پارادوکسهای موجود، پتانسیل آن را دارد که به یکی از مهمترین دستاوردهای کیهانشناسی تبدیل شود.
برای مشاهده تازه ترین خبرها به صفحه اخبار علمی رسانه تکنا مراجعه کنید.
source