در میان زندگی پرمشغله‌مان، تجربیات به ظاهر کم‌اهمیت روزمره – مثل رزرو بلیت هواپیما برای رفتن به خانه در روز خاص یا نوشتن یک یادداشت تشکر – ممکن است کم‌معنا به نظر برسند.

اما به گفته ارین وستگیت، استادیار روان‌شناسی در دانشگاه فلوریدا، این تجربیات ارزش بیشتری نسبت به آنچه تصور می‌کنیم دارند.

هدف پژوهش

وستگیت به همراه تیم خود در آزمایشگاه شناخت اجتماعی و احساسات فلوریدا به تازگی از بنیاد ملی علوم آمریکا بودجه‌ای برای بررسی این موضوع دریافت کرده‌اند.

این پژوهشگران قصد داشتند بررسی کنند چرا مردم اهمیت تجربیات آینده زندگی را دست‌کم می‌گیرند. انگیزه‌ی این تحقیق به دوران تحصیل وستگیت بازمی‌گردد.

او می‌گوید: «این موضوع خیلی وقت پیش زمانی که در دوره دکتری بودم شروع شد. یکی از همکلاسی‌هایم از من پرسید آیا می‌دانیم که رویدادهای آینده چقدر معنادار خواهند بود.»

تجربه معنادار روز شکرگزاری

این سؤال باعث شد که مطالعه‌ای جالب بر روی دانشجویان دانشگاه ویرجینیا انجام شود. از این دانشجویان پرسیده شد انتظاراتشان از میزان معنادار بودن تعطیلات روز شکرگزاری و احساسشان بعد از آن چیست.

وستگیت می‌گوید: «قطعاً مردم می‌دانند که روز شکرگزاری چقدر مهم است، درست است؟ این روز نماد قدردانی و معناست.»

اما به گفته او، دانشجویان احساسات خود نسبت به این تعطیلات را به شدت اشتباه ارزیابی کرده بودند.

از دست دادن تجربیات معنادار

در سال 2020 و در بحبوحه همه‌گیری کووید-19، وستگیت یافته‌های اولیه خود را دوباره بررسی کرد و پرسید: «ما یک بار این را پیدا کردیم، آیا می‌توانیم دوباره این را اثبات کنیم؟»

با نمونه‌ای بزرگ‌تر از دانشجویان دانشگاه فلوریدا، نتایج مشابه مطالعه اول بود. مردم به طور مزمن ارزش تعطیلات روز شکرگزاری را دست‌کم می‌گرفتند.

وستگیت گفت: «ما می‌خواهیم زندگی معناداری داشته باشیم، کارهای معنادار انجام دهیم، و اگر متوجه نشویم که یک تجربه معنادار خواهد بود، ممکن است آن را انجام ندهیم و فرصت‌های بالقوه معنا در زندگی‌مان را از دست بدهیم.»

عوامل تصمیم‌گیری در تجربیات معنادار

این پژوهش نشان داد که یک عامل کلیدی در تصمیم‌گیری، احساسات پیش‌بینی‌شده است.

چه تصمیمی بزرگ مثل انتخاب شغل یا تشکیل خانواده باشد و چه تصمیمی کوچک مثل شرکت در یک رویداد تعطیلات، انتخاب‌های ما به سمت تقویت حس هدف و رضایت گرایش دارد.

وستگیت قصد دارد طی یک مطالعه سه‌ساله، دلایل این دست‌کم‌گیری تجربیات را بررسی کند – از انتخاب شغل تا کارهای به ظاهر ساده مثل نوشتن یادداشت‌های تشکر.

درک رویدادها

این مطالعه همچنین تجربیات رشد فردی را که با ناراحتی همراه است و منجر به اجتناب از تصمیم‌گیری‌هایی می‌شود که می‌توانند نقش کلیدی در توسعه تاب‌آوری و ایجاد رضایت عمیق داشته باشند، مورد بررسی قرار داده است.

وستگیت می‌گوید: «ما رویدادها را تا زمانی که واقعاً اتفاق نیفتاده‌اند درک نمی‌کنیم. وقتی نیازی به پردازش آن‌ها نداریم، آن‌ها را پیش‌بینی نمی‌کنیم.»

جستجوی راه‌حل برای دست‌کم‌گیری

این تحقیق تنها به شناسایی مشکلات اکتفا نمی‌کند؛ بلکه به دنبال راه‌حل‌های عملی است. بسیاری از ما اغلب ارزش واقعی تجربیات معنادار را نادیده می‌گیریم.

این غفلت می‌تواند به زندگی‌ای کم‌رضایت منجر شود، زیرا از عمق و اهمیت لحظات روزمره خود قدردانی نمی‌کنیم. با بررسی دلایل این دست‌کم‌گیری، کار وستگیت سعی دارد به سوگیری‌ها و تصورات اشتباهی که دید ما نسبت به معنا را مبهم می‌کند، نور بتاباند.

بهره‌گیری از تجربیات معنادار در زندگی روزمره

یافته‌ها نشان می‌دهد با آگاهی بیشتر از گرایشمان به دست‌کم‌گیری معنای تجربیات، افراد می‌توانند به طور هدفمند زندگی روزمره پربارتری بسازند.

تغییرات ساده‌ای مانند حضور بیشتر در لحظه، نگه داشتن یک دفترچه قدردانی، یا بازتاب فعالانه تجربیات گذشته می‌تواند قدردانی از وقایع عادی زندگی را افزایش دهد.

پیامدهای پژوهش برای مداخلات روان‌شناسی

این تحقیق پیامدهای قابل توجهی برای مداخلات روان‌شناسی با هدف ارتقای سلامت روان دارد. این مداخلات می‌توانند بر افزایش آگاهی از تجربیات معنادار و تشویق افراد به انجام فعالیت‌هایی که حس هدف را تقویت می‌کنند، تمرکز کنند.

وستگیت در پایان گفت: «گاهی وارد پروژه‌ای می‌شویم و می‌دانیم چه چیزی پیدا خواهیم کرد. اما این یکی از آن پروژه‌هایی بود که ما را شگفت‌زده کرد.»

source

توسط wikiche.com