در آزمون تیمز ۲۰۲۳، دانش‌آموزان ایرانی در ریاضی پایه چهارم نمره ۴۲۰ را کسب کردند. این نمره نسبت به سال ۲۰۱۹ که نمره ۴۴۳ بود، کاهش یافته است. تنها ۱ درصد از دانش‌آموزان ایرانی به عملکرد پیشرفته دست یافتند، در حالی که ۵۹ درصد در سطح پایین قرار داشتند.

 

به گزارش خبرآنلاین، نتایج نشان می‌دهد که دانش‌آموزان پایه چهارم در مدارس «مرفه‌تر» به‌طور میانگین عملکرد بهتری در ریاضی و علوم نسبت به دانش‌آموزان مدارس «کم‌برخوردارتر» داشته‌اند. این موضوع تأکید می‌کند که شرایط اجتماعی-اقتصادی و دسترسی به امکانات آموزشی مناسب نقش مهمی در نتایج تحصیلی دانش‌آموزان و امید به آینده را در ایشان ، ایفا می‌کند.

 

در همین راستا به عنوان شخصی که سالهاست در سال‌های آخر تحصیل دانش‌آموزان با آنها همراه بوده و با مشکلات ایشان در درس ریاضی از نزدیک آشنا هستم موارد مهمی را لازم به اشاره می‌بینم.

 

نکته دیگر این‌که به مدد برگزاری کلاسهای آنلاین در چند سال اخیر ، دید وسیع‌تر و جامع‌تری به مشکلات آموزش در سراسر کشور پیدا کرده‌ام. البته باز هم این نگرش تا حدی سوگیرانه است چرا که افرادی که در کلاس‌های آنلاین ریاضی من شرکت می‌کنند ، افرادی بوده‌اند که با حمایت مالی خانواده کلاس را ثبت‌نام کرده اند و از نظر وضعیت مالی از محصلین مناطق محروم،  سطح بالاتری داشته و اولیاء پیگیری داشته‌اند. ضمنا بررسی‌های اینجانب شامل گروه علوم انسانی و هنرستان نمی‌شود و برگرفته از اظهار نظرهای دانش‌آموزان دو سال آخر دبیرستان در رشته ریاضی و تجربی است.

 

اضافه کنم که یافته‌هایم نشان می‌دهد که متاسفانه، دانش‌آموزان مناطق کم برخوردار و با وضعیت اقتصادی خانوادگی ضعیف، به دلیل ضعف اقتصادی نتوانسته‌اند به رشته تجربی یا ریاضی راه یابند و به ناچار سر از رشته انسانی در آورده‌اند. البته این مسئله به عنوان دلیل از طرف برخی از دانش‌آموزان انسانی مطرح می‌شود و تصورشان این است که با رشته تجربی و ریاضی آینده شغلی بهتری می‌توانستند داشته باشند که با واقعیت‌های میدانی هم چندان  سازگار نیست.

 

برخی دیگر نیز از نبود هنرستان در روستا و شهر کوچک خود گله دارند که در صورت وجود،  هنرستان را به رفتن به رشته انسانی در دبیرستان را ترجیح می‌دادند. کاهش رغبت شرکت در آزمون‌های آزمایشی خارج از سیستم رسمی مدارس و کاهش فروش کتب کمک آموزشی غیر از دلایل اقتصادی و سایر عوامل، تا حدی بیانگر کاهش علاقه به تحصیل است، چرا که چشم‌انداز شغلی مناسبی با داشتن تحصیلات در حد کارشناسی وجود ندارد و ورود به رشته‌های خاص دانشگاهی هم با وجود رقابت شدید و وجود سهمیه‌ها کاریست بسیار دشوار.

 

 از دیدگاه جامعه‌شناسی

افت رتبه ایران در یادگیری ریاضی و خواندن‌ و نوشتن در آزمون‌های بین‌المللی مانند تیمز (TIMSS) و پرلز (PIRLS)  به  ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، و اقتصادی بستگی دارد. در ادامه، مهم‌ترین دلایل جامعه‌شناختی این افت بررسی می‌شوند:

 

۱. تحولات فرهنگی و کاهش ارزش‌گذاری به مطالعه

 

• رقابت محتوای دیجیتال با آموزش سنتی:

افزایش استفاده از فضای مجازی و رسانه‌های سرگرمی‌محور باعث کاهش زمان و تمرکز کودکان و نوجوانان بر آموزش مفید شده است.

امروزه برای کتاب خواندن ، باید هر روز صبح زرهی در برابر اشتیاق به چک کردن شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام و  تلگرام و واتساپ و کنترل اخبار بر تن کرد. از طرفی برای جوانان و نوجوانان مبارزه با اشتیاق به گیم و بازی های دیجیتال و آنلاین خود ، داستانی بس عظیم است ، لذا باید کتابخوانی به عنوان ایجاد عادت در زندگی روزمره نها ینه شده و از طرف دیگر اعتیاد گرایش به اینترنت و بازی های دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی کاهش یابد که هر دو این امروز نظر اجرایی بسیار مشکل است

 

• کاهش فرهنگ مطالعه در جامعه:

در دهه‌های اخیر، کتاب‌خوانی و مطالعه آزاد در میان کودکان، نوجوانان و حتی بزرگسالان کاهش یافته است. این مسئله بر مهارت‌های خواندن و درک مطلب تأثیر منفی گذاشته است.

 

۲. نابرابری اجتماعی و آموزشی

 

• شکاف طبقاتی و نابرابری در دسترسی به امکانات آموزشی:

توزیع ناعادلانه منابع آموزشی، معلمان متخصص کلاس‌های تقویتی خارج از مدرسه و زیرساخت‌ها بین مناطق مختلف (شهری و روستایی یا مناطق مرفه و محروم) منجر به افت کیفیت آموزش برای بخش بزرگی از جامعه شده است. این نابرابری به ضعف در یادگیری علوم پایه مانند ریاضی و خواندن‌ونوشـتن منجر می‌شود.

 

• تمرکز امکانات در مراکز خاص:

مدارس خاص در کلان‌شهرها بیشتر از مدارس دولتی امکانات دارند، که این موضوع باعث می‌شود اکثریت دانش‌آموزان به آموزش باکیفیت دسترسی نداشته باشند.

 

ضمن این‌که در کلان‌شهرها ، اولیا پیگیر یادگیری  ریاضی بالاتر از سطح مدرسه و پایه تحصیلی،  و زبان انگلیسی و ورزش و نواختن یک ساز و یادگیری موسیقی فرزندانشان در بخش خصوصی هستند و یا حتی برای این موارد معلم خصوصی در منزل می‌آورند.

 

۳. فرهنگ و نگرش عمومی به آموزش

 

• توجه افراطی به مدرک‌گرایی به‌جای مهارت‌گرایی:

جامعه ایران به‌جای تأکید بر یادگیری واقعی و مهارت‌آموزی، بیشتر بر دریافت مدرک و نمره تمرکز دارشته است و این نگرش سبب شده دانش‌آموزان و حتی معلمان به عمق مفاهیم آموزشی توجه کمتری داشته باشند.

 

• کاهش انگیزه برای یادگیری:

وضعیت اقتصادی و اجتماعی نامناسب می‌تواند انگیزه دانش‌آموزان برای یادگیری را کاهش دهد، چرا که آن‌ها آینده‌ای روشن برای خود نمی‌بینند.

 

۴. نقش خانواده و تغییرات سبک زندگی

 

• ضعف در نقش حمایتی خانواده‌ها:

تغییرات سبک زندگی و مشغله‌های اقتصادی والدین باعث شده زمان و توجه کافی برای حمایت از آموزش فرزندان اختصاص داده نشود. همچنین، بسیاری از خانواده‌ها ابزارهای آموزشی مناسب مانند کتاب و منابع آنلاین در اختیار فرزندانشان قرار نمی‌دهند.

 

• فشار بیش از حد والدین برای موفقیت در کنکور:

تأکید زیاد بر آزمون کنکور و نادیده گرفتن یادگیری مهارت‌های پایه، تمرکز دانش‌آموزان را از موضوعات بنیادی مانند ریاضی یا خواندن منحرف می‌کند.

 

۵. ساختارهای اجتماعی و روان‌شناختی مرتبط با آموزش

 

• تأثیر استرس و فشار روانی بر یادگیری:

دانش‌آموزان ایرانی تحت فشارهای سنگین برای موفقیت در امتحانات و کنکور قرار دارند. این استرس مداوم توانایی یادگیری و تمرکز آن‌ها را کاهش می‌دهد.

 

• ضعف در مهارت‌های ارتباطی معلمان:

بسیاری از معلمان به‌دلیل نبود آموزش‌های اجتماعی و روان‌شناختی، قادر به برقراری ارتباط مؤثر با دانش‌آموزان نیستند. این مسئله باعث کاهش انگیزه و علاقه دانش‌آموزان به یادگیری می‌شود.

 

۶. تغییر در ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی

 

• کم‌ارزش شدن علوم پایه در نگاه جامعه:

در سال‌های اخیر، برخی از ارزش‌های اجتماعی به سمت مشاغل پردرآمد و مهارت‌های سریعاً قابل اجرا (مانند تجارت یا فناوری‌های کاربردی) متمایل شده‌اند. در نتیجه، ارزش یادگیری علوم پایه مانند ریاضی کاهش یافته است.

 

• افزایش بی‌اعتمادی به نظام آموزشی:

بی‌اعتمادی خانواده‌ها و دانش‌آموزان به کیفیت آموزش رسمی باعث کاهش انگیزه برای یادگیری در مدارس شده است.

 

۷. مشکلات اقتصادی و تأثیرات آن بر آموزش

 

• فقر اقتصادی:

خانواده‌هایی که با مشکلات اقتصادی مواجه‌اند، توان مالی برای تأمین نیازهای آموزشی (مانند کتاب، معلم خصوصی، یا دسترسی به فناوری‌های آموزشی) ندارند. این وضعیت بر یادگیری کودکان تأثیر منفی می‌گذارد.

 

• اشتغال کودکان و نوجوانان:

در برخی از خانواده‌ها، دانش‌آموزان مجبور به کار کردن هستند، که این موضوع فرصت یادگیری آن‌ها را محدود می‌کند.

 

۸. کاهش سرمایه اجتماعی در آموزش

 

• ضعف در تعامل بین مدارس، خانواده‌ها و جامعه:

کاهش سرمایه اجتماعی، یعنی اعتماد و همکاری میان خانواده‌ها، معلمان و جامعه، باعث تضعیف فرایند یادگیری شده است.

 

• نبود حمایت اجتماعی از معلمان:

معلمان نیز در جامعه جایگاه مطلوبی ندارند و این مسئله بر انگیزه و عملکرد آن‌ها تأثیر منفی گذاشته است.

 

از دیدگاه جامعه‌شناسی، افت رتبه ایران در آزمون‌های بین‌المللی حاصل تعامل چندین عامل اجتماعی، فرهنگی، و اقتصادی است. تقویت نقش خانواده‌ها، بهبود فرهنگ مطالعه، کاهش نابرابری‌ها، و ایجاد ارزش اجتماعی برای یادگیری مهارت‌های پایه می‌تواند به بهبود این وضعیت کمک کند.

source

توسط wikiche.com