لیپ-بو تن چه بهعنوان سرمایهگذار و چه مدیرعامل، زودتر از بسیاری از افراد فعال در حوزهی تراشه متوجه شکلگیری یک روند مهم در این صنعت شد: اینکه طراحی و تولید تراشه به دو حوزهی تخصصی مجزا تبدیل خواهد شد.
تن در سال ۲۰۰۴ به هیئتمدیرهی شرکت کدنس دیزاین سیستم (Cadence Design Systems) پیوست که نرمافزارهای طراحی تراشه تولید میکند. پس از خروج مدیرعامل وقت در سال ۲۰۰۸، تن بهعنوان همبنیانگذار و سپس از سال ۲۰۰۹ بهطور کامل بهعنوان مدیرعامل کدنس منصوب شد. او بیش از یک دهه این شرکت را اداره کرد و سپس به سمت رئیس هیئتمدیره ارتقا یافت.
زمانیکه تن هدایت کدنس را به دست گرفت، شرکت در وضعیت نابسامانی به سر میبرد. تن برای نجات کدنس، تمرکز شرکت را به توسعهی نرمافزار برای طراحی تراشههای پیشرفته معطوف کرد و همکاری نزدیکی با غول تراشهساز تایوانی TSMC برقرار کرد که از همان ابتدا، تنها بر تولید تراشه متمرکز شده بود.
با رهبری تن، ارزش سهام کدنس به بیش از ۳۲۰۰ درصد رسید
در دوران مدیریت تن، درآمد کدنس بیش از دو برابر شد، حاشیه سود عملیاتی آن گسترش یافت و ارزش سهام شرکت بیش از ۳۲۰۰ درصد رشد کرد. کدنس همچنین موفق شد اپل را که داشت با فاصلهگرفتن از اینتل، به سمت تولید تراشههای اختصاصی خود حرکت میکرد، بهعنوان یکی از بزرگترین مشتریانش جذب کند.
نرمافزارهای کدنس همچنین به شرکتهایی مانند برادکام کمک کردند تا تراشههای هوش مصنوعی اختصاصی خود را برای شرکتهایی مانند گوگل و آمازون طراحی کنند و تولید آنها را به TSMC بسپارند.
بهگفتهی کارل فرویند، تحلیلگر مؤسسه Cambrian AI Research، تن «کار فوقالعادهای در هدایت کدنس به سمت مسیر درست انجام داد. کدنس واقعا با TSMC همسو شد و آنها را بهعنوان رهبر و مقصد اصلی تولید تراشه در نظر گرفت.»
ورود به اینتل
دوران رهبری کدنس بهقدری درخشان بود که برای تن جایزهی «رهبری نمونه دکتر موریس چانگ» از اتحاد جهانی نیمههادی در سال ۲۰۱۶ و جایزهی رابرت نویس از انجمن صنعت نیمههادی در سال ۲۰۲۲ را به ارمغان آورد.
تن در همان سالی که برندهی جایزهی رابرت نویس شد، (جایزهای که پیشتر به گوردن مور، بنیانگذار اینتل، لیسا سو، مدیرعامل AMD و جنسن هوانگ، بنیانگذار انویدیا رسیده بود)، به هیئتمدیرهی اینتل پیوست و تا سال ۲۰۲۳، نظارت عمیقی بر عملیات تولید اینتل داشت.
تن در ماه آگوست ۲۰۲۴ بهدلیل اختلافات استراتژیک از سمت خود کنارهگیری کرد، اما اکنون قرار است بهعنوان مدیرعامل و عضو هیئتمدیره به اینتل بازگردد و این تراشهساز افسانهای را از ورطهی نابودی نجات دهد.
تن میتواند از تجربه و ارتباطات گستردهی خود در صنعت تراشه برای احیای جایگاه اینتل بهره ببرد. او با چهرههای سرشناسِ این حوزه، مانند لیسا سو و جنسن هوانگ، که هر دو از پیشگامان تولید تراشههای هوش مصنوعی هستند، ارتباطات نزدیکی دارد. طبق گزارشهای رویترز، این دو نفر پیشتر پیشنهاداتی برای سرمایهگذاری در اینتل دریافت کرده بودند. تلاشهای تن برای احیای اینتل احتمالاً با دقت توسط دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، که مشتاق بازگشت اینتل به دوران اوج خود است، زیر نظر قرار خواهد گرفت.
به باور استیسی راسگون، تحلیلگر شرکت Bernstein، انتخاب تن برای رهبری اینتل، تصمیم درستی بوده است: «اگر من میخواستم فردی را انتخاب کنم، لیپ-بو قطعاً در صدر فهرست قرار داشت.»
برنامههای لیپ-بو تن برای اینتل
لیپ-بو تن پس از معرفی بهعنوان مدیرعامل جدید اینتل، در یادداشتی خطاب به کارکنان شرکت نوشت:
یکی از چیزهایی که در مورد من خواهید آموخت این است که هرگز از چالشها دلسرد نمیشوم…من به یک فلسفهی ساده اعتقاد دارم: فروتن باشید. سخت کار کنید. مشتریان خود را راضی نگهدارید. وقتی به این سه باور اصلی پایبند باشید، اتفاقات خوبی رخ میدهد. این فلسفه در تمام مشاغلی که داشتهام، صادق بوده و روشی است که به عنوان مدیرعامل اینتل به کار خواهم گرفت.
تن همچنین تاکید کرد که مشتریان اینتل اکنون بیش از هر زمان دیگری به اتحاد اینتل نیاز دارند:
مهمتر از همه، ما باید به عنوان یک تیم واحد کار کنیم. یکی از ماندگارترین درسهایی که در دوران دانشگاه آموختم، نه بهعنوان دانشجو، بلکه بهعنوان ورزشکار بود. یاد گرفتم به همتیمیهایم ایمان داشته باشم و به آنها اعتماد کنم، زیرا میدانستم این مطمئنترین راه برای پیروزی است و من از هیچ چیز بهاندازهی شکست بیزار نیستم. این ذهنیتی است که همه ما باید با ایجاد یک فرهنگ پیروز در سراسر اینتل از آن استقبال کنیم.
گلسینگر تلاش کرده بود اینتل را به یک شرکت تولید تراشه برای مشتریان دیگر (فاندری) تبدیل کند؛پروژهای که هنوز در مراحل ابتدایی خود قرار دارد. این طرح، تاکنون هزینههای سنگینی را به اینتل تحمیل کرده است و یکی از دلایل اصلی برکناری گلسینگر محسوب میشود.
بااینحال، تن تأکید کرده است که ضمن درس گرفتن از اشتباهات گذشته، مسیر تبدیل اینتل به یک فاندری برجسته را دنبال خواهد کرد.
ما با تمام توان تلاش خواهیم کرد تا اینتل را به جایگاه تولیدکنندهی محصولاتِ ممتازِ جهانی بازگردانیم، خود را به عنوان یک فاندریِ پیشرو در سطح بینالمللی تثبیت و رضایتِ مشتریانمان را بیش از پیش جلب کنیم. این دقیقاً همان چیزی است که شرایطِ کنونی از ما میطلبد؛ بازسازیِ اینتل برای آینده.
آینده مبهم و فرصتهای پیشرو
اینتل همچنان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان تراشه در جهان محسوب میشود و فروش سالانه آن از مرز ۵۰ میلیارد دلار عبور میکند. پردازندههای این شرکت در بیش از ۷۰ درصد از کامپیوترهای شخصی و سرورهای جهان مورداستفاده قرار میگیرند و کارخانههای اینتل سهم قابلتوجهی از ظرفیت تولید پیشرفته جهانی را در اختیار دارند.
بااینحال، اشتباهات استراتژیک در توسعه محصولات، موجب پیشی گرفتن رقبا شد. انویدیا و AMD نهتنها سهم بیشتری از بازار کامپیوترهای شخصی و سرورها را به خود اختصاص دادهاند، بلکه در عرصهی تراشههای هوش مصنوعی نیز از اینتل جلو افتادهاند؛ بهطوری که اینتل دیگر در میان ۱۰ شرکت برتر صنعت تراشه از نظر ارزش بازار جایی ندارد.
اینتل در بیشتر دوران فعالیت خود، تنها تراشههایی را تولید میکرد که برای محصولات داخلی طراحی شده بودند، نه برای مشتریان دیگر. سلطهی چند دههای این شرکت بر صنعت نیمههادی، بر پایهی پیوند عمیق میان تولید پیشرفته و طراحیهای داخلی محصولات خود استوار بود. اما این پیوند بهظاهر ناگسستنی، مدتهاست که رو به زوال رفته و TSMC اکنون توانایی تولید قطعات پیشرفتهتری را دارد.
پت گلسینگر، مدیرعامل سابق اینتل، مخالف جداسازی بخشهای این شرکت بود. او قصد داشت شبکهی کارخانههای اینتل را بهشدت گسترش دهد و بزرگترین کارخانهی تراشهسازی جهان را در اوهایو تأسیس کند. گلسینگر همچنین موفق شد حدود ۸ میلیارد دلار از قانون CHIPS آمریکا را جذب کند، اما این کمکها مشروطبه دستیابی به اهداف تولیدی مشخص بود و اینتل درحالحاضر از برخی از برنامههای خود عقب مانده است. به عنوان مثال، اولین کارخانه اوهایو تا دههی ۲۰۳۰ آماده نخواهد شد. از سوی دیگر، دونالد ترامپ قانون CHIPS را به باد انتقاد گرفته و تردیدهای بیشتری را در مورد ادامهی حمایت دولت از این قانون ایجاد کرده است.
اگرچه هنوز برنامههای دقیق تن برای هدایت اینتل مشخص نیست، سرمایهگذاران از انتصاب او استقبال کردند و سهام اینتل در معاملات پایانی روز چهارشنبه، بیش از ۱۰ درصد افزایش یافت. ماه گذشته، گمانهزنیها مبنیبر احتمال جداسازی بخش فاندری از بخش طراحی، موجب رشد سهام اینتل شده بود. در صورتیکه اینتل بخواهد به استراتژی فاندری خود ادامه دهد، باید با شرکت تایوانی TSMC، پیشگام بلامنازع این بازار، رقابت کند. TSMC که تراشههای موردنیاز شرکتهایی مانند انویدیا، اپل و AMD را تولید میکند، در این حوزه سلطهی کامل دارد.
دولت ترامپ ایدهی حمایت TSMC از بخش فاندری اینتل را مطرح کرده بود، اما برنامهی اخیر این شرکت تایوانی برای سرمایهگذاری ۱۰۰ میلیارد دلاری در تاسیس کارخانههای خود در آمریکا، نشان میدهد که تمایلی به پیگیری این ایده ندارد. هنوز مشخص نیست که آیا لیپ-بو تن قصد دارد کسبوکار فاندری و طراحی تراشه اینتل را از هم جدا کند یا خیر. در صورت عدم جداسازی، احتمالا ارزش سهام اینتل تا زمانیکه سرمایهگذاران دید شفافتری نسبتبه نقشهی راه تولید این شرکت پیدا نکنند، افزایش نخواهد یافت. علاوهبراین، اینتل باید ثابت کند که میتواند محصولاتی برتر از رقبایی همچون TSMC تولید کند.
به نظر میرسد اینتل حتی در صورت پایبندی به برنامهی فاندری، روند توسعهی تولید خود را با احتیاط بیشتری ادامه دهد. دیو زینسنر، مدیر مالی اینتل که پس از برکناری گلسینگر به طور موقت سمت مدیرعاملی را برعهده داشت، اعلام کرد که اینتل تا زمان افزایش تقاضا، ظرفیت جدیدی را اضافه نخواهد کرد.
اما حتی حفظ کارخانههای فعلی، ازجمله در ایالتهای اورگان، آریزونا، نیومکزیکو و ایرلند، هزینههای سرسامآوری روی دست اینتل میگذارد. این شرکت در سال گذشته با زیان ۱۹٫۲ میلیارد دلاری مواجه شد و انتظار میرود این روند حداقل تا سه ماهه سپتامبر ادامه یابد. افزایش هزینههای سرمایهگذاری و تحقیقوتوسعه، درحالیکه درآمد اینتل کاهش یافته، فشار مضاعفی بر این غول تراشهسازی وارد کرده است.
اگر تن نتواند اینتل را احیا کند، شاید اینتل واقعاً دیگر قابل احیا نباشد
بااینحال، پیشینهی مهندسی درخشان تن و بازسازی موفق شرکت کدنس، امید تحلیلگران را به توانایی اینتل برای ارائه فناوریهای پیشرفتهتر، از جمله فرایند تولید 18A که سالها در دست توسعه بوده، افزایش داده است. تن بدون پرداختن به جزییات برنامهی خود، از عزم راسخش برای ساخت «اینتل جدید» سخن گفت: «ما از اشتباهات گذشته درس خواهیم گرفت، از ناکامیها برای تقویت عزم خود استفاده خواهیم کرد و به جای حواسپرتی، وارد عمل میشویم تا به تمام ظرفیت خود برسیم.»
با تمام این حرفها، اینتل همچنان در داغترین بخش صنعت نیمههادی، یعنی تولید تراشههای هوش مصنوعی برای مراکز داده، به شدت از رقبای خود عقب مانده است؛ حوزهای که انویدیا در آن برتری مطلق دارد.
به باور راسگون، تحلیلگر شرکت Bernstein، اگر تن نتواند اینتل را احیا کند، «شاید اینتل واقعاً دیگر قابل احیا نباشد.»
source