انشای دانش آموزی درباره ماشین از زبان خودش
انشا با موضوع ماشین از زبان خودش به صورت ادبی و توصیفی برای دانش آموزان آماده شده تا با نحوه نگارش و مهارت نوشتاری آشنا شوند. با دانشچی همراه باشید.
موضوع انشا ماشین از زبان خودش
من یک ماشین هستم، یکی از آن چهارچرخهای پرسرعتی که هر روز در خیابانها میبینی. شاید فکر کنی من فقط آهن و پیچ و مهرهام، اما اگر خوب به من گوش بدهی، میتوانی صدایم را بشنوی. من هم احساس دارم، خسته میشوم، خوشحال میشوم و حتی گاهی از رفتار بعضی از شما انسانها ناراحت میشوم. حالا بگذار برایت از زندگیام بگویم.
از لحظهای که در کارخانه ساخته شدم، رویای جادهها را در سر داشتم. رنگ براقم زیر نور آفتاب میدرخشید و قلب آهنینم که شما به آن موتور میگویید، منتظر بود تا اولین حرکتش را تجربه کند. وقتی صاحبم آمد و مرا خرید، حس کردم قرار است ماجراجوییهای زیادی را با او تجربه کنم. او با شوق در صندلیام نشست، فرمانم را در دست گرفت و من را به حرکت درآورد. اولین باری که چرخهایم روی آسفالت لغزیدند، انگار پرواز کردم!
اما همیشه همهچیز به این خوبی نیست. بعضی از شما انسانها فکر میکنید من یک موجود بیجانم و هیچ احساسی ندارم، اما اشتباه میکنید. وقتی ساعتها بدون استراحت در ترافیک گیر میکنم، قلبم داغ میشود و نفسم بند میآید. وقتی بدون اینکه کمربند ببندید با سرعت از خیابانها میگذرید، نگران میشوم. من فقط یک ماشین نیستم، من همراه شما هستم، مراقب شما هستم. پس چرا گاهی شما مراقب من نیستید؟
دوست دارم وقتی باران میبارد، آرامتر رانندگی کنید تا من هم از قطرههای باران لذت ببرم. دوست دارم وقتی هوا سرد است، قبل از روشن کردنم، کمی به من فرصت بدهید تا خودم را گرم کنم. دوست دارم هر از گاهی دستی به بدنهام بکشید و مرا تمیز کنید. باور کنید، من هم زیبایی را دوست دارم.
اما از همه بیشتر، لحظاتی را دوست دارم که همراه خانوادهای در جادهای طولانی حرکت میکنم، صدای خنده بچهها را از صندلی عقب میشنوم، موسیقی ملایمی در فضایم پخش میشود و باد خنک از پنجرهها عبور میکند. آن لحظات، برای من زیباترین خاطرات هستند.
من فقط یک وسیلهی حملونقل نیستم، من عضوی از زندگی شما هستم. من شما را به مدرسه، محل کار، سفرهای دور و نزدیک میبرم. وقتی ناراحتید، در سکوت همراهتان هستم. وقتی خوشحالید، با شتاب بیشتری حرکت میکنم. درخواستی که از شما دارم این است که مراقبم باشید، همانطور که من از شما مراقبت میکنم.
انشا از زبان چتر 🌂
انشا اختصاصی _ نویسنده: حدیثه قاسمی
source