کشاورزی به‌طور همزمان در قاره‌های مختلف، در میان جمعیت‌هایی با فرهنگ‌ها و محیط‌های کاملاً متفاوت و بدون هیچ راه ارتباطی میان آن‌ها شکل گرفت. چگونه ممکن است این تحول به طور مستقل از هم و تقریباً در یک زمان رخ داده باشد؟

قدیمی‌ترین انسان‌تبارانی که می‌شناسیم، حدود ۷ میلیون سال پیش زندگی می‌کردند، یعنی انسان‌ها دست‌کم از آن زمان به‌طور جداگانه از میمون‌های انسان‌نما درحال تکامل پیدا کردن بوده‌اند. به‌نظر می‌رسد، گونه‌ی ما، یعنی انسان خردمند (Homo sapiens)، حدود ۳۰۰ هزار سال قدمت داشته باشد. در تمام این مدت، انسان تباران (از جمله گونه‌ی ما) شکارچی-گردآورنده بودند. سپس، حدود ۱۰ هزار سال پیش، برخی گروه‌ها شروع به کشاورزی کردند.

تا اینجا، داستان شبیه روایت معمولی از پیشرفت بشر به‌نظر می‌رسد. اما نکته‌ی مهم اینجاست: در طول چند هزار سال، گروه‌های مختلفی در قاره‌های مختلف، بدون اینکه ارتباطی با یکدیگر داشته باشند، تقریباً هم‌زمان کشاورزی را اختراع کردند.

جوامع مختلفی که همزمان کشاورزی را شروع کردند، شامل مردمی در قاره‌های آمریکا نیز می‌شود که هزاران سال بود از جمعیت‌های اوراسیا و آفریقا جدا بودند. با‌این‌حال، آن‌ها تقریباً هم‌زمان با مردم اوراسیا کشاورزی را آغاز کردند، به‌طوری که تفاوت زمانی بین آن‌ها آن‌قدر کم است که می‌توان آن را نادیده گرفت. به همین شکل، مردم گینه نو نیز هم‌زمان با مردم اوراسیا کشاورزی را آغاز کردند.

اگر کشاورزی فقط یک‌بار در یک منطقه اختراع شده بود و بعد به سرعت به دیگر مناطق منتقل می‌شد، داستان متفاوتی بود. اما به‌طور واضح، این‌طور نبوده است. گروه‌های جداگانه، با فرهنگ‌های کاملاً متفاوت، در محیط‌های مختلف و بدون هیچ‌گونه راه ارتباطی با یکدیگر، همگی تقریباً در یک زمان شروع به کشاورزی کردند و این تصادف شگفت‌انگیزی است که سزاوار توضیح است.

از آمریکای میانه تا گینه نو

مشخص نیست دقیقاً چند جامعه به‌طور مستقل کشاورزی را اختراع کردند. در مقاله‌ای از باب هولمز که سال ۲۰۱۵ در مجله نیوساینتیست منتشر شد، تعداد جوامعی که کشاورزی را اختراع کرده‌اند، ۱۱ جامعه ذکر شده بود که در چهار قاره (اوراسیا، آفریقا، آمریکای شمالی و جنوبی) قرار داشتند. با‌این‌حال، مقاله‌ای در مجله  PNAS در سال ۲۰۲۳ پیشنهاد کرد که ممکن است تا ۲۴ منبع مستقل وجود داشته باشد.

بدون نتیجه‌گیری قطعی، می‌توان با اطمینان گفت بیش از ۱۰ جامعه به‌طور مستقل کشاورزی را اختراع کردند و این اتفاق در طی چند هزار سال رخ داده است. وقتی گروه‌های زیادی به‌طور مستقل کاری مشابه انجام می‌دهند، وسوسه می‌شویم عامل مشترکی را پیدا کنیم که محرک اقدام مشابه گروه‌های مختلف بوده است.

شاید عاملی خارجی که کل جوامع آن را تجربه می‌کردند، محرک پیدایش کشاورزی بوده باشد

شاید به ویژگی منحصر‌به‌فردی اشاره کنیم که فقط در انسان‌ها وجود داشته و انسان‌تباران دیگر فاقد آن بوده اند. اما در اینجا دو سوال پیش می آید: اولا اینکه داریم در مورد چه توانایی صحبت می‌کنیم؟ و دوما اینکه احتمالاً این توانایی را از ابتدا یا حداقل برای بیشتر دوران‌ خود داشته‌ایم. پس چرا پس از صدها هزار سال، گروه‌های بسیار جدا از هم به طور همزمان به این کار پرداختند؟

شاید عاملی خارجی که کل جوامع آن را تجربه می‌کردند، محرک پیدایش کشاورزی بوده باشد. در این میان، یکی از احتمال‌های واضح تغییرات اقلیمی است.  

حدود ۱۱۵ هزار تا ۱۱۷۰۰ سال پیش زمین  در دوران یخبندان قرار داشت: میانگین دمای زمین پایین‌تر بود و صفحات یخ از قطب‌ها به سمت استوا پیشروی کرده بودند. سردترین زمان، یعنی آخرین بیشینه یخچالی، بین ۲۶ هزار تا ۲۰ هزار سال پیش رخ داد. پس از آن، کره زمین به تدریج گرم شد. از حدود ۱۱۷۰۰ سال پیش، وارد دوره میان‌یخچالی به نام هولوسن شدیم که در آن دما بالاتر رفت و کلاهک‌های یخی قطبی کوچک‌تر شدند.

بیشتر بخوانید

گروهی از پژوهشگران دانشگاه کالیفرنیا در مقاله‌ای که سال ۲۰۰۱ منتشر شد، پیشنهاد کردند که تغییرات اقلیمی برای شروع کشاورزی بسیار مهم بودند. فرض آن‌ها چنین بود که کشاورزی تحت شرایط آخرین یخبندان غیرممکن بود، چون اقلیم آن دوره برای کشاورزی بسیار نامساعد بود. در این دوره آب‌وهوا خشک بود، کربن‌دی‌اکسید بسیار کمی در هوا وجود داشت و شرایط آب‌وهوایی در بازه‌های زمانی بسیار کوتاه به شدت دچار تغییر می‌شد.

آن‌ها همچنین استدلال کرده‌اند که در دوران هولوسن، کشاورزی اجتناب‌ناپذیر بود. این استدلال منطقی به‌نظر نمی‌ر‌سد چرا که گونه ما چیزی در حدود ۳۰۰ هزار سال است که وجود دارد و چندین دوره یخبندان و میان یخبندان را پشت سر گذاشته است. زمان‌بندی دقیق این دوره‌های سرد و گرم کمی پیچیده است، چون این دوره‌ها در هر قاره متفاوت بوده‌اند اما به‌طور تقریبی و خلاصه دوره‌ها را به شکل زیر خلاصه کرد:

  • یخبندان: ۳۹۰ هزار تا ۳۴۰ هزار سال پیش
  • میان یخچالی: ۳۴۰ هزار تا ۳۲۰ هزار سال پیش
  • یخبندان: ۳۲۰ هزار تا ۲۵۰ هزار سال پیش
  • میان یخچالی: ۲۵۰ هزار تا ۱۹۵ هزار سال پیش
  • یخبندان یکی به آخر: ۱۹۵ هزار تا ۱۳۰ هزار سال پیش
  • آخرین میان یخچالی : ۱۳۰ هزار تا ۱۱۵ هزار سال پیش
  • آخری یخبندان: ۱۱۵ هزار تا ۱۱۷۰۰ سال پیش
  • میان یخچالی هولوسن: از ۱۱۷۰۰ سال پیش تا کنون

زمان‌بندی فوق حاکی از آن است که گونه‌ی ما حداقل در سه دوره و حای شاید چهار دوره (اگر ثابت شود که کمی قدیمی‌تر از آن چیزی هستیم که رکورد فسیلی ناقص فعلی نشان می‌دهد) بین یخبندان وجود داشته است.

اما اگر دوره‌های بین یخبندان این‌قدر مناسب برای پیدایش کشاورزی بوده‌اند، چرا انسان‌ها در دوره‌های گرمی قبلی که از آن عبور کردیم، کشاورزی را اختراع نکردند؟ نمی‌توان گفت آخرین دوره میان‌یخچالی خیلی کوتاه بود، چون آن هم ۱۵ هزار سال یعنی پیش‌تر از کل دوره هولوسن تا به امروز طول کشید. بنابراین می‌توان گفت گرچه تغییرات اقلیمی می‌تواند عامل موثری در شروع کشاورزی بوده باشد، احتمالا تنها عامل نبوده است.

افزایش جمعیت انسان‌ها و کمبود منابع

شاید کشاورزی پاسخی به کمبود غذا بوده باشد. اگر نتوانید ازطریق شکار و گردآوری به اندازه کافی غذا به دست آورید، ممکن است بتوانید آن را از کشاورزی بدست آورید.

source

توسط wikiche.com