1
از دیرباز تا امروز، زیبایی همواره توجه انسانها را به خود جلب کرده است. مردم در طول تاریخ برای چیزی بیش از تزئین صرف، به سراغ هنر رفتهاند. حالا، شواهد علمی نشان میدهد که مکث و تأمل در زیبایی میتواند ذهن ما را از روزمرگی جدا کرده و به تفکری عمیقتر سوق دهد.
مطالعهای نو از دانشگاه کمبریج
پژوهشی جدید در دانشگاه کمبریج نشان داده است که تفکر درباره آثار زیبای هنری میتواند ذهن ما را به حالت متفاوتی از پردازش اطلاعات ببرد؛ حالتی که ما را از جزئیات خستهکننده فهرستهای کاری روزانه خارج کرده و به تفکر انتزاعی و کلنگر سوق میدهد.
قدرت نهفته در زیبایی هنر
آزمایشگاه زندهای بهنام Kettle’s Yard
روانشناسان دانشگاه کمبریج، گالری هنر مدرن دانشگاه با نام Kettle’s Yard را به آزمایشگاهی زنده تبدیل کردند تا واکنش مردم به زیبایی هنری را بررسی کنند.
آثار سرامیکی ساده، اما معنادار
در این مطالعه، شرکتکنندگان به آثار سرامیکی دستساز «لوسی ری» نگاه کردند. یک گروه از آنها موظف بودند بر زیبایی هر قطعه تمرکز کرده و به آن امتیاز دهند. گروه دیگر، تنها هر قطعه را با نقشهای خطی تطبیق میدادند.
سنجش تفکر انتزاعی پس از مواجهه با هنر
سپس، از هر دو گروه خواسته شد تا مفاهیم روزمرهای مانند نوشتن نامه یا قفل کردن در را تفسیر کنند. آیا آنها بر عمل فیزیکی تمرکز داشتند یا بر معنای عمیقتر این کارها؟
نتایج، تفاوت واضحی را نشان داد: گروهی که بر زیبایی تمرکز کرده بودند، احتمال بیشتری داشت تا به شیوهای انتزاعیتر فکر کنند. این گروه همچنین واکنشهای احساسی قویتری گزارش دادند؛ احساساتی مانند انگیزش، الهام و روشنبینی.
تغییر ذهنیت: راهی برای دور شدن از روزمرگی
نگاهی فلسفی به زیبایی
پروفسور سیمونه اشنال، استاد روانشناسی اجتماعی تجربی و نویسنده ارشد این مطالعه، اشاره میکند که بسیاری از فیلسوفان معتقد بودند که درک زیبایی هنری، حالتی خاص و منحصر به فرد از ذهن را بههمراه دارد.
«پژوهش ما نشان میدهد که درگیر شدن با زیبایی هنر میتواند باعث تفکر انتزاعی شده و ذهن را از الگوهای روزمره خارج کرده و به وضعیت ذهنی گستردهتری برساند.»
پدیده فاصلهگیری روانشناختی
اشنال توضیح میدهد که این حالت ذهنی، فاصلهگیری روانشناختی نام دارد؛ وضعیتی که فرد از درگیریهای ذهنی روزمره جدا میشود و بیشتر به تصویر کلی زندگی نگاه میکند تا جزئیات خُرد.
چرا هنر ساده تأثیرگذارتر است؟
آثار ظریف به جای آثار پرزرقوبرق
گروه پژوهشگر عمداً از استفاده از آثار پررنگ و دراماتیک خودداری کردند. سرامیکها انتخابی ایدهآل بودند؛ زیرا درک زیبایی در آنها نیازمند تمرکز و تامل است، نه تنها مشاهده سریع و سطحی.
حتی در میان افرادی که خودشان علایق هنری داشتند، تأثیر تمرکز بر زیبایی بیشتر بود. در این گروه، امتیاز تفکر انتزاعی بیش از ۲۵ درصد بالاتر از گروهی بود که تنها کار تطبیق تصویری را انجام داده بودند.
واکنشهای احساسی، نه لزوماً شادی بیشتر
در بررسی واکنشهای احساسی، گروه متمرکز بر زیبایی بهطور متوسط ۲۳ درصد بیشتر احساس «دگرگونی» داشتند؛ هرچند لزوماً احساس شادی بیشتری نداشتند. این یافتهها نشان میدهد که قدرت زیبایی در تغییر الگوهای فکری نهفته است، نه فقط در بهتر کردن حالوهوا.
«بازدید از موزه هنر فقط راهی خوشایند برای گذراندن عصر نیست؛ بلکه میتواند واقعاً نگاه ما به زندگی را تغییر دهد.»
فرار از اسکرینها، پناه به هنر
ذهنهایی گرفتار در روتین دیجیتال
امروزه اغلب ما درگیر وظایف و چکلیستها هستیم. صفحات نمایش، ما را به الگوهای ثابت و تفکرهای سطحی محدود میکنند. اسکرول، کلیک و پاسخ دادن، ذهن را از پرواز باز میدارد.
«اکثر مردم در زمان استفاده از گوشی یا کامپیوتر، بهصورت خیلی ملموس و مستقیم فکر میکنند. حال آنکه تفکر انتزاعی، نیازمند رهایی ذهن است.»
بازگشت به تفکر آزاد با هنر
سیمونه اشنال معتقد است که غرق شدن در زیبایی هنر، یکی از بهترین راهها برای آزادسازی ظرفیتهای شناختی است؛ ظرفیتهایی که در جهان دیجیتالی در حال فراموشیاند.
زیبایی فقط حس نمیشود؛ درک میشود
هنر، پلی بهسوی زندگی عمیقتر
این تحقیق بخشی از یک پروژه گستردهتر با حمایت «بنیاد تمپلتون» است که بررسی میکند آیا هنر میتواند به شکوفایی انسانی و زندگی معنادار کمک کند یا نه. پاسخ تا اینجای کار امیدوارکننده است: اگر واقعاً به هنر نگاه کنیم، میتواند ذهن ما را دگرگون کند.
«یافتههای ما شواهد علمی برای یک دیدگاه فلسفی دیرینه فراهم میکند؛ اینکه تأمل در زیبایی میتواند انسان را از دغدغههای فوری جدا کرده و به نگاهی انتزاعیتر، عمیقتر و کلنگرانهتر برساند.»
این مطالعه کامل در مجله Empirical Studies of the Arts منتشر شده است.
source