بی‌اطلاعی وراث از دارایی‌های دیجیتال یکی از بزرگ‌ترین چالش‌هاست. تصور کنید فردی با کیف‌پولی پر از اتریوم، تتر و بیت‌کوین از دنیا می‌رود، اما وراث نه از وجود این دارایی خبر دارند و نه کلید خصوصی آن را دارند. نعناکار هشدار می‌دهد: «در رمزارزها، بدون کلید خصوصی، دارایی عملاً از بین می‌رود، چون هیچ مرجعی برای پیگیری نیست.» معتمدی نیز در این زمینه می‌افزاید: «اگر وراث از دارایی بی‌خبر باشند، مثل هر دارایی فیزیکی دیگری، نمی‌توانند ادعایی کنند.»

طبق قانون امور حسبی، اگر شخصی دارایی متوفی را در اختیار داشته باشد، باید وراث یا مسئول ترکه را مطلع کند. اما صرافی‌ها و پلتفرم‌های دیجیتال معمولاً چنین تعهدی ندارند و به دلایل حریم خصوصی، اطلاعات را فاش نمی‌کنند. نعناکار راهکارهایی پیشنهاد می‌دهد:

  • فرهنگ‌سازی برای وصیت‌نامه دیجیتال: افراد باید اطلاعات دسترسی را ثبت کنند.
  • الزام صرافی‌ها به اطلاع‌رسانی: پلتفرم‌ها باید مرگ کاربران را بررسی و به وراث اطلاع دهند.
  • سامانه رمزنگاری‌شده: یک سیستم ملی یا شبه‌خصوصی برای نگهداری امن اطلاعات دارایی‌های دیجیتال.

معتمدی نیز می‌گوید: «صرافی‌ها باید مکانیزم‌هایی برای انتقال دارایی پیش‌بینی کنند تا از سوءاستفاده جلوگیری شود.» این چالش نشان می‌دهد که بدون قانون و همکاری پلتفرم‌ها، وراث اغلب در برابر موانع بزرگی قرار می‌گیرند.

جهان پیشرو: درس‌هایی از قانون‌گذاری جهانی

مدیریت دارایی‌های دیجیتال پس از مرگ در جهان هنوز در حال آزمون و خطاست. نعناکار به نمونه‌های کلیدی اشاره می‌کند:

  • ایالات متحده: قانون RUFADAA به وراث اجازه می‌دهد تحت شرایطی به اطلاعات دیجیتال متوفی دسترسی پیدا کنند.
  • اتحادیه اروپا: در چارچوب GDPR، دسترسی محدود به داده‌های دیجیتال برای وراث فراهم شده، با رعایت حریم خصوصی.
  • سایر کشورها: برخی کشورها دارایی‌های دیجیتال را مثل اموال مادی در قوانین ارث گنجانده‌اند.

معتمدی به تلاش‌های بین‌المللی اشاره می‌کند: «مؤسسه یونیدروا در سال ۲۰۲۳ ‘اصول حاکم بر دارایی‌های دیجیتال’ را منتشر کرد که راهنمایی برای قانون‌گذاران است.» او همچنین به رگولاسیون شماره ۱۱۱۴/۲۰۲۳ اتحادیه اروپا و قانون نوآوری و فناوری مالی آمریکا اشاره می‌کند.

ایران می‌تواند از این تجربیات استفاده کند. مثلاً الزام پلتفرم‌ها به تعیین «تماس وارث» (Legacy Contact) مثل فیسبوک و اپل، یا ایجاد رجیستری محرمانه، می‌تواند راهگشا باشد. نعناکار تأکید می‌کند: «قانون‌گذاری باید حریم خصوصی متوفی را در نظر بگیرد، چون در دارایی‌های دیجیتال این موضوع حساس‌تر است.»

نیاز به قانون: پلی به سوی آینده دیجیتال

هر دو حقوقدان بر ضرورت قانون‌گذاری تأکید دارند. نعناکار پیشنهاد می‌دهد یک قانون جدید باید شامل موارد زیر باشد:

  • تعریف دارایی دیجیتال: مشخص کردن دامنه دارایی‌های دیجیتال و شمول آن‌ها در اموال.
  • تکلیف پلتفرم‌ها: الزام صرافی‌ها به اعلام موجودی حساب متوفی پس از احراز هویت وراث.
  • رجیستری محرمانه: سیستمی برای ثبت امن اطلاعات دارایی‌های دیجیتال.
  • تماس وارث: الزام کاربران به تعیین فرد قابل اعتماد برای دسترسی پس از فوت.

معتمدی می‌گوید: «دارایی‌هایی مثل وجه در حساب‌های فروشگاهی با قوانین فعلی قابل مدیریت‌اند، اما برای NFTها و رمزارزها قانون مجزا نیاز است.» او پیشنهاد می‌دهد دارایی‌های دیجیتال دسته‌بندی شوند و برای هر دسته مقررات خاص تدوین شود، با تمرکز بر حریم خصوصی. او می‌افزاید: «قوانین ارث موجود می‌توانند وراث را مشخص کنند، اما شناسایی و انتقال دارایی‌های دیجیتال نیاز به قانون جدید دارد.»

راهکارهای عملی: کاربران، پلتفرم‌ها، و ابزارهای جهانی

تا تدوین قوانین جدید، مسئولیت اصلی بر دوش کاربران و پلتفرم‌هاست. نعناکار می‌گوید: «هر فرد باید یک امین اموال، مثل وکیل، برای دارایی‌های دیجیتالش تعیین کند.» او بر فرهنگ‌سازی تأکید می‌کند: «وصیت‌نامه دیجیتال باید بخشی از برنامه‌ریزی مالی شود.» معتمدی نیز وصیت‌نامه را بهترین ابزار می‌داند: «وصیت‌نامه باید جزئیات دسترسی مثل کلیدهای خصوصی و مکان دارایی‌ها را مشخص کند.»

پلتفرم‌ها نیز باید مسئول‌تر عمل کنند. نعناکار پیشنهاد می‌دهد: «صرافی‌ها باید فرآیندهایی برای بررسی مرگ کاربران و اطلاع‌رسانی به وراث داشته باشند.» معتمدی می‌افزاید: «قوانین جدید باید از انتقال غیرقانونی دارایی‌ها توسط پلتفرم‌ها جلوگیری کنند.»

در سطح جهانی، ابزارهایی برای مدیریت دارایی‌های دیجیتال پس از مرگ وجود دارند که ایران می‌تواند از آن‌ها الهام بگیرد. مثلاً:

  • LastPass: این ابزار مدیریت رمز عبور امکان دسترسی اضطراری به رمزها را برای افراد مورد اعتماد فراهم می‌کند.
  • Dead Man’s Switch: سرویسی که در صورت عدم فعالیت کاربر، اطلاعات دسترسی را به فرد تعیین‌شده ارسال می‌کند.
  • وصیت‌نامه‌های دیجیتال: پلتفرم‌هایی مثل Safe Haven یا Everplans در دنیا وصیت‌نامه‌های دیجیتال امن ارائه می‌دهند.

این ابزارها در ایران در دسترس نیستند، اما می‌توانند الگویی برای توسعه سامانه‌های بومی باشند. نعناکار می‌گوید: «یک سامانه رمزنگاری‌شده ملی می‌تواند اطلاعات دارایی‌های دیجیتال را امن نگه دارد.»

با ذکر مثال توضیح دهید!

بهتر است در انتهای این گزارش، برای درک عمق این چالش‌ها، چند سناریوی فرضی را بررسی کنیم:

  • بیت‌کوین‌های مدفون: مردی در تهران با کیف‌پولی پر از رمزارزهای مختلف فوت می‌کند. بدون کلید خصوصی و اطلاع وراث، این ثروت در بلاکچین قفل می‌شود. نعناکار می‌گوید: «این سناریو در دنیای رمزارزها رایج است.»
  • نجات با وصیت‌نامه: زنی در یک جای دیگر از ایران با مجموعه‌ای از NFTهای ارزشمند و کیف پولی پر از رمزارز، وصیت‌نامه‌ای تنظیم می‌کند و اطلاعات دسترسی را به وکیلش می‌سپارد. وراث پس از فوت او این دارایی‌ها را می‌فروشند. معتمدی می‌افزاید: «وصیت‌نامه می‌تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.»
  • حساب اینستاگرام گم‌شده: یک بلاگر معروف فوت می‌کند، اما حساب درآمدزای او به دلیل نبود اطلاعات ورود، غیرقابل دسترسی می‌شود. این نمونه نشان می‌دهد که حتی دارایی‌های غیرمالی هم نیاز به برنامه‌ریزی دارند.

این داستان‌ها نشان می‌دهند که برنامه‌ریزی پیش از مرگ، تفاوت بین گم‌شدن و نجات دارایی‌های دیجیتال را رقم می‌زند.

آینده‌ای که نباید گم شود

source

توسط wikiche.com