24 خرداد 1404 ساعت 17:54

در اینجا نگاهی به 10 نکته عجیب درباره جنگ جهانی دوم می‌اندازیم. اگر می‌خواهید بدانید راز مخفی هیتلر و ماجرای یوفو در سمان کالیفرنیا چه بود، در ادامه با ما همراه باشید.

جنگ جهانی دوم با وجود پژوهش‌های فراوان، همچنان ابهامات زیادی دارد. این جنگ که از سال 1939 تا 1945 به طول انجامید، نزدیک به 70 کشور و 70 میلیون پرسنل نظامی را درگیر کرد و حدود 17 میلیون کشته نظامی برجای گذاشت.

10 نکته عجیب درباره جنگ جهانی دوم که باید بدانید

در جنگ جهانی دوم، نیروهای متفقین شامل شوروی، بریتانیا، فرانسه و آمریکا در برابر قدرت‌های محور یعنی آلمان، ایتالیا و ژاپن قرار گرفتند. پیچیدگی این جنگ منجر به سوالاتی درباره انگیزه‌ها، رویدادها و پیامدهای آن شده است که در ادامه به 10 نکته عجیب درباره جنگ جهانی دوم می‌پردازیم.

چرا ژاپن به پرل هاربر حمله کرد؟

بامداد 7 دسامبر 1941، تقریباً 200 هواپیمای ژاپنی به پایگاه دریایی پرل هاربر در هاوایی حمله کرده و خسارات گسترده‌ای به ناوگان و هواپیماهای آمریکایی وارد کردند که منجر به کشته شدن 2335 نظامی و 68 غیرنظامی شد. این حمله نتیجه سال‌ها رقابت و تنش بین ایالات متحده و ژاپن بود. ژاپن از اواخر قرن 19 به گسترش استعماری روی آورده بود و ایالات متحده با اعمال تحریم‌های اقتصادی شدید، نارضایتی خود را ابراز می‌کرد. در سپتامبر 1940، ژاپن به پیمان سه‌جانبه با آلمان و ایتالیا پیوست. ژاپن معتقد بود که ایالات متحده مانعی در مسیر اهدافش است، اما حمله به پرل هاربر نتوانست ناوگان آمریکا را به طور کامل نابود کند و همین امر به ورود آمریکا به جنگ با توانایی کامل منجر شد.

چرا آمریکا در جنگ جهانی دوم آمادگی بهتری برای حمله نداشت؟

ادعاهای توطئه مبنی بر اطلاع قبلی مقامات آمریکایی از حمله پرل هاربر توسط مورخان رد شده است. با این حال، ایالات متحده از مدت‌ها قبل، از تنش با ژاپن و مواضع تهاجمی آن آگاه بود. قانون آموزش و خدمت انتخابی که در سپتامبر 1940 توسط روزولت امضا شد، اولین طرح اجباری نظامی در زمان صلح بود که تحت تأثیر این تنش‌ها قرار داشت. همچنین، مقامات ژاپنی حداقل سه بار به پرسنل نظامی آمریکا هشدار داده بودند، اما جزئیات کافی ارائه نشده بود. دریاسالار کیمل، فرمانده پرل هاربر، اقداماتی جزئی برای دفاع انجام داد، اما این اقدامات کافی نبود. به نظر می‌رسد روزولت یا مقامات دیگر در واشنگتن تا چند ساعت قبل از حمله از مقاصد ژاپن آگاه نبودند.

چرا مردم هنوز فکر می‌کنند اروین رومل یک ژنرال توانا بود؟

ژنرال نازی، اروین رومل، ملقب به «روباه صحرا»، به دلیل عملیات‌های جسورانه خود در شمال آفریقا شهرت یافت و حتی مورد احترام رهبران متفقین مانند چرچیل قرار گرفت. اما این شهرت با نگاهی عمیق‌تر به تصمیمات و توانایی‌های او در جنگ، گیج‌کننده به نظر می‌رسد. به گفته مورخان، رومل بیشتر به زرق و برق جنگ علاقه داشت تا جزئیات لجستیک و زنجیره تأمین که برای موفقیت واقعی در جنگ حیاتی است. او هرگز نتوانست کنترل کانال سوئز را به دست آورد و مهم‌تر از آن، در متوقف کردن تهاجم متفقین به اروپا در روز دی (D-Day) شکست خورد. با چنین اشتباهات بزرگی، شهرت ماندگار او منطقی به نظر نمی‌رسد. این هم یک نکته عجیب درباره جنگ جهانی دوم بود.

در جریان نبرد لس آنجلس دقیقاً چه اتفاقی افتاد؟

در اوایل سال 1942، پس از حمله پرل هاربر و ورود آمریکا به جنگ، آمریکایی‌ها در حالت آماده‌باش بودند. گزارش‌های متعددی از مشاهدات اشیاء ناشناس در سواحل غربی آمریکا وجود داشت. در 23 فوریه 1942، یک زیردریایی ژاپنی به ذخایر نفتی حمله کرد. در شب 24 فوریه، لس آنجلس در آماده‌باش حمله قرار گرفت و در ساعات اولیه 25 فوریه، رادارها نشانه‌هایی از یک نیروی مهاجم را ردیابی کردند. شهر به خاموشی کامل فرو رفت و نیروها حدود 1400 گلوله ضدهوایی به سمت آسمان شلیک کردند، اما هیچ چیز سقوط نکرد. برخی ادعا کردند هواپیماهای ژاپنی یا یک بالون بزرگ را دیده‌اند، در حالی که دیگران تنها ابرها و دود مشاهده کردند. محتمل‌ترین توضیح یک هشدار اشتباه است، اما دامنه وحشت و واکنش گسترده همچنان یک راز حل نشده باقی مانده است.

بیشتر بخوانید

موشک‌های نازی در جنگ جهانی دوم واقعاً چقدر پیشرفته بودند؟

برنامه‌های تسلیحاتی نازی، به ویژه موشک V-2، در ابتدا تهدیدی هولناک برای متفقین به نظر می‌رسیدند. بلیتز، کارزار بمباران آلمان در بریتانیا، از سپتامبر 1940 تا مه 1941 ویرانی گسترده‌ای به بار آورد. با ظهور موشک‌های دوربرد V-1 در ژوئن 1944 و V-2 در سپتامبر همان سال، نگرانی‌ها افزایش یافت. اما با وجود شهرت ترسناکشان، موشک‌های نازی اغلب به هدف نمی‌خوردند و گاهی در مناطق غیرمسکونی سقوط می‌کردند. فناوری موتور جت برای شتاب جنگ بیش از حد آزمایشی بود و متفقین به طور معمول از نقاط ضعف در الگوهای پروازی موشک‌ها برای سرنگونی آن‌ها بهره‌برداری می‌کردند. این امر برداشت تحسین‌آمیز از این برنامه پس از جنگ را بسیار عجیب می‌کند.

چرا برنامه هسته‌ای نازی‌ها شکست خورد؟

در اواخر دهه 1930، دانشمندان آلمانی در زمینه شکافت هسته‌ای پیشگام بودند و این تصور وجود داشت که آلمان در حال توسعه یک برنامه تسلیحات هسته‌ای است. با این حال، با نگاهی به گذشته و ویرانی‌های ناشی از بمب‌های هسته‌ای آمریکا در هیروشیما و ناکازاکی، واضح است که برنامه هسته‌ای نازی‌ها شکست خورد. یکی از دلایل، پیچیدگی و زمان‌بر بودن فرآیند غنی‌سازی اورانیوم و توسعه تسلیحات بود. دولت نازی، به دلیل موفقیت‌های تسلیحات متعارف، ممکن است تأمین مالی برنامه هسته‌ای را نادیده گرفته باشد. علاوه بر این، فرار دانشمندان کلیدی آلمانی مانند آلبرت اینشتین برای فرار از آزار و اذیت یهودی‌ستیزانه و پیوستن آن‌ها به پروژه منهتن آمریکا، نیز در شکست این برنامه نقش داشت.

آیا شکست آلمان تماماً تقصیر هیتلر بود؟

یک نکته عجیب درباره جنگ جهانی دوم این است که بخش عمده‌ای از سرزنش‌ها برای شکست آلمان متوجه آدولف هیتلر است، حتی ژنرال‌های نازی نیز بعداً او را مقصر دانستند. با این حال، این دیدگاه کاملاً دقیق نیست. بسیاری از گزارش‌هایی که هیتلر را تنها مقصر می‌دانند، از سوی ژنرال‌هایی ارائه شده‌اند که می‌خواستند خود را تبرئه کنند. اگرچه هیتلر تصمیمات سطح بالا را اتخاذ می‌کرد، اما درگیر جزئیات لجستیک یا تأمین نیروی نظامی نبود. آلمان با کمبود منابع حیاتی مانند غذا، نفت و فولاد مواجه بود که منجر به نگرانی‌های فزاینده‌ای شد. عملیات بارباروسا، تهاجم به شوروی، که به یک فاجعه منابع‌بر تبدیل شد و سایر شکست‌های آلمان، نمی‌توانند تنها تقصیر یک نفر باشند، بلکه نتیجه عملکرد یک سیستم متشکل از بازیگران قدرتمند بسیاری بود.

چرا با اسرای جنگی آلمانی بهتر از برخی آمریکایی‌ها رفتار می‌شد؟

از سال 1943 تا 1945، حدود 425 هزار اسیر جنگی آلمانی به مراکز بازداشت در سراسر ایالات متحده فرستاده شدند. کنوانسیون ژنو 1929 تصریح می‌کرد که اسرا باید به مکانی با آب و هوای مشابه با محل اسارتشان فرستاده شوند. این کنوانسیون همچنین ایجاب می‌کرد که اسرا و نگهبانانشان در محل‌های مشابهی زندگی کنند که منجر به شرایط مناسبی برای زندانیان آلمانی شد. این شرایط به قدری خوب بود که محلی‌ها برخی اردوگاه‌ها را «فریتز ریتز» (اشاره به اقامتگاه لوکس) می‌نامیدند و تعداد کمی از اسرا تلاش به فرار کردند. پس از جنگ، برخی حتی تلاش کردند در ایالات متحده بمانند و موفق به کسب شهروندی شدند. این وضعیت با رفتار با آمریکایی‌های ژاپنی‌تبار در طول جنگ در تضاد کامل بود. در 19 فوریه 1942، روزولت فرمان اجرایی 9066 را امضا کرد که به موجب آن حدود 120 هزار آمریکایی ژاپنی‌تبار ساکن ساحل غربی، از جمله شهروندان، به زور به اردوگاه‌های بازداشت منتقل شدند و به معیشت، اموال و حقوق مدنی آن‌ها توجه کمی شد.

همچنین بخوانید

دلایل واقعی بمباران هیروشیما و ناکازاکی چه بود؟

برای بسیاری از متفقین، بمباران‌های هسته‌ای هیروشیما و ناکازاکی در اوت 1945، یک «شر ضروری» برای پایان دادن به جنگ تلقی می‌شد. این بمباران‌ها ده‌ها هزار نفر را کشتند و منجر به تسلیم ژاپن شد. مقامات نظامی داخلی ادعا کردند که یک تهاجم زمینی به ژاپن تا یک میلیون کشته آمریکایی و تلفات بسیار بیشتر ژاپنی‌ها در پی داشت. با این حال، این توضیح رسمی به تنهایی منطقی نیست. ژاپن پیش از این با کمبود منابع مواجه بود و ممکن بود بدون بمباران اتمی نیز تسلیم شود، یا مقاومت شدید آن به یک جنگ چریکی خونین تبدیل می‌شد. علاوه بر پایان دادن به جنگ، بمباران‌ها اهداف دیگری نیز داشتند: نمایش قدرت آمریکا به اتحاد جماهیر شوروی، که به سرعت به عنوان رقیب اصلی ایالات متحده در حال ظهور بود. با این حال، همانطور که بازماندگان، فعالان و بسیاری از مورخان استدلال می‌کنند، وسیله رسیدن به هدف ممکن است هنوز منطقی به نظر نرسد.

آیا تنها زمستان، شوروی را در سال 1941 از آلمان نجات داد؟

این باور که تنها زمستان، شوروی را از تهاجم آلمان در سال 1941 نجات داد، یک ساده‌انگاری است. عملیات بارباروسا، حمله آلمان به شوروی، در تابستان آغاز شد و در ابتدا پیشرفت قابل توجهی داشت. با این حال، نیروهای آلمانی با مشکلات عمده تأمین مواجه شدند و تصمیم هیتلر برای تغییر مسیر از مسکو به اوکراین، آنها را کند کرد. در حالی که سرمای زمستان قطعاً برای آلمانی‌ها مضر بود، مطالعات نشان داده‌اند که آب و هوای یخبندان به تنهایی عامل تعیین‌کننده‌ای در شکست آلمان نبوده است. فصل بدنام راسپوتیتسا (فصل باران‌های پیش از زمستان که جاده‌های خاکی را به گل تبدیل می‌کرد) به شدت آلمانی‌ها را کند کرد، نیروها را خسته نمود و تدارکات را محدود ساخت. این امر به شوروی‌ها زمان ارزشمندی برای تجدید قوا داد. وسعت عظیم قلمرو شوروی و مقاومت شدید آنها نیز به شکست آلمان کمک کرد. این هم یک نکته عجیب درباره جنگ جهانی دوم بود.

source

توسط wikiche.com