صفحهای سیاه و یک نشانگر سفید چشمکزن در گوشهی بالا سمت چپ کنار عبارت: <:C
برای نسل کاربران اولیهی کامپیوترهای شخصی، این فقط یک خط فرمان نبود؛ بلکه یک صفحهی سیاهرنگ خالی بود که در آن با تایپ کلماتی مرموز مثل dir، cd یا format: a، میشد به قلب یک ماشین نفوذ کرد. صدای کلیکهای صفحهکلید مکانیکی و فلاپی درایو هنگام خواندن اطلاعات، موسیقی متن آن دوران بود.
MS-DOS نهتنها مایکروسافت را به یک غول نرمافزاری تبدیل کرد، بلکه استانداردی را بهوجود آورد که کل صنعت کامپیوترهای شخصی بر پایهی آن بنا شد و راه را برای ظهور ویندوز هموار کرد. این، تاریخچهی سیستمعاملی است که شاید «کثیف» و «سریع» متولد شد، اما سرنوشت دنیای دیجیتال را برای دهههای بعد رقم زد.
شانس، قمار و نبوغ
داستان MS-DOS، داستان شانس، قمار بزرگ و نبوغ تجاری است. در سال ۱۹۸۰، غول دنیای کامپیوتر، شرکت IBM، تصمیم گرفت وارد بازار نوپای کامپیوترهای شخصی شود. آنها با عجله سختافزار را آماده کردند، اما برای به کار انداختن آن به یک «سیستمعامل» نیاز داشتند. اینجا بود که سرنوشت، درِ یک شرکت کوچک و نسبتاً ناشناخته به نام مایکروسافت را زد که توسط دو جوان به نامهای بیل گیتس و پل آلن اداره میشد.
اما نکتهی شگفتانگیز ماجرا اینجا بود: مایکروسافت در آن لحظه هیچ سیستمعاملی نداشت!
در یکی از بزرگترین بلوفهای تاریخ تکنولوژی، بیل گیتس به IBM قول یک سیستمعامل را داد. سپس او و تیمش به سرعت به دنبال راهحل گشتند و آن را در سیاتل پیدا کردند: یک سیستمعامل کوچک به نام QDOS (مخفف «Quick and Dirty Operating System» به معنی «سیستمعامل سریع و کثیف») که توسط برنامهنویسی به نام تیم پترسون نوشته شده بود. مایکروسافت تمام حقوق QDOS را به قیمت ناچیز حدود ۷۵,۰۰۰ دلار خرید، آن را کمی تغییر داد و با نام جدید MS-DOS (Microsoft Disk Operating System)، آن را برای استفاده در اولین کامپیوتر شخصی IBM آماده کرد.
اما شاهکار بیل گیتس فروش خود سیستمعامل نبود، بلکه نحوهی فروش آن بود. او به جای فروش انحصاری MS-DOS به IBM، قرارداد را طوری تنظیم کرد که مایکروسافت حق فروش و صدور مجوز آن را نیز به دیگر تولیدکنندگان سختافزار داشته باشد. با ظهور کامپیوترهای «سازگار با IBM» از شرکتهایی مانند Compaq، هر کدام از آنها برای کار کردن به یک سیستمعامل نیاز داشتند و MS-DOS تنها گزینهی موجود بود.
پیشتازان عصر توسعه سیستمعامل
پیش از آنکه MS-DOS بهعنوان سیستمعامل منتخب IBM-PC منتشر شود، چشمانداز رایانش، بیشتر به وسیلهی ماشینهای بزرگ و گرانقیمت و مجموعهای از سیستمعاملهای متناسب با سختافزارهای خاص شکل میگرفت.
در میان تمام گزینههای موجود در بازار دههی ۸۰ میلادی، CP/M که توسط شرکت Digital Research توسعه یافته بود، بهعنوان یکی از پیشتازان دوران تحول سیستمعاملها شناخته میشود که تاثیر قابلتوجهی در توسعهی MS-DOS داشت. این سیستمعامل که روی ریزپردازندههای اینتل ۸۰۸۰ و زایلوگ Z80 اجرا میشد، با ارائهی رابط خط فرمان و مدیریت حافظهی دیسک، الگویی برای سیستمعاملهای آتی شد.
در ۲۱ آگوست ۱۹۸۰، گروهی از نمایندگان آیبیام از مایکروسافت بازدید کردند؛ شرکتی که در آن زمان بهخاطر کامپایلر زبان بیسیک، بهعنوان یک نهاد نرمافزاری کوچک شناخته میشد. این گروه، به رهبری فردی به نام جک سامز، به مایکروسافت اطلاع داد که آیبیام به توسعهی یک کامپیوتر بر پایهی ریزپردازندهی ۸۰۸۶ علاقهمند است. بااینحال، آیبیام همچنان در انتخاب نهایی پردازنده برای کامپیوتر شخصی، به جمعبندی نهایی نرسیده بود.
یکی از راهحلهای آیبیام این بود که کامپیوتر جدیدی را براساس محصولات تولیدکنندگان دیگر طراحی کند. برای این منظور، آیبیام تمام سختافزارهای لازم را در دسترس داشت، اما هنوز یک چیز کم بود: تیم طراحی آیبیام، برنامهای برای سیستمعامل و نرمافزارهای مورد نیازش نداشت. دلیل دیدار تیم جک سامز از مایکروسافت، یافتن جوابی برای این پرسش بود که باتوجهبه مشخصات یک کامپیوتر ۸بیتی، آیا تیم توسعهی بیل گیتس میتواند یک نسخهی آماده از بیسیک را تا فقط آوریل ۱۹۸۱ توسعه دهد؟
مدیریت مایکروسافت در عجب بود که چرا آیبیام همچنان تلاش میکند تا از پردازندههای ۸ بیتی استفاده کند
در کمال ناباوری، مایکروسافت با این درخواست موافقت کرد، اما خود نیز پرسشهایی داشت: اینکه چرا باید در دورانی که همه بهسمت پردازش ۱۶بیتی حرکت میکردند، آیبیام توسعهی یک کامپیوتر ۸بیتی را در ذهن داشت؟ چرا به جای آن، از یک ماشین ۱۶بیتی مبتنیبر پردازندهی ۸۰۸۶ اینتل استفاده نشود؟
در پایان، نمایندگان آیبیام با پذیرش کار روی پردازندههای ۱۶بیتی، با ایدهای برای توسعهی یک سرور ۱۶بیتی ارزانقیمت، جلسه را ترک کردند. کمتر از یک ماه بعد، آیبیام از بیل گیتس که آیا مایکروسافت میتواند علاوه بر بیسیک، زبانهای فورترن، پاسکال و کوبول را نیز تا آوریل ۱۹۸۱ برای کامپیوتر جدید آماده کند؟
مایکروسافت در ابتدا پیشنهاد آیبیام را رد کرد زیرا ایدهای در مورد برآورده کردن نیازهای پیچیدهی آن نداشت
اما اینبار مایکروسافت با پاسخی منفی، نمایندگان آیبیام را بدرقه کرد، زیرا درحالیکه بیسیک بهعنوان یک محصول مستقل طراحی شده بود، سایر کامپایلرها به یک سیستمعامل نیاز داشتند. درعوض گیتس پیشنهاد کرد که آیبیام از سیستمعامل CP/M-86، که هنوز در شرکت دیجیتال ریسرچ (Digital Research) توسعه مییافت، استفاده کند. او حتی ارتباط اولیه با دیجیتال ریسرچ را برای آیبیام برقرار کرد.
دیری نپایید که نمایندگان آیبیام از دیجیتال ریسرچ بازدید کردند و مذاکره در مورد دریافت مجوز آغاز شد. اما نمایندهی دیجیتال ریسرچ در امضای توافقنامهی عدم افشا که آیبیام ارائه کرده بود، تردید داشت. او سختگیریهای آیبیام را مانعی در برابر نوآوری در توسعه میدانست.
باوجود مخالفتهای اولیه، چندی بعد، دیجیتال ریسرچ توافقنامهی عدم افشا را پذیرفت. اما اینبار پیشنهاد آیبیام را با مبلغ ۲۵۰,۰۰۰ دلار (معادل ۹۶۰٬۰۰۰ دلار در سال ۲۰۲۵) در ازای دریافت تعداد نامحدودی از نسخهها، رد کرد. این شرکت بر طرح حق امتیازِ مبتنی بر تعداد فروش، که روشی رایج در صنعت بود، اصرار میورزید.
با حل نشدن اختلافات در مباحث مالی و حق امتیاز، آیبیام تصمیم گرفت به جای دیجیتال ریسرچ با شرکت مایکروسافت همکاری کند. مایکروسافت که خود را در موقعیتی بینظیر میدید، همکاری با آیبیام را پذیرفت.
انتخاب مایکروسافت بهعنوان همکار پروژه، منجر به ایجاد یکی از عبرتآموزترین همکاریها در تاریخ رایانش شد
تصمیم آیبیام برای برونسپاری نیازهای سیستمعامل خود به مایکروسافت، بهجای تکیه بر یک راهحل داخلی یا ادامهی مذاکرات با دیجیتال ریسرچ، بستر لازم را برای گسترش سریع MS-DOS فراهم آورد. این اقدام نهتنها فروش IBM-PC را بیشتر کرد، بلکه مایکروسافت را در مرکز بازار نوظهور کامپیوترهای شخصی قرار داد.
در این میان، مایکروسافت همچنان علاقه داشت تمام زبانهای مورد نیاز آیبیام را توسعه دهد که در مجموع کدی حدود ۴۰۰ کیلوبایت میشد. اما برای انجام این کار در بازهی زمانی ششماهه، لازم بود در مورد سیستمعامل مورد نظر آیبیام، بیشتر بداند، زیرا بیسیکِ مبتنی بر رام بهطور مستقیم با بایوس تعامل داشت.
source