اینجا 10 واقعیت باورنکردنی درباره FBI را مرور میکنیم. حقایق عجیبوغریبی مثل دسترسی نداشتن به اینترنت تا سال ۲۰۱۲ در مورد افبیآی وجود دارد که شاید باور نکنید.
پلیس فدرال آمریکا یا FBI بدون شک یکی از جذابترین و در عین حال مرموزترین سازمانهای دولتی در ایالات متحده است. هر واقعیت باورنکردنی درباره FBI که فاش میشود به ما نشان میدهد این سازمان قدرتمندترین و شناختهشدهترین بازوی اجرای قانون در این کشور است. هرچه بیشتر درباره آنها میخوانیم، بیشتر به نظر میرسد که در هر اتفاق مهم تاریخ معاصر آمریکا، از دستگیری گانگسترهای معروف گرفته تا خنثی کردن توطئههای پیچیده، دستی داشتهاند. از بانی و کلاید گرفته تا یونابامبر، افبیآی همه را بررسی کرده است.
اما در مورد مسائل عجیب و غریب چطور؟ همه کارهایی که این سازمان انجام داده، عادی و معمولی نبوده است. در واقع، برخی از عملیاتهای آنها آنقدر دور از ذهن است که بیشتر به داستانهای تخیلی شباهت دارد.
پروندههای عجیب FBI: فراتر از واقعیت
در این فهرست ۱۰ داستان کاملا عجیب از ارتباطات ناشناخته و غریب FBI با لحظات غیرمنتظره تاریخ را برای شما بازگو میکنیم. باور کردن برخی از این موارد برایتان سخت خواهد بود، اما همه آنها حقیقت دارند و نشان میدهند که حتی جدیترین سازمانها هم میتوانند جنبههای غیرمنتظرهای داشته باشند.
۱. اینترنت؟ کدام اینترنت؟
از آنجایی که FBI یکی از ادارات اصلی درگیر با امنیت ملی است، شاید تصور کنید که آنها در استفاده از فناوری برای ردیابی مظنونان یا نظارت بر اتفاقات سراسر کشور پیشرو هستند. اما کاملا در اشتباهید. مشخص شده است که FBI تا سال ۲۰۱۲ واقعا آنلاین نشده بود! آنها تا آن سال هنوز از یک سیستم بایگانی کاغذی برای پیگیری پروندههای خود استفاده میکردند. تصور کنید در عصر دیجیتال، مهمترین آژانس اطلاعاتی کشور هنوز با کوهی از کاغذ و پوشه سر و کار داشت، در حالی که بقیه دنیا در حال دیجیتالی شدن بود. اگر این اتفاق در سال ۲۰۰۲ رخ میداد، شاید قابل درک بود اما ۲۰۱۲؟
در واقع FBI قصد داشت در سال ۲۰۰۹ یک سیستم مدیریت پرونده الکترونیکی پیشرفته و جدید به نام Sentinel را با هزینه ۴۲۵ میلیون دلار نصب کند. با این حال، مشکلات اساسی در برنامهنویسی و مدیریت پروژه وجود داشت و سیستم تا تقریبا سه سال بعد آنلاین نشد. این پروژه نه تنها با تاخیر مواجه شد، بلکه ۲۶ میلیون دلار بیشتر از بودجه تعیینشده هزینه برداشت و به یک رسوایی مدیریتی تبدیل شد. اما حداقل اکنون آنلاین هستند و سیستم کار میکند. امیدواریم!
۲. اداره فدرال فلافل
افبیآی زمانی یک پرونده مربوط به فلافل را بررسی کرد و شروع به ردیابی تروریستها از طریق دادههای فروشگاههای مواد غذایی با محوریت این غذای خوشمزه کرد. این اتفاق در سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ و در اوج پارانویای پس از حملات ۱۱ سپتامبر رخ داد. در آن زمان کشور همزمان با تحرکات نظامی در عراق و افغانستان دست و پنجه نرم میکرد. در نتیجه، FBI به دنبال تروریستهای داخلی و سلولهای مخفی ترور در داخل ایالات متحده بود و هر سرنخ غیرمعمولی را جدی میگرفت.
این تحقیقات باعث شد ماموران به سراغ دادههای فروش فلافل در فروشگاههای زنجیرهای در سانفرانسیسکو و سن خوزه بروند. آنها این برنامه را «آگاهی کامل از فلافل» نامیدند. هدف این بود که پس از تعیین میانگین فروش، منتظر جهش ناگهانی در آمار بمانند. منطقشان این بود که یک خرید عمده و ناگهانی فلافل میتواند نشانه گردهمایی یک گروه مخفی باشد. اگر این جهش رخ میداد، قصد داشتند منبع خریدها را با امید کشف ماموران مخفی ایرانی در کالیفرنیای شمالی بررسی کنند. در نهایت، FBI پس از پی بردن به مشکلات بدیهی این ایده (مثلا اینکه بسیاری از مردم عادی هم فلافل دوست دارند!) خیلی سریع برنامه را متوقف کرد.
۳. معیار FBI برای انتخاب مجرمان: خوشعکس بودن
فهرست تحت تعقیبترین مجرمان FBI در سراسر جهان مشهور است. اما بخش دیوانهکننده ماجرا اینجاست: مجرمانی که در این فهرست قرار میگیرند فقط بر اساس جنایاتی که مرتکب شدهاند انتخاب نمیشوند. آنها بر اساس ظاهرشان نیز انتخاب میشوند! بله درست است. FBI آنقدر به تصویر عمومی اهمیت میدهد که عمدا مجرمان را بر اساس ظاهرشان انتخاب میکند تا مردم بهتر چهره آنها را به خاطر بسپارند و احتمال شناساییشان توسط شهروندان عادی بیشتر شود.
- 10 واقعیت باورنکردنی درباره FBI
بر اساس گزارشی در نیویورک تایمز، روزنامهنگاران توانستند تایید کنند که این اداره عمدا فراریانی را برای فهرست خود انتخاب میکند که به دلیل ویژگیهای فیزیکی متمایز توسط مردم قابل شناسایی باشند. بنابراین، افرادی که جای زخم، خالکوبیهای متعدد یا ویژگیهای چهرهای خاص دارند، مستقیما در اولویت قرار میگیرند. منطق روانشناختی پشت این قضیه این است که یک چهره به یادماندنی، شانس دریافت گزارشهای مردمی را به شدت افزایش میدهد.
۴. وقتی FBI به دنبال استخدام جاسوسهای تلهپاتیک بود
بین سالهای ۱۹۵۷ و ۱۹۶۰، افبیآی به طور جدی تلاش کرد از ادراک فراحسی یا ESP به عنوان یک تاکتیک بازجویی استفاده کند. در آن زمان، در اوج جنگ سرد، انواع داستانهای علمی تخیلی در فرهنگ عامه رواج داشت و نوعی «مسابقه تسلیحاتی روانی» با اتحاد جماهیر شوروی در جریان بود. ظاهرا شخصی در FBI احساس کرده بود که شاید بتواند از این توانایی فرضی برای هدایت بازجوییها به ذهن مجرمان مشکوک استفاده کند. اگر این سازمان میتوانست به افکار مردم دسترسی پیدا کند، دیگر هیچکس نمیتوانست دروغ بگوید.
بنابراین برای آن دوره سرنوشتساز سه ساله، این دقیقا همان کاری بود که اداره انجام داد. ماهها صرف بررسی واقعی بودن ESP و امکان استفاده از آن برای بازجویی موثرتر شد. متاسفانه نتایج کمتر از حد ایدهآل بود. تا سال ۱۹۶۰، ماموران نتوانستند هیچ مدرک علمی مبنی بر واقعی بودن ESP پیدا کنند و پروژه را با سرخوردگی کنار گذاشتند.
۵. تعقیب و گریز با بورات
چه کسی بورات را به خاطر نمیآورد؟ این فیلم یک اثر کلاسیک است و با گذشت بیش از یک دهه از اکرانش هنوز هم از آن نقل قول میشود. اما جایی که پای FBI به این ماجرا باز میشود به ساشا بارون کوهن، بازیگر آن، مربوط است. آنها تمام مدتی که او در حال فیلمبرداری این کمدی درباره خبرنگار قزاقستانی بود او را تعقیب میکردند. حداقل این چیزی است که خود او میگوید.
- 10 واقعیت باورنکردنی درباره FBI
ساشا بارون کوهن در مصاحبهای در سال ۲۰۱۲ ادعا کرد که FBI مامورانی را برای تعقیب مخفیانه او در حین فیلمبرداری فرستاده بود. او توضیح داد: «آنها آنقدر شکایت دریافت کرده بودند که یک مرد خاورمیانهای با یک ون بستنیفروشی در حال رانندگی در آمریکاست که FBI یک تیم را به ما اختصاص داد.» طنز ماجرا اینجاست که جدیترین نهاد امنیتی کشور، منابع خود را صرف تعقیب یک کمدین کرده بود که تنها جرمش ساختن یک فیلم کمدی بود.
۶. آزمایشگاه مخفی موی FBI
افبیآی چیزهای زیادی را بایگانی میکند. این فقط شامل موارد دیجیتالی که در آن شما را آنلاین ردیابی میکنند نمیشود. آنها موهای شما را هم دارند! شاید نه موی شخص شما، اما موی افراد زیادی را در اختیار دارند. به گفته خود FBI، آنها بیش از ۵۰۰۰ نمونه مو در پرونده دارند. این نمونهها هم از انسان و هم از حیوانات هستند و برای کمک به تحقیقات جنایی استفاده میشوند. علم پزشکی قانونی میتواند اطلاعات زیادی از یک تار مو استخراج کند، از جمله DNA، مصرف مواد مخدر، و حتی رژیم غذایی.
هر بار که جرمی رخ میدهد و FBI درگیر تحقیقات پس از آن میشود، هر نمونه مویی را که در صحنه پیدا کند جمعآوری میکند. سپس بازرسان آن فایلهای مو را فهرستبندی کرده و در آزمایشگاه بیشتر مطالعه میکنند. به این ترتیب، آنها میتوانند به جزئیات کوچکی درباره قومیت مجرمان و اینکه مو از کدام قسمت بدن آمده است پی ببرند. البته، بعدها مشخص شد که برخی از تحلیلهای موی FBI در گذشته دارای خطا بوده و منجر به محکومیتهای اشتباه شده است، که این موضوع بحثهای زیادی را برانگیخت.

10 واقعیت باورنکردنی درباره FBI
۷. جنگ FBI با یک آهنگ راک اند رول
بسیاری از مردم با این تصور به FBI میپیوندند که قرار است با تروریسم، جاسوسی و جنایتکاران بینالمللی مبارزه کنند. با این حال، در موارد دیگر، این اداره افرادی را تحت نظر میگیرد که خطر بسیار کمتری دارند. برای مثال، گروه راک کینگزمن (The Kingsmen) را در نظر بگیرید. آنها در دهه ۱۹۶۰ توسط FBI برای نزدیک به یک سال کامل تحت نظر بودند.
دلیل این امر آهنگ Louie Louie از این گروه بود. این آهنگ که در سال ۱۹۶۵ منتشر شد، به سرعت در میان جوانان به شهرت رسید، اما در میان افراد مسنتر و محافظهکار نیز بدنام شد. دهها نفر به FBI درباره این آهنگ شکایت کردند. نگرانی آنها این بود که اشعار نامفهوم آهنگ حاوی اشارات و ابیات مخفی مستهجن است. اداره ماهها به صدها بار گوش دادن به این آهنگ با سرعتهای مختلف پرداخت و در نهایت یک گزارش ۱۲۰ صفحهای صادر کرد که نتیجه میگرفت اشعار کاملا بیخطر و نامفهوم هستند.
۸. یک واقعیت باورنکردنی درباره FBI: فیلمی که تبلیغ کمونیستی بود
چه کسی فیلم It’s a Wonderful Life (چه زندگی شگفتانگیزی) را ندیده است؟ این فیلم محصول ۱۹۴۷ یک اثر کلاسیک کریسمسی است. شما فکر میکنید این یکی از بیحاشیهترین فیلمهای تمام دوران است. اما FBI اینطور فکر نمیکرد. پس از اکران فیلم، FBI در اوج دوران «وحشت سرخ» و مککارتیسم بود و سعی داشت با هواداران کمونیسم که ظاهرا در هالیوود فراوان بودند، برخورد کند.
- 10 واقعیت باورنکردنی درباره FBI
در یادداشتی به جی. ادگار هوور، رئیس وقت FBI، دستیار او نوشت که این فیلم «تلاشهای آشکاری برای بیاعتبار کردن بانکداران با نمایش شخصیت لایونل باریمور به عنوان یک فرد خسیس انجام داده است تا او منفورترین مرد فیلم باشد.» از نظر آنها، به تصویر کشیدن یک بانکدار ثروتمند به عنوان شخصیت منفی اصلی، یک تاکتیک کمونیستی برای تضعیف نظام سرمایهداری بود و مستلزم تحقیقات کامل اداره درباره کمونیست بودن فیلمسازان بود.
۹. واقعیت عجیب درباره بخش بازرسان اسناد قانونی FBI
جذابترین و شاید فنیترین بخش در FBI، بخش بازرسان اسناد قانونی است. این افراد در یک آزمایشگاه بسیار کوچک در گوشهای تاریک و نادیده گرفته شده از اداره زندگی میکنند. آنها وقت خود را صرف بازسازی انواع اسناد قدیمی و مورد مناقشه میکنند. گاهی اوقات این به معنای تلاش برای چسباندن دقیق وصیتنامههای چند دههای برای تعیین صحت است یا تحلیل جوهر یک امضا برای کشف جعل.
بازرسان اسناد قانونی به روشهای دیگری نیز از اداره پشتیبانی میکنند. این شامل بررسی اسناد سوخته و خیس شده برای یافتن سرنخهای مربوط به جنایات است. آنها همچنین رد کفش و لاستیکهایی را که در صحنه قتل و جنایات دیگر پیدا شدهاند، تجزیه و تحلیل میکنند. این یک شغل بسیار فنی اما بسیار جالب است و کسی باید آن را انجام دهد؛ کاری که ترکیبی از علم، هنر و صبر است.
۱۰. چهره انسانی FBI: کار پارهوقت برای ماموران
این اداره ممکن است یک سازمان مبارزه با جرم و جنایت به سبک قدیم باشد، اما مجبور شده است خود را با دنیای مدرن وفق دهد. این سازگاری به طرق مختلفی رخ داده است. برای مثال، موضوع تعادل بین کار و زندگی را در نظر بگیرید. این رویکرد مدرن در تضاد کامل با تصویر قدیمی «جی-من» است که ۲۴ ساعته در خدمت سازمان بود. اداره از افرادی که به دنبال شغل هستند و میخواهند حجم کاری خود را برای حمایت از خانوادههایشان کاهش دهند، پشتیبانی میکند.
در سالهای اخیر، این آژانس برنامهای را آغاز کرده است که به ماموران خود اشتغال پارهوقت بین ۱۶ تا ۳۲ ساعت در هفته را ارائه میدهد. این آژانس به درستی تشخیص داده است که ماموران خارج از کار نیز زندگی دارند و میخواهند بین شغل و مسئولیتهای خانوادگی خود تعادل برقرار کنند. این موضوع نشاندهنده یک تغییر فرهنگی مهم در درون FBI است و باعث میشود این سازمان انسانیتر به نظر برسد.
source