16 تیر 1404 ساعت 09:30
در این مطلب با 10 مورد از غمانگیزترین سریالهای درام تاریخ تلویزیون آشنا خواهیم شد که تماشای آنها اشک را در میآورد و روح را صیقل میدهند.
برای بسیاری از ما، تجربه تخلیهی هیجانی-عاطفی در مواجهه با روایتهای تراژیک، پدیدهای آشنا و در عین حال شگفتانگیز است. هرچند ممکن است در نگاه اول عجیب به نظر برسد، اما تماشای یک فیلم یا سریال با داستانی پر از احساسات عمیق و پیچیده، میتواند به ما در مواجهه با مشکلات شخصی کمک کند. این تجربه همذاتپنداری با شخصیتها و درگیر شدن با رنجهای آنها، به ما اجازه میدهد تا احساسات سرکوبشدهمان را آزاد نموده و نوعی تطهیر روحی را تجربه کنیم. به همین دلیل، جای تعجبی نیست که بسیاری از بهترین و بهیادماندنیترین درامهای تلویزیونی، آثاری هستند که ما را به مرز گریه میرسانند.
از تجربه سختی طاقتفرسای خانوادهها گرفته تا رویدادهای تاریخی تکاندهنده که ما را با بیرحمی و بیعدالتی مواجه میکنند، داستانهای تراژیک اغلب بهطور دردناکی درون زندگی ما رخنه میکنند. این داستانها مانند آینهای در مقابل زندگی ما قرار میگیرند و بازتابی از مبارزات، شکستها و اندوههایی را به نمایش میگذارند که ممکن است خودمان تجربه کرده باشیم یا از آنها واهمه داشته باشیم.
اما درست مانند یک داروی تلخ که برای شفای بیماری ضروری است، این سریالها نیز میتوانند تأثیر زیادی بر روحمان داشته باشند. آنها ما را میشکنند و با احساس رنج شخصیتها به همدردی وادار میکنند اما در نهایت ما را دوباره میسازند؛ شاید کمی خستهتر از قبل اما با تجربهای عمیقتر، قویتر و کاملتر. این فرآیند نوعی بازسازی درونی است که از دل تجربهی درد و اندوه حاصل میشود. در ادامه این مطلب با ۱۰ مورد از غمانگیزترین سریالهای درام تاریخ تلویزیون آشنا خواهیم شد که این تجربه عمیق را برای مخاطبان خود به ارمغان آوردهاند.
نگاهی به 10 مورد از غمانگیزترین سریالهای درام تاریخ
بسیاری از سریالهای درام غمانگیز، از طریق به تصویر کشیدن مصائب، فقدانها و مبارزات دشوار شخصیتهایشان، تجربهای عمیق را برای مخاطب فراهم میکنند. این سریالها اغلب به کاوش در جنبههای تاریکتر زندگی انسانی مانند بیماریهای روانی، از دست دادن عزیزان، بیعدالتیهای اجتماعی، یا فجایع شخصی میپردازند.
سریالهای درام غمانگیز معمولاً از نمایش واقعیتهای بیپرده و گاه ناخوشایند زندگی ابایی ندارند. آنها به مسائلی میپردازند که ممکن است در زندگی روزمره با آنها روبرو شویم یا از آنها اجتناب کنیم. توانایی این سریالها در بازتاب دادن پیچیدگیهای روابط انسانی و دشواریهای وجودی، آنها را به آینهای تبدیل میکند که مخاطب میتواند در آن جنبههایی از خود و دنیای پیرامونش را ببیند، حتی اگر این بازتاب دردناک باشد.
بنابراین اگر آماده هستید تا با دیدن یک سریال تلوزیونی اشک در چشمان شما حلقه بزند و برای مدتی در یک حس و حال با تضادی شاد و غمگین فرو بروید، در ادامه با معرفی غمانگیزترین سریالهای درام تاریخ تلویزیون گجت نیوز را همراهی کنید.
10- Parenthood (محصول سال ۲۰۱۰–۲۰۱۵)
اگر بخواهیم مجموعه Modern Family، با آن طنز موقعیت را در قالبی جدیتر و با تمرکز عمیقتر بر پیچیدگیهای روابط انسانی تصور کنیم، احتمالاً به تصویری نزدیک به سریال «پدر و مادر شدن» (Parenthood) خواهیم رسید. این اثر که دومین اقتباس تلویزیونی از فیلمی به همین نام محصول سال ۱۹۹۰ محسوب میشود و بهطور غیرمستقیم ریشه در فیلم کلاسیک ران هاوارد در سال ۱۹۸۹ دارد، روایتگر داستان خانواده بزرگ براورمن است.
در قلب این درام خانوادگی، زوجی بهنام زیک براورمن (با بازی درخشان کریگ تی. نلسون) و کمیل براورمن (با بازی بونی بیدلیا) قرار دارند که بهعنوان ستون فقرات سهنسل خانواده عمل میکنند. داستان عمدتاً حول محور چهار فرزند آنها شامل آدام (با بازی پیتر کراوز)، سارا (با بازی لورن گراهام)، کرازبی (با بازی دکس شپرد) و جولیا (با بازی اریکا کریستنسن) و خانوادههای خودشان میچرخد.
Parenthood بهطور ماهرانهای به بررسی موضوعات واقعی و غالباً چالشبرانگیز زندگی مدرن میپردازد. مسائلی چون پیچیدگیهای روابط خانوادگی، مسئولیتهای سنگین والدگری تک نفره، چالشهای فرزندخواندگی، تنشها و اختلافات در روابط زناشویی، مسائل مربوط به هویت جنسی و گرایشهای متفاوت و همچنین رشد و بلوغ فرزندان در سنین مختلف، همگی با جزئیات دقیق و باورپذیر به تصویر کشیده میشوند.
این سریال در پرداختن به این مضامین، مانند آینهای عمل میکند که زندگی واقعی را تقلید میکند و همین امر باعث ارزشمندی و عمق یافتن آن شده است. توانایی سریال در خلق لحظاتی که هم طنزآمیز و دوستداشتنی هستند و هم اندوه بار و تأملبرانگیز، تجربهای چندوجهی را برای مخاطب رقم میزند که اغلب تأثیرگذار و الهامبخش است.
نقطه قوت اصلی این سریال در داستانسرایی قوی و شخصیتپردازی عمیق آن نهفته است. گروه بازیگران بااستعداد آن، با اجرای بینظیر خود، به شخصیتها جان بخشیدهاند و باعث شدهاند که مخاطب بهراحتی با فراز و نشیبهای زندگی خانواده براورمن ارتباط برقرار کند.
9- The Handmaid’s Tale (محصول سال ۲۰۱۷–۲۰۲۵)
با درخشش بیبدیل الیزابت ماس در نقش محوری «آفرد»، سریال «سرگذشت ندیمه» (The Handmaid’s Tale) ما را به قلب جمهوری گیلیاد که یک جهان دیستوپیایی است میبرد. در این جامعه تمامیتخواه و مردسالارانه آفرد، زنی که قبلا سابقه زندگی در آغوش خانواده را داشته، اکنون به بردگی جنسی کشیده شده و تنها کارکردش در این سیستم فاسد، باروری برای نخبگان حاکم است.
این سریال که با وفاداری مثالزدنی به رمان جنجالی مارگارت اتوود ساخته شده، نه تنها تصویری تلخ و تکاندهنده از آیندهای احتمالی ارائه میدهد، بلکه با قرارگرفتن در رده غمانگیزترین سریالهای درام تاریخ، بهطور همزمان تاریکترین جنبههای جامعه بشری را نیز به چالش میکشد.
میتوان The Handmaid’s Tale را نه صرفاً یک داستان تراژیک دیستوپیایی، بلکه یک درام ترسناک و اجتماعی قدرتمند دانست. سریال با دقت و ظرافت به نمایش میگذارد که چگونه نظامهای سیاسی و اجتماعی میتوانند با سلب حقوق اساسی افراد بهویژه زنان، بهتدریج آنها را به ورطه نابودی بکشانند. از تجربیات ویرانگر و تحقیرآمیز زنان که با خشونت سیستماتیک و از دست دادن هویت همراه است، تا پیچشهای غیرمنتظره و اغلب دردناک وقایع که نفس را در سینه حبس میکنند، مسیر داستانی آفرد و شخصیتهای دیگر سریال، بهقدری عمیق و تأثیرگذار است که میتواند مخاطب را تا مرز فروپاشی احساسی بکشاند.
سریال سرگذشت ندیمه در تاریخ تلویزیون جایگاهی ویژه دارد؛ این سریال بهعنوان نخستین اثر از سرویسهای استریمینگ، موفق به کسب جایزه امی پرافتخار برای بهترین سریال درام شد. موضوعاتی چون حقوق تولیدمثل زنان، مسئله حیاتی از دست رفتن اختیار و خودمختاری زنان در جامعه و ساختارهای پیچیدهی نظام پدرسالاری که ریشه در تاریخ دارد، همگی در چارچوبی بیرحمانه اما منسجم مورد بررسی قرار گرفتهاند و همین ویژگیها باعث شده تا این اثر تحسین جهانی را برانگیزد.
8- غمانگیزترین سریالهای درام تاریخ: Six Feet Under (محصول سال ۲۰۰۱–۲۰۰۵)
سریال «شش فوت زیر زمین» (Six Feet Under)، روایتی تکاندهنده در باب مرگ، فناپذیری و معنای زندگی است که داستان خانواده فیشر را در سه نسل روایت میکند. محوریت داستان با مرگ غیرمنتظره ناتانیل فیشر (با بازی ریچارد جنکینز)، پدر خانواده و مدیر یک بنگاه مراسم تدفین آغاز میشود. او کسبوکار خانوادگی خود را به پسرانش، نیت (با بازی پیتر کراوز) و دیوید (با بازی مایکل سی. هال) میسپارد.
این سریال پنجفصلی، بر پیامدهای مرگ ناتانیل را بر روابط پیچیده اعضای خانوادهی فیشر کاوش میکند. در حالی که هر یک از اعضای خانواده از جمله مادر و دخترشان تلاش میکنند تا با فقدان پدر، مدیریت کسبوکار تدفین و چالشهای منحصر به فرد خود کنار بیایند، سریال به شکلی بیپرده و تأثیرگذار، جنبههای مختلف زندگی و مرگ را به تصویر میکشد.
از همان مرگ اولیه ناتانیل گرفته تا رویدادهای متعدد دیگری که در طول سریال رخ میدهد، Six Feet Under سرشار از لحظات دلخراش و احساسی است که اوج آن در پایانی بهیادماندنی و بهشدت اشکآور آن انعکاس پیدا کرده است؛ پایانی که بسیاری آن را شایسته قرارگیری در جمع غمانگیزترین سریالهای درام تاریخ تلویزیون میدانند.
ماهیت اداره یک بنگاه مراسم تدفین، بهطور طبیعی فضایی از غم و اندوه را ایجاد میکند، اما سریال شش فوت زیر زمین فراتر از نمایش صرف این غم، بستری برای گفتگو دربارهیمواجهه با مرگ و پذیرش آن فراهم میآورد. علاوه بر این، سریال با بهرهگیری هوشمندانه از طنز تلخ و کنایههای ظریف که غالباً در بافت سناریوهای مربوط به مرگ و تدفین نهفته است، توانسته خود را به عنوان یک کمدی غمانگیز معرفی کند.
7- 13 Reasons Why (محصول سال ۲۰۱۷–۲۰۲۰)
بر اساس رمان پرفروش و بحثبرانگیز جی اَشر، سریال «سیزده دلیل برای اینکه» (13 Reasons Why)، داستان تکاندهنده کلی جنسن (با بازی تحسینشدهی دیلن مینت) را روایت میکند. کلی، نوجوانی دبیرستانی است که دو هفته پس از خودکشی تراژیک و ناگهانی همکلاسی و عشق دوران کودکیاش، هانا بیکر (با بازی کاترین لنگفورد)، جعبهای مرموز را پیدا میکند. این جعبه حاوی مجموعهای از نوارهای کاست است که هانا پیش از مرگش ضبط کرده و در آنها بهدقت، سیزده دلیل و افراد مسئول پشت پرده خودکشی خود را شرح داده است.
با شنیدن این نوارها، کلی با دنیایی از رازها، دروغها و فشارهای روانی روبرو میشود که هانا در زندگی خود تجربه کرده بود. انگیزه کلی از ابتدا نه صرفاً کنجکاوی، بلکه میل عمیق به کشف حقیقت درباره دختری است که دوستش داشته و حال دیگر در میانشان نیست. او با گوش دادن به هر نوار، سفری در دنیای درونی هانا آغاز میکند و با جنبههای پنهانی از زندگی او و تأثیر اعمال دیگران بر سرنوشتش آشنا میشود.
خودکشی در میان نوجوانان، موضوعی بهشدت حساس و غمانگیز است و 13 Reasons Why شجاعانه به این مسئله میپردازد. سریال با ایجاد فضایی رازآلود که عمدتاً از طریق نگاه و کنشهای کلی شکل میگیرد، مخاطب را درگیر روند کشف حقیقت میکند. سریال با پرداختن به موضوعات تلخ و پیچیده اجتماعی موفق میشود حس درماندگی و اندوه عمیقی را در مخاطب برانگیزد. این نمایش بیپرده از آسیبپذیریهای دوران نوجوانی، گرچه میتواند طاقتفرسا باشد، اما ضرورت گفتگو دربارهی این مسائل را برجسته میسازد.
6- A Million Little Things (محصول ۲۰۱۸–۲۰۲۳)
سریال «یک میلیون چیز کوچک» (A Million Little Things)، داستانی تکاندهنده از دوستی، فقدان و مواجهه با ناملایمات زندگی را در قالب گروهی صمیمی از دوستان به تصویر میکشد. داستان زمانی آغاز میشود که یکی از اعضای این گروه، جان دیگنز (با بازی ران لیوینگستون)، بهطور ناگهانی و شوکهکنندهای دست به خودکشی میزند. این اتفاق زندگی هر یک از دوستان باقیمانده را بهشدت دگرگون میکند و آنها را در غمی عمیق فرو میبرد.
درست مانند سریال 13 Reasons Why، نقطه شروع این درام نوجوانانه نیز خودکشی یکی از شخصیتهاست، اما A Million Little Things با تمرکز بر شخصیتهای بالغتر و روابط پیچیدهتر آنها به کاوش عمیقتری در باب تأثیرات بلندمدت فقدان و بیماریهای روانی میپردازد. در حالی که هر کدام از دوستان با اندوه از دست دادن جان کلنجار میروند، بهتدریج متوجه میشوند که سالها شاهد رنجها و مبارزات پنهان او بودهاند و خودکشی او تنها نتیجهی فشارهایی بوده که او تحمل میکرده است.
این سریال با پرداختن به موضوعات حساس و غالباً دردناک، فضایی بهشدت احساسی و گاه اشکآور را خلق میکند و به عنوان یکی از غمانگیزترین سریالهای درام تاریخ شناخته میشود. هر فصل از سریال با فراز و نشیبهای فراوان و چالشهای جدید برای شخصیتها همراه است که آنها را مجبور به بازنگری در زندگی، روابط و اولویتهایشان میکند.
A Million Little Things در پنج فصل خود با دریافت نقدهای متفاوتی روبرو شد. برخی منتقدان، قوسهای داستانی بلندپروازانه و توانایی سریال در برانگیختن احساسات عمیق مخاطب را ستودند و آن را نمونهای موفق در ژانر درام خانوادگی دانستند. در مقابل، برخی دیگر از ضعفهایی در کششهای داستانی و یا پرداختن بیش از حد به کلیشههای ژانر انتقاد کردند.
5- غمانگیزترین سریالهای درام تاریخ: The Leftovers (محصول سال ۲۰۱۴–۲۰۱۷)
سریال «بازماندگان» (The Leftovers)، یک درام ماوراءالطبیعه تفکربرانگیز و عمیقاً احساسی است که بر اساس رمانی به همین نام اثر تام پروتا ساخته شده است. داستان سریال، ساکنان شهر خیالی میپلتون نیویورک را سه سال پس از واقعهای مرموز و تکاندهنده دنبال میکند. در این وقایع، ناگهان و بدون توضیح دو درصد از جمعیت جهان ناپدید میشوند.
سریال با تمرکز بر زندگی گروهی از بازماندگان در میپلتون، بهویژه خانواده کِوین گاروی (با بازی جاستین ثرو) که رئیس پلیس شهر است، به بررسی تقلاهای آنها برای سازگاری با شرایط جدید و کنار آمدن با فقدان عزیزانشان میپردازد. همسر کوین، لوری گاروی (با بازی اِیمی برِنِمن) به فرقهای مرموز به نام «بازماندگان گناهکار» میپیوندد.
The Leftovers، با پرداختن به موضوعاتی چون ماوراءالطبیعه و مرگ لحظات آزاردهنده و تأثیرگذاری را خلق میکند. در حالی که پیشفرض داستانی سریال ممکن است مخاطب را به یاد مجموعههایی مانند Manifest و Station Eleven بیاندازد، The Leftovers رویکردی منحصربهفرد و فلسفیتر را در پیش میگیرد.
در یک روایت هنرمندانه و تفکربرانگیز، سریال بازماندگان احساسات پیچیده و متضاد شخصیتها را بهشکلی عمیق و انسانی مورد واکاوی قرار میدهد. عملکرد درخشان گروه بازیگران، از جمله جاستین ثرو، کری کون، جووان آدپو، رجینا کینگ و اَنا دایوپ، به این شخصیتها جان میبخشد علیرغم نقدهای اولیه متفاوت، The Leftovers در طول سه فصل خود بهتدریج محبوبتر شد و تحسین منتقدان را برانگیخت.
4- This Is Us (محصول سال ۲۰۱۶–۲۰۲۲)
سریال «این ما هستیم» (This Is Us)، درامی خانوادگی از شبکه NBC است که توسط دن فوگلمن، خالق سریالهای خانوادگی محبوبی چون Neighbors و فیلمهایی مانند Crazy, Stupid, Love ساخته شده است. این سریال، زندگی پرفراز و نشیب خانواده پیرسون را در بازههای زمانی مختلف به تصویر میکشد و داستانی تراژیک و عمیقاً انسانی را روایت میکند.
داستان This Is Us بر زندگی دو والد، جک (با بازی مایلو ونتیمیگلیا) و ربکا (با بازی مندی مور)، و سه فرزندشان (معروف به سهتای بزرگ) متمرکز است. کوین (با بازی جاستین هارتلی)، بازیگری که با اعتیاد دستوپنجه نرم میکند؛ کیت (با بازی کریسی متز)، زنی که با مشکلات وزنی و عزت نفس مبارزه میکند؛ و رندال (با بازی استرلینگ کی. براون)، مردی موفق و خانوادهدوست که در کودکی به فرزندی پذیرفته شده است.
اوج داستان این خواهر و برادران در زمان حال روایت میشود، در حالی که زندگی پدر و مادرشان در قالب فلشبکهای غیرخطی و هنرمندانه به نمایش درمیآید. This Is Us با پرداختن به موضوعاتی بنیادین، احساسات و عواطف انسانی را بهشکلی عمیق و صادقانه به تصویر میکشد. هر قسمت از این سریال بیننده را با لحظاتی دردناک روبرو میکند، اما در عین حال پیامهایی امیدبخش و الهامبخش را نیز منتقل میکند.
غمانگیزترین و در عین حال تأثیرگذارترین لحظه سریال، مرگ جک است؛ رویدادی که تأثیر عمیقی بر زندگی خانواده پیرسون میگذارد و مسیر آنها را برای همیشه تغییر میدهد. سریال این ما هستیم در طول شش فصل خود، بهخاطر روایت شخصیتمحور و پرداختن به موضوعات سنگینی چون سرطان، سقط جنین، مشکلات بدنی و بحرانهای هویتی، و همچنین بازی درخشان بازیگران مورد تحسین منتقدان و مخاطبان قرار گرفته و جزو غمانگیزترین سریالهای درام تاریخ شناخته میشود.
3- غمانگیزترین سریالهای درام تاریخ: BoJack Horseman (محصول سال ۲۰۱۴–۲۰۲۰)
سریال «بوجک هورسمن» (BoJack Horseman)، اولین سریال انیمیشنی اورجینال نتفلیکس، شاهکاری در ژانر کمدی-درام تلخ و واقعگرایانه است که با صداپیشگی درخشان ویل آرنت در نقش اصلی ما را به دنیای پر زرق و برق اما توخالی هالیوود میبرد. این سریال بر زندگی بوجک هورسمن، یک ستاره فراموششده تلویزیونی از دههی ۹۰ میلادی تمرکز دارد. بوجک که زمانی با سریال کمدی محبوب “Horsin’ Around” به شهرت رسیده بود، اکنون با کاهش شدید شهرت و اعتبار دستوپنجه نرم میکند.
برای بازگشت به دوران اوج و شاید یافتن معنایی در زندگی، بوجک تصمیم میگیرد با کمک نزدیکانش، یعنی دوست انسانش و نویسنده زندگینامهاش، دایان نیوین (با صداپیشگی آلیسون بری)، مدیر برنامه و دوستدختر سابقش، پرنسس کارولین (با صداپیشگی ایمی سداریس)، همخانه تنبل خود، تاد چاودز (با صداپیشگی آرون پال) و رقیبش و چهره تلویزیونی نسل جدید، آقای پیازچه (با صداپیشگی پُل اف. تامپکینز) زندگینامهای صادقانه منتشر کند.
با اینکه بوجک و بسیاری دیگر از شخصیتهای سریال بهصورت حیواناتی انساننما به تصویر کشیده شدهاند، ماجراهای احساسی و مشکلات روانی آنها بهشکل باورنکردنی واقعی و ملموس هستند. این تضاد میان ظاهر کارتونی و مضامین عمیق، تجربهای منحصربهفرد و گاه دردناک را برای تماشاگر خلق میکند.
تماشای خودنفرتی، رفتارهای خودتخریبگرانه، اعتیاد به الکل و مواد مخدر، و تلاشهای بیوقفه بوجک برای یافتن عشق و پذیرش در قالب یک انیمیشن تراژیک-کمدی، میتواند برای بسیاری تجربهای بهشدت احساسی و طاقتفرسا باشد. BoJack Horseman بهخاطر پرداخت واقعگرایانه به مسائل اجتماعی و روانی چون اضطراب، افسردگی، تروما، طلاق، و ماهیت پیچیدهی روابط انسانی مورد تحسین منتقدان قرار گرفت.
2- Maid (محصول سال ۲۰۲۱)
سریال «خدمتکار» (Maid)، مینیسریال اورجینال نتفلیکس که بر اساس خاطرات تکاندهنده و الهامبخش استفنی لند با عنوان “Maid: Hard Work, Low Pay, and a Mother’s Will to Survive” ساخته شده است، داستانی از بقا، اراده و مبارزه با سیستم را روایت میکند. در این سریال، مارگارت کوالی در نقش الکساندرا «الکس» راسل، درخششی خیرهکننده از خود به نمایش میگذارد.
الکس، مادری جوان و تنهاست که برای فرار از رابطهای آزارگرانه با دوست پسرش، بو (با بازی نیک رابینسون) مجبور میشود خانه خود را ترک کند. او با دختر دوسالهاش در دنیایی بیرحم و ناکارآمد، در تلاش برای یافتن سرپناه و تأمین معاش است. الکس برای گذران زندگی و مراقبت از دخترش، ناچار میشود به شغل خدمتکاری روی بیاورد.
بازی قدرتمند و احساسی مارگارت کوالی در نقش مادری مجرد که با فقر، بیخانمانی، نظام ناکارآمد رفاه اجتماعی، و زخمهای عمیق سوءاستفادههای روحی و جسمی دستوپنجه نرم میکند، یکی از برجستهترین نقاط قوت سریال است. کوالی بهطور ماهرانهای شکنندگی، ترس، اما همچنین اراده پولادین و عشق بیقید و شرط الکس به دخترش را به تصویر میکشد و این مجموعه را به عنوان یکی از غمانگیزترین سریالهای درام تاریخ معرفی کرده است.
Maid نمونهای عالی از اجرای یک الگوی داستانی آشنا، یعنی مبارزهی یک مادر تنها برای بقا است که با حساسیتی بالا، صداقتی بیپرده و همدلی عمیق به آن پرداخته شده است. این سریال ادای احترامی صمیمانه به مادران جوان کمدرآمد و تمام کسانی است که با وجود سختیهای طاقتفرسا، برای آینده فرزندانشان میجنگند. روایت سریال از سوءاستفاده، تروما، و چرخه معیوب فقر و خشونت خانگی، به شکلی عمیقتر از آن است که صرفاً به برانگیختن احساسات اکتفا کند.
1- When They See Us (محصول سال ۲۰۱۹)
«وقتی آنها ما را میبینند» (When They See Us)، یک مینیسریال جنایی چهارقسمتی، داستان واقعی و دردناک پرونده «دونده پارک مرکزی» در سال ۱۹۸۹ را به تصویر میکشد. این سریال تأثیرگذار و برنده جوایز متعدد از جمله جایزه امی، به کارگردانی و فیلمنامهنویسی آوا دوورنی، درام تلخی است که زندگی پنج نوجوان سیاهپوست و لاتینتبار به نامهای کوین ریچاردسون (با بازی آسانته بلک)، آنترون مککری (با بازی کلیل هریس)، یوسف سلام (با بازی ایتن هریسه)، کوری وایز (با بازی جرل جروم)، و ریموند سانتانا (با بازی مارکویس رودریگز) را روایت میکند.
داستان حول اتهام به این پنج نوجوان میچرخد که به ناحق به تجاوز و ضربوشتم ترویا مککلن (زن جوانی در پارک مرکزی نیویورک) متهم میشوند. دوورنی با نگاهی دقیق و موشکافانه، واقعیتهای تلخ یک نظام قضایی ناکارآمد را بررسی میکند و به روشنی روندی را به تصویر میکشد که در آن این نوجوانان بهعمد هدفگیری نژادی، اجبار به اعترافات دروغین و نژادپرستی نهادینهشده قرار میگیرند.
این مینیسریال، تصویرسازی به شدت واقعگرایانه و دردناکی از رویدادهای واقعی و عواقب مخرب اتهامهای نادرست بر زندگی این جوانان و خانوادههایشان است. تماشای این نوجوانان آسیبپذیر که قربانی ناعدالتیهای اجتماعی و فشارهای فزایندهی نظام قضایی میشوند، نه تنها احساس خشم و اندوه را در مخاطب برمیانگیزد، بلکه عمق فاجعهی پدیدههای نژادپرستی و تبعیض در جامعه را به تصویر میکشد.
مجموع این ویژگیها سبب شده تا این اثر در لیست غمانگیزترین سریالهای درام تاریخ جاودانه شود. بهطور کلی، سریال When They See Us بیانگر واقعیتهای تلخی است که در پسزمینه یک داستان جنایی پیچیده پنهان شدهاند و از مخاطب میخواهد تا به تفکر واداشته شود و در برابر مظالم اجتماعی واکنش نشان دهد.
source