وقتی راجب مجموعه Pac-Man می‌خواهیم صحبت کنیم، قطعا خیلی از گیمرهای امروزی ایده‌ای از این بازی در ذهن خود ندارند؛ اما هرکسی که سریال Secret Level را تماشا کرده باشد، بدون شک اپیزود مربوط به Pac-Man آن را به‌خاطر دارد که در واقع به نوعی حکم پیش‌درآمدی را برای بازی Shadow Labyrinth داشت؛ محصولی که سازندگانش آن را یک بازی اکشن می‌خوانند اما در اصل ما با یک اثر مترویدوینایی طرف هستیم که Bandai Namco ناشر آن است. بازی Shadow Labyrinth با دوربین دو بعدی جذاب خود شما را در جهانی قرار می‌دهد که المان‌های بازی Pac-Man فقط قسمت کوچکی از آن را در بر می‌گیرد؛ درواقع سازندگان این اثر به دنبال تغییر دادن جهان Pac-Man بودند. جهانی پر رمز راز، که دارای پتانسیل‌های جذابی است؛ اما آیا باندای نامکو توانسته است Pac-Man دوست داشتنی را دوباره به دنیای ویدیو گیم باز گرداند یا نه؟

داستان بازی از یک زندان مرموز شروع می‌شود؛ جایی که Puck-Man (نسخه‌ای متفاوت شخصیت Pac-Man) بعد از 90 سال بیدار شده و موجودی به اسم نمونه شماره 8 را توسط دستگاه خاصی احضار می‌کند و از او درخواست کمک دارد تا بتواند از زندان فرار کرده و بالاخره ماموریت خود را پس از این همه وقفه به پایان برساند. این فقط شروع ماجراجویی‌های قهرمان ما با پاک من (Puck-Man) است. از همان اول کار بازی به شکل بسیار خوبی روایت خود را آغاز می‌کند؛ اینکه نمونه شماره 8 در واقع چه کسی است و اصلا پاک من بعد از این همه سال به دنبال چه چیزی است و هدف آن چیست؟ بازی روند داستان سرایی مرموز خودش را تقریبا تا آخرین ماموریت حفظ می‌کند. هرچه بیشتر در جهان بازی گشت و گذار کنید و مراحل فرعی آن را انجام دهید، بیشتر راجع به داستان و جهان بازی اطلاعات بدست می‌آورید؛ به عنوان مثال ما در جریان بازی، خاطراتی از یک شخصیت بنام Thebe پیدا می‌کنیم که به ما اطلاعات بسیار جذابی در مورد دنیای بازی و اتفاقاتی که در این جهان رخ داده است می‌دهد. اینکه چرا پاک من زندانی شده بود و چه کسی پشت تمام این ماجراهاست، دلیلی است که شما را ترغیب به ادامه دادن بازی می‌کند.

اما در آثار مترویدوینیا همه چیز به داستان ختم نمیشه؛ در واقع جذاب‌ترین بخش این سبک از بازی‌های ویدیویی، گیم پلی، باس فایت‌های سرسخت و چالشی و حتی نقشه‌ای پیچیده با کلی نکات مخفی است. اما باید همین اول کار به شما بگویم که شما با یک اثر مترویدوینیای قابل قبولی طرف هستید. مکانیزم مبارزات در حین سادگی خود، دارای پیچیدگی‌های جالبی می‌باشد. شما در اول بازی دو مدل ضربه دارید؛ یک ضربه معمولی که با آن دشمنان را از بین می‌برید و یک ضربه خاص که دشمنان را در حالت stun نگه می‌دارد تا شما به مدت کوتاهی بتوانید ضربات بیشتری بزنید بدون اینکه از طرف دشمن آسیبی ببینید. اما کافی است از چند ساعت ابتدایی بازی عبور کنید و به ترکیبات ضربات دسترسی پیدا کنید ( منظورم همان Combo کردن حرکات با یکدیگر است) آن وقت است که تازه لذت مبارزات برای شما شروع می‌شود و ساعت‌ها می‌توانید از حرکات ترکیبی خود در مواجه با باس‌ها و دشمنان دیگر لذت ببرید. اما نکته جذابی که برای خودم هم شوکه کننده بود، وجود تنها یک شمشیر برای مبارزات بود. اصولا در این سبک از بازی‌ها شما چندین سلاح را می‌توانید همراه داشته باشید و برای مبارزات، بیلد مخصوص خود را درست کنید. اما در بازی Shadow Labyrinth شما فقط یک شمشیر دارید که دارای مهارت‌ها و ضربات گوناگونی است. در کنار سیستم مبارزات بازی، برای چالش بیش‌تر مبارزات مکانیزم نوار مقاومت (Stamina Bar) هم وجود دارد که با انجام حرکات مختلفی مثل جاخالی دادن این نوار خالی و دوباره پر می‌شود و شما در حین مبارزات خود، باید حسابی به مدیریت Stamina توجه کنید؛ البته که ضربه زدن با سلاح هیچ تاثیری بر روی استقامت شما ندارد.

یکی دیگر از مکانیزم‌های بازی تکنیک Devour (یا همان بلعیدن دشمنان توسط پاک من) است؛ دقیقا جایی که با مشکلی بزرگ سر و کار داریم. متاسفانه مهارت Devour کردن در بازی پاشنه آشیلی بر روی گیم‌پلی سریع آن است. حالا این مهارت به چه دردی می‌خورد؟ در واقع شما از طریق پاک من جنازه دشمنان خود را می‌بلعید و از این روش، متریال‌های مختلفی برای خرید از شاپ‌های بازی بدست می‌آورید. این مکانیزم به قدری کند است که شما بارها و بارها به‌خاطر جمع کردن آیتم‌ها و متریال‌های مختلف، از دشمنان ضربه می‌خورید و حتی منجر به مرگ شما هم می‌شود؛ اما برای اینکه به آیتم‌های بهتر و قوی‌تر دسترسی پیدا کنید، مجبور به بلعیدن تعداد زیادی از دشمنان می‌شود. این وسط Shadow Labyrinth در خلق باس‌ فایت‌های به یاد ماندنی در این سبک، بی بهره مانده است؛ کمتر موقعیتی پیش می‌آمد که باس فایتی من را شکست دهد و من برای پیروزی دوباره تلاش کنم. یکی از نکات بسیار منفی‌ای که باس فایت‌های بازی دارند، طراحی تکراری باس‌های فرعی است؛ بیشتر باس فایت‌های فرعی حرکات شبیه به هم و حتی ظاهری تکراری دارند. این موضوع در طراحی باس‌های فرعی، باعث می‌شود که بازیکن بعد از چند مأموریت فرعی، دیگر جذب انجام دادن آن‌ها نشود و به داستان اصلی بازی بازگردد. همان‌طور که قبل‌تر به سادگی باس‌ها اشاره کردم، باید راجع به باس‌های اصلی هم گلایه کنم؛ باس‌های اصلی بازی گاهی اوقات از باس‌های فرعی بازی، ضعیف‌تر و ساده‌تر هستند. می‌تونم به جرئت بگم که فقط سه الی چهار باس اصلی بازی طراحی بسیار خوبی را داشتند. این موضوع برای همچین سبکی نکته بسیار منفی‌ای حساب می‌شود؛ چون نصف لذت بازی‌های مترویدوینیا، در زدن باس‌های چالشی و سخت آن است و متأسفانه بازی Shadow Labyrinth از این موضوع بی بهره مانده است.

از مکانیزم مبارزات و باس‌ فایت‌ها که بگذریم، به بخشی از بررسی بازی می‌رسیم که به شخصه خودم مشتاق هستم تا راجع به آن صحبت کنم. بازی‌های مترویدوینیا در کنار مکانیزم مبارزات چالشی خود، پلتفرمینگ‌های سختی هم به همراه دارند. کار جالبی که تیم سازنده در پلتفرمینگ این بازی انجام داده است، ترکیب کردن گیم‌پلی Pac-Man‌های کلاسیک با این بازی می‌باشد. شما در بسیاری از مواقع در ظاهر پاک من قرار می‌گیرید و باید به شکل بازی‌های کلاسیک این مجموعه پلتفرمنیگ انجام دهید. البته بازی‌های قدیمی Pac-Man هیچ‌وقت قابلیت پرش و حمله به دشمنان را نداشت؛ در این بازی شما در بعضی از قسمت‌های بایم (هر قسمت از لول بازی‌های مترویدوینیا را یک بایم می‌گویند) بازی، باید به صورت ترکیبی هم از پاک من استفاده کنید، و همچنین از قابلیت‌های مبارز خود مثل Air Dash استفاده کنید؛ حتی می‌توانید در ظاهر پاک من به دشمنان ضربه هم بزنید و آنها را از بین ببرید. ولی قسمتی که خیلی من را اذیت کرد، مکانیزم پرش بازی بود؛ پرش های بازی یک تأخیری به همراه خودش دارد که در لحظات حساس می‌تواند کمی آزاردهنده باشد. در این بین مکانیزم Grab (گرفتن آبجکت‌ها) کردن بازی هم به صورت خوبی پیاده سازی نشده‌ است و باید بگویم که در موضوع پلتفرمینگ با یک مترویدوینیای متوسط طرف هستیم.

درست است که بازی Shadow Labyrinth از سیستم پلتفرمینگ بسیار خوبی بهره‌مند نمی‌باشد؛ اما این بازی در ساختن یک نقشه تو در تو و پیچیده، بسیار خوب عملکرده است. نقشه بازی پر از آیتم‌ها و مأموریت‌های مختلف و متنوع است؛ اگر می‌خواهید کاراکتر قوی‌تری با مهارت‌های متنوع‌تری داشته باشید، باید حسابی در جهان بازی گشت و گذار کنید. محیط‌های متنوع و متفاوت از هم و حتی تنوع زیاد دشمنان بازی، یکی دیگر از نکات مثبت طراحی جهان بازی می‌باشد. محیط‌های بازی از المان‌های مختلفی برای اذیت کردن بازیکن در حین گشت و گذار استفاده می‌کند. در یک قسمت نقشه شما به معدنی می‌رسید که پر از استخرهای سمی و کشنده است؛ در جایی دیگر المان سرما و باد شما را اذیت می‌کند. در سمتی دیگر شما با محیط‌های تاریک و بدون نور به چالش کشیده می‌شوید. این موارد همه و همه باعث تنوع در رد کردن هر مرحله از بازی می‌شود که بسیار هم لذت‌بخش هستند. از طراحی مراحل بازی که رد بشیم، به بررسی موسیقی و گرافیک هنری و بصری محیط‌های بازی می‌رسیم؛ بازی در خلق موسیقی‌های آرامش بخش و حتی به یادماندنی، بسیار خوب عملکرده است. موزیک‌هایی که کاملا به فضای هر لولی که در آن هستیم می‌خورند و شما را در خود غرق می‌کنند. همچنین موسیقی متن باس‌های بازی هم به شکل گوش نوازی طراحی شده‌اند و کافی است یک هدست در گوش خود قرار دهید و غرق جهان بازی شوید. بازی در گرافیگ هنری نیز کم نگذاشته است؛ آرتیست‌هایی که برای خلق جهان این بازی دست به کار شده‌اند، دقیقا می‌دانستند که چگونه یک جهان اسرار آمیز و تاریک را به تصویر بکشند. بجزء طراحی باس‌های فرعی و تعدادی از باس‌های اصلی، بقیه دشمنان و باس‌ها به شکل زیبا و با معنایی طراحی شده‌اند. اما بازی هر چقدر در گرافیک بصری یک اثر زیبایی است، در گرافیک فنی و کیفیت بافت‌ تصاویر و محیط‌ها، کم کاری کرده است. هنگامی که وارد مبارزه می‌شوید، به صورت واضح کیفیت کم پارتیکل‌ها و بافت تصاویر تو ذوق شما می‌زند. این موضوع حتی در حالت عادی هم به چشم می‌خورد. هرچقدر که بازی روان اجرا می‌شود، اما کیفیت ضعیف بافت‌ها، باعث می‌شود که گرافیک بصری بازی هم خودش را بد جلوه کند.

در کل بازی Shadow Labyrinth یک اثر قابل احترام برای بازگشت یکی از محبوب‌ترین کاراکترهای صنعت ویدیو گیم یعنی Pac-Man است؛ درسته که باندای نامکو در خلق یک اثر در ژانر مترویدوینیا به صورت فوق العاده‌ای عمل نکرده است و ما با یک بازی متوسط روبرو هستیم؛ اما بازی با روایت داستانی تاریک و رازآلود و خلق جهانی که ارزش گشت و گذار کردن را دارد، سیستم مبارزات سریع و متنوع خودش و حتی ارزش بالای مأموریت‌هایی که انجام می‌دهید، خود را به یک اثر یکبار مصرف برای تجربه کردن تبدیل می‌کند.

امتیاز بازی‌سنتر – 7

7

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت: روایت کردن یک داستان تاریک و مرموز موسیقی‌های بسیار با کیفیت و گوش‌نواز گرافیک هنری زیبا سیستم مبارزه ساده اما لذت بخش مکانیزم مهارت‌های پاک من  تعدادی از باس‌ فایت‌های اصلی جذاب طراحی نقشه با جزئیات برای سبک مترویدوینیا نقاط ضعف: سیستم Devour شخصیت پاک من پرش‌های خشک برای انجام پلتفرمینگ طراحی تکراری باس‌های فرعی  سیستم ارتقای سطحی گرافیک فنی بد در جزئیات بافت تصاویر این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS5 بررسی شده است

User Rating: Be the first one !

source

توسط wikiche.com