همین یک جمله کافی بود تا این کلیپ کوتاه مثل یک بمب در شبکه‌های اجتماعی بترکد. خنده‌های تماشاگران در استادیوم هنوز تمام نشده بود که کارآگاهان اینترنتی دست‌به‌کار شدند و در عرض چند دقیقه، هویت مدیرعامل و مدیر ارشد منابع انسانی Astronomer را فاش کردند.

ابعاد فاجعه وقتی جدی‌تر شد که همسر اندی بایرون، نام خانوادگی او را از پروفایل‌های اجتماعی‌اش پاک کرد و حساب خود را بست؛ اقدامی که در دنیای دیجیتال امروز، معنایی جز پایان یک رابطه ندارد.

۵۲ ساعت سکوت پس از فاجعه؛ استرونومر چطور جنگ اطلاعاتی را باخت؟

آنچه در استادیوم کلدپلی اتفاق افتاد، تنها یک جرقه بود، درحالی‌که انفجار اصلی، در شبکه‌های اجتماعی و با سرعتی سرسام‌آور رخ داد. ویدیوی چند ثانیه‌ای از واکنش هراسان مدیرعامل و مدیر ارشد منابع انسانی استرونومر، مثل یک ویروس در تیک‌تاک، ایکس و ردیت پخش شد و هشتگ‌هایی مانند KissCamScandal# به سرعت ترند جهانی شدند. این دو مدیر، ناگهان از فضای جلسات هیئت‌مدیره به وسط یک دادگاه آنلاین پرتاب شدند که میلیون‌ها نفر در آن قاضی، هیئت منصفه و تماشاچی بودند.

سکوت استرونومر یک خلأ اطلاعاتی بزرگ ایجاد کرد که به‌سرعت پر شد از شایعات، اخبار جعلی و تئوری‌های توطئه

اما در میانه‌ی این طوفان دیجیتال، استرونومر مرتکب اشتباهی دردسرسازتر از خودِ اتفاق اصلی شد: سکوت. برای بیش از ۵۲ ساعت، درحالی‌که نام شرکت و مدیرانش در اینترنت دست‌به‌دست می‌شد، هیچ‌کس در استرونومر حرفی نزد. این سکوت، یک خلأ اطلاعاتی بزرگ ایجاد کرد که به سرعت با شایعات، اخبار جعلی و تئوری‌های توطئه پر شد.

ناگهان ویدیوهای دیپ‌ فیک از اندی بایرون که با چشمانی گریان عذرخواهی می‌کرد، وایرال شدند. آگهی‌های شغلی جعلی برای استخدام مدیرعامل جدید در لینکدین منتشر شد و کارمندان شرکت زیر فشار سؤالات بی‌امان مشتریان و آشنایان، نگران بودند که هویت آن‌ها نیز به اشتباه فاش شود. شرکت درنهایت مجبور شد بیانیه‌هایی برای تکذیب این اخبار جعلی صادر کند، اما دیگر دیر شده بود؛ روایت از کنترلشان خارج شده بود.

کنایه‌ی تلخ ماجرا اینجا بود: شرکتی که تمام مدل کسب‌وکارش بر پایه‌ی «کنترل»، «نظم‌دهی» و «ارکستراسیون» داده‌های پیچیده بنا شده، در کنترل روایت بحران خودش به شکلی فاجعه‌بار شکست خورد.

شرکتی که مدل کسب‌وکارش بر پایه‌ کنترل داده‌های پیچیده بنا شده، در کنترل روایت بحران خودش شکست خورد

حالا سوال کاربران این بود: چگونه مشتریان می‌توانستند به شرکتی برای مدیریت داده‌های حیاتی خود اعتماد کنند که رهبرانش حتی قادر به مدیریت یک بحران شخصی نبودند؟

گزارش‌های بعدی که فاش کرد دلیل این تأخیر، مذاکرات طولانی بر سر اخراج اندی بایرون بوده، ضربه نهایی را وارد کرد. این خبر نشان داد که شرکت، در لحظه‌ی بحران، مانورهای حقوقی داخلی را به شفافیت، پاسخگویی و حمایت از کارمندانش ترجیح داده است.

چرا رسوایی استرونومر می‌توانست زیرساخت اپل و لینکدین را تهدید کند؟

برای اینکه بفهمیم چرا این ماجرا از یک رسوایی شخصی به یک بحران تمام‌عیار در دنیای تکنولوژی تبدیل شد، باید بدانیم استرونومر دقیقاً چیست. صحبت از یک استارتاپ کوچک و گمنام نیست؛ استرونومر یک «یونیکورن» با ارزش بیش از ۱٫۳ میلیارد دلار و یکی از بازیگران کلیدی در زیرساخت داده‌های جهان است که غول‌هایی مانند اپل، اوبر، فورد و لینکدین برای نظم‌دهی به عملیات خود به آن تکیه می‌کنند.

استرونومر یک «یونیکورن» با ارزش بیش از ۱٫۳ میلیارد دلار است

اساس کار استرونومر بر پایه‌ی یک فناوری متن‌باز و بسیار قدرتمند به نام Apache Airflow است که در ابتدا توسط Airbnb برای مدیریت فرآیندهای پیچیده‌ی داده‌اش ساخته شد.

برای درک کار Airflow، آن را «رهبر ارکستر داده‌ها» در یک شرکت بزرگ تصور کنید. این نرم‌افزار خودش سازی نمی‌زند (یعنی داده‌ها را مستقیماً پردازش نمی‌کند)، اما با قدرتی بی‌نظیر، تضمین می‌کند که هر بخش از داده (هر نوازنده) وظیفه‌اش را در زمان درست و با ترتیب بی‌نقص اجرا کند تا سمفونی داده‌های یک شرکت بزرگ بدون هیچ خطایی نواخته شود. این گردش‌های کاری که مهندسان با کدنویسی پایتون تعریف می‌کنند، در زبان فنی «DAG» نامیده می‌شوند که می‌توان آن را به یک فلوچارت هوشمند یک‌طرفه تشبیه کرد.

نبوغ تجاری؛ چطور از یک نرم‌افزار رایگان، یک کسب‌وکار میلیاردی بسازیم؟

اینجا نبوغ تجاری استرونومر وارد میدان می‌شود. استفاده از Airflow متن‌باز مثل این است که یک موتور قدرتمند فِراری را به شما بدهند، اما بدون بدنه، شاسی و تیم مکانیک. شما باید خودتان ماشین مسابقه را بسازید و از آن نگهداری کنید؛ کاری که برای اکثر شرکت‌ها بسیار پیچیده و پرهزینه است.

استرونومر با پلتفرم تجاری خود به نام Astro، نقش همان تیم حرفه‌ای فرمول یک را بازی می‌کند. این پلتفرم، موتور قدرتمند Airflow را در یک شاسی امن، مقیاس‌پذیر و آماده‌ی استفاده قرار می‌دهد و از آن پشتیبانی می‌کند. در واقع، استرونومر نه تنها از Airflow استفاده می‌کند، بلکه رهبر اصلی توسعه و اصلی‌ترین حامی مالی آن در جهان است.

استرونومر رهبر اصلی توسعه و اصلی‌ترین حامی مالی Airflow در جهان است

به همین خاطر است که بحران رهبری در استرونومر، کل این اکوسیستم قدرتمند را در معرض ریسک قرار داد. استرونومر فقط یک مصرف‌کننده‌ی Airflow نیست؛ بلکه اعتبار و آینده‌ی این پروژه‌ی متن‌باز به ثبات این شرکت گره خورده است.

اگر شرکتی که رهبر اصلی و حامی مالی این پروژه است، دچار بی‌ثباتی و بحران رهبری شود، اعتماد کل جامعه به Airflow خدشه‌دار می‌شود. مشتریان بزرگ برای پذیرش آن تردید می‌کنند و رقبایی مانند Prefect یا Dagster آماده‌اند تا از این فرصت استفاده کنند.

چرا هیئت‌مدیره استرونومر در اخراج مدیرعامل لحظه‌ای درنگ نکرد؟

برای درک واکنش برق‌آسای هیئت‌مدیره‌ی استرونومر به قبول استعفای اندی بایرون، باید او را فراتر از کاریکاتور «مدیرعامل خطاکار» بشناسیم. داستان اصلی در رزومه‌ی او پنهان شده بود.

بایرون یک بنیان‌گذار فنی نبود؛ او یک مدیر اجرایی کارکشته با سابقه‌ای درخشان در فروش و رشد انفجاری درآمد بود. اما نقطه‌ی کلیدی کارنامه‌اش، پرونده‌ای قدیمی در شرکت امنیت سایبری Cybereason بود. در سال ۲۰۱۸، گزارشی از اینفورمیشن، او را به ایجاد «محیط کاری سمی» متهم کرده بود. کارمندان سابق مدعی بودند او فرهنگی از ترس ایجاد و مخالفان را تهدید به اخراج کرده است و با جایگزین کردن تیم‌های وفادار به خودش، باعث دودستگی در شرکت شده بود.

دفاعیه‌ی بایرون در آن زمان این بود: «برای رشد سریع، باید تصمیمات دشوار گرفت.»

source

توسط wikiche.com