پس از سال‌ها گمانه‌زنی و تلاش‌های علمی، اکنون دیگر تردیدی باقی نمانده است: آخرین حشره‌خوار بومی استرالیا، حشره‌خوار جزیره کریسمس (Crocidura trichura) برای همیشه ناپدید شده است. این رویداد نه‌تنها نقطه پایانی بر تاریخ یک گونه منحصربه‌فرد در اکوسیستم بارانی جزیره کریسمس است، بلکه یادآور بحران گسترده‌تر انقراض پستانداران کوچک در استرالیاست.

ثبت رسمی انقراض Crocidura trichura در فهرست قرمز IUCN

در تاریخ ۱۰ اکتبر ۲۰۲۵، فهرست قرمز IUCN (فهرست جهانی گونه‌های در معرض انقراض) به‌روزرسانی شد و وضعیت حشره‌خوار کریسمس را به‌صورت رسمی به «منقرض‌شده» تغییر داد. با وجود آنکه جزیره کریسمس حدود ۱۵۰۰ کیلومتر از سرزمین اصلی استرالیا فاصله دارد، اثر روانی و بوم‌شناختی این تصمیم در سراسر قاره احساس می‌شود.

«این فقط داستان یک جزیره نیست، بلکه هشداری است درباره‌ی بی‌توجهی ما به گونه‌های کوچک و تخصصی که در سکوت از میان می‌روند.»

تحقیقات میدانی و داده‌های تاریخی

برای تأیید این انقراض، پژوهشگران استرالیایی دهه‌ها داده میدانی و گزارش‌های تاریخی را بررسی کردند تا دریابند آیا هنوز نشانه‌ای از وجود این پستاندار کوچک بر روی جزیره باقی مانده است یا نه. ترکیب داده‌های بایگانی با روش‌های نوین میدانی نشان داد احتمال بقای گونه کمتر از ۴ درصد است.

تاریخچه کوتاه از Crocidura trichura

در آغاز قرن بیستم، حشره‌خوار کریسمس در سراسر فلات‌ها و جنگل‌های بارانی جزیره یافت می‌شد. طبیعی‌دانان اولیه آن را فراوان و پرصدا توصیف کرده بودند؛ صدای جیغ‌مانند آن در شب از هر سو شنیده می‌شد. این گونه اندمیک (بومی منحصربه‌فرد) بود و احتمالاً از جزایر مجاور به‌صورت طبیعی به کریسمس آمده بود. اما همین انزوا که به تکامل ویژگی‌های منحصربه‌فردش انجامیده بود، سبب شد در برابر تهدیدهای جدید بی‌دفاع بماند.

تغییرات اکولوژیکی و عوامل انسانی

در قرن بیستم، استخراج معدن، سکونت انسانی و ورود گونه‌های غیر بومی، اکوسیستم جزیره را دگرگون کردند. این تغییرات فشار مضاعفی بر پستانداران حشره‌خوار کوچکی وارد کرد که در سطح زمین زندگی می‌کردند و به تعادل ظریف زیستگاه وابسته بودند.

آنچه می‌دانیم و آنچه نمی‌دانیم

از سال ۱۹۰۰ تاکنون تنها چهار گزارش معتبر از مشاهده این گونه وجود دارد: در سال‌های ۱۹۵۸، ۱۹۸۴ و ۱۹۸۵. از آن زمان تاکنون، هیچ مشاهده‌ای ثبت نشده است. پژوهش‌ها با استفاده از روش‌های آماری نشان دادند که احتمال انقراض ۹۶.۳ درصد است.

حشره‌خوارها ذاتاً موجوداتی پنهان‌زی هستند، اما دهه‌ها پایش میدانی با تله‌گذاری، جست‌وجوی هدفمند و فناوری‌های نوین هیچ نتیجه‌ای نداشت. بنابراین، سکوت داده‌ها خود نشانه‌ای قوی از نابودی کامل این گونه است.

بیماری‌ها و گونه‌های مهاجم؛ قاتلان خاموش

ورود موش سیاه در حدود سال ۱۹۰۰، نقطه آغاز فروپاشی جمعیت پستانداران بومی جزیره بود. شواهد مولکولی نشان می‌دهد که انگل خونی‌ای به نام تریپانوزوم که توسط موش‌ها منتقل می‌شد، دو گونه بومی موش را ظرف یک دهه نابود کرد. این انگل در جمعیت‌های کوچک و ایزوله، مجال بازیابی باقی نمی‌گذارد.

به این تهدید، شکار توسط گربه‌های وحشی و رقابت با گونه‌های مهاجم دیگر نیز افزوده شد. در دهه ۱۹۸۰، ورود مار گرگ آسیایی (Lycodon capucinus) به نابودی گسترده خزندگان جزیره انجامید؛ نشانه‌ای از اینکه تنها یک شکارچی جدید می‌تواند چندین گونه بومی را از بین ببرد.

درس‌هایی از یک انقراض

این رویداد تلخ سه درس اساسی برای حفاظت از تنوع زیستی دارد:

  • پایش بیماری‌ها باید بخش اصلی امنیت زیستی جزایر باشد، نه واکنشی دیرهنگام.
  • واکنش سریع می‌تواند نجات‌بخش باشد. در صورت کشف جمعیت‌های کوچک، باید فوراً امکان پرورش در اسارت یا تکثیر کنترل‌شده بررسی شود.
  • پایش باید متناسب با گونه هدف طراحی شود. فناوری‌هایی مانند صوت‌سنجی، DNA محیطی و سگ‌های ردیاب می‌توانند احتمال شناسایی گونه‌های نادر را افزایش دهند.

چگونه از تکرار این فاجعه جلوگیری کنیم؟

برای جلوگیری از انقراض‌های مشابه در آینده، باید امنیت زیستی را تقویت کرد:

  • بازرسی سخت‌گیرانه کشتی‌ها و محموله‌ها پیش از ورود به جزایر
  • سرمایه‌گذاری در شناسایی زودهنگام گونه‌های در خطر
  • ترکیب کنترل شکارچیان مهاجم با بازسازی زیستگاه‌های طبیعی
  • ارزیابی موفقیت با تغییر جمعیت‌ها، نه صرفاً اقدامات انجام‌شده

انقراض Crocidura trichura یادآور این واقعیت است که هر گونه، هرچند کوچک و گمنام، بخشی از شبکه ظریف حیات است. از دست دادن آن، خسارتی برای همه ماست.

نتیجه‌گیری

از حشره‌خوار کریسمس تنها نامی باقی مانده است، اما داستان آن می‌تواند به عنوان زنگ هشداری برای آینده حیات وحش استرالیا عمل کند. اقدام سریع، پایش دقیق و حفاظت پیشگیرانه می‌توانند از تکرار چنین فجایعی جلوگیری کنند.

source

توسط wikiche.com