پس از سالها غیبت، سری هک اند اسلش محبوب Ninja Gaiden امسال، بازگشتی پر فروغ داشت. در ابتدای سال میلادی، شاهد انتشار موفق نسخه بازسازی شده Ninja Gaiden 2 Black بودیم. مدتی بعد اکشن دو بعدی جذاب Ninja Gaiden: Ragebound به انتشار رسید و حالا در انتهای سال، نسخه چهارم منتشر شده است. عنوانی که در ادامه بررسی خواهیم کرد که توانسته شکوه از دست رفته سری پس از نینجا 3 را برای طرفداران بازیابی کند یا همچنان اثری درخور نام فرانچایز نخواهد بود.

با پشتیبانی و بودجه مایکروسافت، نینجا گایدن احیا شده. برای ساخت نسخه چهارم اما صاحب فرانچایز و ناشر، به سراغ استودیوی نام آشنا رفتهاند. در کنار Team Ninja اکشنسازهای قهار ژاپنی از Platinum Games قرار گرفتهاند. حقیقت این است که بارها از همکاری در ساخت بین دو استودیو و co-developed گفته شده، اما حقیقت ماجرا اینجاست که تیم نینجا بیشتر وظیفه نظارت را بر عهده داشته و بخش عمده توسعه، از بیلدها گرفته تا طراحی مکانیکها را پلاتینیوم گیمز انجام داده است. اگر ساختههای تیم نینجا را پیشتر تجربه کرده باشید، مدتی با سری نینجا گایدن وقت گذرانده باشید و آثار پلاتینیوم را بشناسید، چند صباحی پس از شروع کردن نینجا گایدن 4، کاملا این نکته برای شما ملموس خواهد شد. حقیقت اینجاست که نسخه چهارم نینجا گایدن را میتوان به طور قطع مخلوق پلاتینیوم گیمز دانست. اما این تغییر استودیوی سازنده چیز خوبی است یا نه؟

به عنوان طرفدار سری، کسی که از نینجا بلک با فرانچایز همراه است و نینجا گایدن رتبه اول مورد علاقهاش در ژانر اکشن هک اند اسلش بوده، کمی این مورد در ابتدا برایم حس ناخوشایندی داشت. شروع بازی با Yakumo به عنوان کارکتر اصلی جدید و تمرکز بیش از حد بر او و القای فسلفه طراحی پلاتینیوم در جایجای بازی، این حس را تشدید میکرد. تاحدی که چند ساعت ابتدایی شبیه به یک «برداشت آزاد» به نظر میرسید تا یک دنباله مستقیم. اما باید منصف بود. این بازی قرار است تا یک دنباله مستقیم برای نینجا گایدن 3 باشد. اثری که با هیچ متر و معیاری نمیتوان آن را در سطح کیفی مناسبی دسته بندی کرد. پس با نینجا گایدن پلاتینیوم گیمز باید با دید عادلانهتری برخورد کرد.

معرفی یک شخصیت جدید با اضافاتی به بخش اکشن همراه بوده. کارکتر Yakumo از Raven Clan در شمشیرزنی شباهتهای زیادی به هایابو دارد. اما در اینجا قابلیت ضربات خونین و یک Grapping Hook چاشنی کار شدهاند. اولی بیشتر در اکشنها تاثیر دارد و دومی در بخشهای جدید پلتفرمر. خوشبختانه مبارزات را باید همچنان ستاره اصلی نینجا 4 دانست. سیستم مبارزات همچنان بینظیر، خشن و سریع است. با اینکه به نظر شاهد یک عقبگرد نسبی در این زمینه هستیم و از پلاتینیوم با سابقه ساخت Bayonetta بعید بود، ولی کمی تاخیر در ورودی دکمهها مخصوصا در بخش Parry کردن حس میشود. هر چند شاهد اینپوت لگ آزار دهندهای نیستیم و همچنان خوانش درست کنش بازیکن روی کنترل با واکنش تقریبا همزمان کارکتر در شمشیرزنیها همراه است. این دقت و کالیبره بودن بخش مهمی از اکشن نینجا گایدن را روح میبخشد. همچنان لیست مناسبی از کمبوها و تکنیکها وجود دارد که بسیاری برای طرفداران سری آشنا و برخی با توجه به تواناییهای Yakumo تازه هستند. هر چند پرداخت این شخصیت ناقص است و به هیچ وجه نمیتواند از زیر سایه هایابوسا خارج شود، ولی در اکشنها کاملا با سری همراه شده و جان تازهای به مبارزات بخشیده است.

شاهد تغییراتی در بستر روایت، طراحی محیط و مراحل هستیم. ستینگ پیشین فرانچایز که بیشتر به retro-futuristic میل پیدا میکرد حالا تمایل بسیار بیشتری به یک فضای سایبرپانکی دارد. این نوع فضاسازی در همان مرحله «شهر آسمانی توکیو» خودش را اتمسفر پیشین غالب کرده و حالا بیشتر از هر زمانی تم آیندهنگرانه دارد. در طراحی مراحل، شاهد اضافه شدن بخشهای پلتفرمر هستیم. بخشهایی که قلاب یاکومو در آن نقش اصلی را بازی میکنند. این بخشها متاسفانه خیلی سطحی کار شدهاند. به شخصه به یاد ندارم که هیچ یک از ساختههای پلاتینیوم گیمز بخشهای پلتفرمری در سطح استاندارد داشته باشند! این امضای کاری در اینجا هم حفظ شده! حیف است با این استعداد طراحی مبارزات استادانه شاهد پلتفرمهای بین هر رویارویی با دشمنان باشیم که سعی دارند به ریتم کمک کنند ولی نکته مثبتی هم به مکانیکهای بازی اضافه نکردهاند. بدتر اما نیم نگاهی به مخفیکاری است. در تعجبم که چرا باید چنین المانی برای یک اکشن Fast Paced دیوانهوار آن هم به شکل نصفه و نیمه و ناقص و درب و داغان معرفی شود. هر چند اصراری به استفاده از حرکات مخفیانه و تیک دونهای بی سر و صدا نیست، اما چرا؟
در Encounterها و هر صحنه مبارزه معمولا دشمنان به صورت گروهی و در موجهای متعدد حمله میکنند. در اینجا قلاب یاکومو به سبک گرگ یک دست Sekiro در مبارزات نقش جالبی دارد. معمولا در هر رویارویی پلتفرمرهایی در بخشهای مختلف محل درگیری در نظر گرفته شده تا بتوان سریعا خود را به گوشه دیگر میدان مبارزه رساند یا از حملات غیرقابل دفاع، فرار کرد. این ویژگی را میتوان یکی از بهترین اضافات معرفی شده توسط نینجا گایدن 4 دانست. مخصوصا که همچنان بازی بر چالش برانگیز بودن گیمپلی اکشن تاکید دارد. یکی از ستونهای اصلی نیجا که توسط پلاتینیوم گیمز در بیش از 80 در مواقع رعایت و حتی نسبت به برخی دیگر نسخهها، بهینهسازی شده است. هر چند گزینههایی برای سادهسازی وجود دارد که برای بازیکنان تازه وارد همچون یار کمکی خواهد بود که اصولا نکته بدی نیست. با اینکه تعداد و تنوع دشمنان میتوانست بیشتر باشد و گاهی این مشکل کمی باعث تکرار الگوی حملات دشمنان میشود، اما میتوان آن را استاندارد در نظر گرفت. مخصوصا در مبارزاتی که تعداد دشمنان کمتر است، حسابی کامبت سیستم میدرخشد. نباید از یاد برد که شاهد چند باس فایت جذاب و بهیادماندنی هستیم. باسهای که از طراحی ظاهری تا الگوی حرکات و نحوه مبارزه و استیج، همه و همه مخاطب را شیفته خود میکنند.

در بخش فنی به جز دیر لود شدن بافتها عملکرد نینجا گایدن 4 قابل تحسین است. مبارزات شلوغ و اکشنهای سریع بدون افت فریم و روان اجرا میشوند. موسیقی حالا جسورانهتر نشده و نقش پررنگتری در بخشهای مختلف بازی دارد. طراحیها خوب هستند و اگر تمایل ستینگ به آیندهنگری بیشتر را بپذیرید، قابهای زیبایی را خواهید دید. هر چند محیطهای باستانی و روستایی هم حضور دارند که یادآور روزهای خوبی هستند که Ninja Gaiden Black را بهترین اکشن تاریخ لقب میدادند. از این نکات که بگذریم باید در رابطه با داستان صحبت کرد. اما بهتر است از داستان هم بگذریم. هیچ وقت، هیچ وقت تمرکز نینجا گایدن داستانسرایی نبوده و اغلب چند خطی دیالوگ رد و بد میشده تا به نوعی یک ارتباطی با Dark Dragon برقرار شود. هر چند بد نیست گلایهای از نویسندگان نیجا 4 داشته باشیم. در سال 2025 چنین نوع روایت سخیفی کمی جای تعجب دارد. شاید اگر نوشتن داستان برعهده هوش مصنوعی بود شاهد روایت، دیالوگها و شخصیتهای بهیادماندنیتری بودیم.

بالاخره نینجا گایدن با یک نسخه اصلی برگشته. اثری که یک اکشن بینظیر را با امضای پلاتینیوم گیمز ارائه میدهد. دقیقا DNA آثار پلاتینیوم در تار و پود نینجا 4 قابل لمس است. به خاطر همین به جای اینکه این بازی را نینجا گایدن 4 بنامیم، ترجیح میدهم به آن نینجا گایدن پلاتینیوم بگویم. این خوانش جدید، مدرن سریع و گاهی یادآور Bayonetta و MGR است. گزارهای که برای طرفداران پلاتینیوم میتواند خبر خوبی باشد، ولی برای فنهای قدیمی نینجا گایدن، کمی دوگانگی ایجاد خوهد کرد. در آخر باید به مشکلات دوربین اشاره کرد که گویا نفرین سری NG است و حتی با گذر سالیان سال و با تغییر سازنده هم قرار نیست دست از سر دوست داران نینجا گایدن بردارد!
امتیاز بازیسنتر – 7.5
7.5
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: سیستم مبارزات و خوانش دقیق ورودیها برای اکشن طراحی مناسب مراحل در استیج مبارزات چندین باس فایت به یاد ماندنی خشن ولی بیاغراق و در خدمت اکشن بازی جذابیت مکانیکهای جدید کامبت سیستم نقاط ضعف: تمرکز کم بر شخصیت ریو هایابوسا عملکرد نامناسب دوربین روایت داستان و پرداخت شخصیتها طراحی نامناسب مراحل برای گشت و گذار و پلتفرمر
source