یکی از تاکتیکهای هوشمندانه (و البته پرهزینه) برای پنهان کردن SR-75، استفاده از روش «سایه راداری» بود. طبق گزارشهای غیررسمی، زمانی که SR-75 قصد داشت وارد حریم هوایی اروپا شود، یک بمبافکن F-111 دقیقاً چسبیده به آن و با سرعتی هماهنگ پرواز میکرد. در رادارهای کنترل ترافیک هوایی، این دو هواپیما به صورت یک نقطه واحد (یک هواپیمای شناخته شده) دیده میشدند.
شاهدان زمینی اما چیزی را میدیدند که رادارها نمیدیدند؛ یک سایه مثلثیشکل عظیم و سیاه در کنار یک جنگنده کوچکتر.
چرا پروژه دفن شد؟
حال به مهمترین سوال میرسیم: اگر آمریکا در دهه ۸۰ میلادی به چنین تکنولوژی خارقالعادهای دست یافته بود که میتوانست ۱۵ برابر سرعت صوت پرواز کند و هر نقطهای را ببیند، چرا ناگهان همه چیز متوقف شد؟ چرا در سال ۱۹۹۵، ارتش آمریکا با صرف هزینههای گزاف، دوباره هواپیماهای قدیمی SR-71 را که در موزه بودند بازسازی و عملیاتی کرد؟
منطق حکم میکند اگر شما یک فراری جدید و سریع دارید، فیات قدیمیتان را از پارکینگ بیرون نمیکشید. بازگشت بلکبرد، بزرگترین دلیل بر ناکام ماندن پروژه SR-75 بود. اما چرا این پروژه شکست خورد؟
- دیوار حرارتی: پرواز در سرعتهای هایپرسونیک (بالای ۵ ماخ)، اصطکاک هوا را به حدی میرساند که مولکولهای هوا تبدیل به پلاسما میشوند. دمای بدنه به هزاران درجه میرسد. در دهه ۸۰، تکنولوژی مواد هنوز آنقدر پیشرفته نبود که بتواند این حرارت را در پروازهای طولانی تحمل کند. احتمالا بدنه هواپیما بعد از هر پرواز دچار تغییر شکل یا آسیبهای ساختاری جدی میشد.
- لرزشهای کشنده PDE: موتورهای انفجاری که از آنها صحبت کردیم، لرزشهای وحشتناکی تولید میکنند. این ارتعاشات مداوم، دشمن درجه یک سازههای هوایی هستند. تحلیلگران معتقدند که این لرزشها باعث «خستگی فلز» (Metal Fatigue) شدید میشدند، به طوری که هواپیما دائماً نیاز به تعمیرات اساسی داشت و عملاً غیرعملیاتی بود.
- هزینه غیرقابل توجیه: حتی اگر مشکلات فنی حل میشد، هزینه هر پرواز احتمالاً به دهها میلیون دلار میرسید. با فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد، توجیهِ داشتن چنین اسباببازی گرانقیمتی برای کنگره آمریکا غیرممکن شد.
یک درس عبرت مهندسی
داستان SR-75 Penetrator و پروژه آرورا، روایتی است از محدودیتهای علم و مهندسی. این پروژه نمادی از دورانی است که بودجههای بیپایان به پای ایدههایی ریخته میشد که روی کاغذ جسورانه بودند، اما در برابر قوانین سخت فیزیک و واقعیتهای اقتصادی، کم آوردند.
امروزه با پیشرفت ماهوارههای کوچک، پهپادهای مدرن و موشکهای هایپرسونیک، نیاز به چنین هیولاهای پرندهای کمتر شده است. اما SR-75، همچنان بهعنوان یکی از مرموزترین معماهای عصر مدرن باقی مانده است؛ معمایی که به ما یادآوری میکند حتی با بودجههای نامحدود هم نمیتوان همیشه بر طبیعت و فیزیک غلبه کرد.
source