چرخش در بهارستان؟
در روزهای گذشته همچنین چرخش نمایندگان مجلس پس از روشن شدن موقعیت دسترسی آنها از طریق سیمکارتهای سفید بسیار مورد توجه قرار گرفت. بهعنوان مثال، حمید رسایی که پیشتر در مناظرهها اعلام کرده بود از فیلترشکن استفاده میکند، خود یکی از نویسندگان طرحهای ساماندهی فضای مجازی بود که بر تشدید فیلترینگ تاکید داشت. اما وقتی موقعیت جغرافیایی او نشان داد از اینترنت بدون فیلتر استفاده میکند در نطقی محکم پشت صندلی سبز رنگ خود در بهارستان گفت: «ما به اینترنت آزاد معتقد هستیم.»
برخی دیگر از نمایندهها در این دو روز از داشتن این سیمکارتها اظهار بیاطلاعی کردند و برخی دیگر مانند احمد بخشایش اردستانی گفتهاند که از زمانی که نمایندگان به مجلس راه پیدا کردهاند فیلترینگ از سیمکارت آنها برداشته شده است.
کدام اعضای دولت اینترنت سفید داشتند؟
از اعضای دولت هم به نظر میرسد تنها محمدرضا صالحی امیری (وزیر گردشگری), محسن پاکنژاد (وزیر نفت) و احمد دنیامالی (وزیر ورزش و جوانان) اینترنت فیلترشده داشتهاند. یا حداقل این که به ادمینهای خود سیمکارت سفید ندادهاند. از بین دیگر اعضای دولت که عضو توییتر بودند کدام یک سیم کارت سفید داشتند؟
محمد جعفر قائمپناه (معاون اجرایی رئیسجمهور)، ستار هاشمی (وزیر ارتباطات)، محمدرضا ظفرقندی (وزیر بهداشت)، احمد میدری (وزیر رفاه)، غلامرضا نوری قزلجه (وزیر جهاد کشاورزی)، سید عباس عراقچی (وزیر امور خارجه)، زهرا بهروز آذر (معاون دولت در امور زنان)، شینا انصاری (رئیس سازمان محیط زیست)، عبدالکریم حسینزاده (معاون امور روستایی)، عباس صالح شریعتی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، الیاس حضرتی (رئیس شورای اطلاع رسانی دولت)، فاطمه مهاجرانی (سخنگوی دولت)، علی احمدنیا (رئیس امور اطلاعرسانی دولت) و محمدرضا فرزین (رییس بانک مرکزی).
مردم از چه کسی عصبانی هستند؟
بر اساس بررسی زومیت از دادههای پلتفرم دیتاک از روز یکشنبه دوم آذرماه تاکنون، حدود ۱۵ هزار و ۸۹۰ توئیت در این رابطه منتشر شده است. این توییتها بیشتر چه کسانی را هدف قرار میداد؟
- ۵.۹٪ از کل پستها در این بازه زمانی، مستقیماً سیاسیون و مسئولان کشور را هدف قرار دادهاند.
- ۶.۴٪ از کل پستها، بهطور مستقیم خبرنگاران، فعالان رسانهای یا موضوعات مرتبط با خبرنگاری را نشانه گرفتهاند.
کانال تحلیل شبکههای اجتماعی مجازی با بررسی ترندهای شبکههای اجتماعی گزارش داده که پس از جنگ ۱۲ روزه، راجع به هیچ موضوعی این میزان محتوا منتشر نشده بود؛ نه اسنپبک و افزایش قیمت دلار، نه لغو کنسرت شجریان و نه عروسی دختر علی شمخانی هیچکدام به این اندازه جلب توجه نکرده بود.
از زمان جنگ ۱۲ روزه تا امروز درباره هیچ موضوعی این میزان محتوا منتشر نشده بود
البته از منظر میزان «بازدید»، حواشی ایجاد شده راجع به پژمان جمشیدی بهمراتب در توئیتر بازدید بیشتری داشت اما از نظر تعداد توییت، کاربران در این برهه بیشتر از تماشاچی، فعالانه مشارکت داشتند.
ایده اصلی از کجا آمد؟
آنچه ما امروز به اینترنت طبقاتی میشناسیم و همواره و در هر شرایطی با آن مخالفت میکنیم همیشه به این شکل و شمایل نبوده و در گذشته اغلب با نامها و توجیهات دیگری بستهبندی و ارائه شده است.
غول بزرگ اینترنت طبقاتی که امروز روبهروی ما ایستاده محصول شاخ و برگ دادن به ایدههایی بوده که در دولت یازدهم نطفه زد
۱- فیلترینگ هوشمند: اوایل دهه ۹۰ «اینترنت طبقاتی» نامی نبود که بین مردم شناخته شده باشد. هنوز کسی درست نمیدانست آنهایی که در حال اداره سکان کشتی اینترنت هستند چه خوابی دیدهاند. غول بزرگ اینترنت طبقاتی که امروز روبهروی ما ایستاده محصول شاخ و برگ دادن به ایدههایی بوده که در وزارت ارتباطات دولت یازدهم نطفه زد. طرح فیلترینگ هوشمند را محمود واعظی، وزیر ارتباطات دولت اول حسن روحانی مطرح کرده بود. آن هم با این استدلال که بسیاری از سایتها مفید هستند اما در بخشهایی از آنها صفحات غیراخلاقی وجود دارند. نمیشود به خاطر این که ۱۰ درصد از یک سایت غیراخلاقی است کل سایت بسته شود. این ایده اما آنقدر تغییر کرد که به شبحی که امروز در همه جا دیده میشود تبدیل شد.
۲- فیلترینگ غیرهمسان: در دولت بعد، یعنی سال ۱۳۹۶ وزیر ارتباطات گفته بود برنامهای برای فیلترینگ هوشمند فضای مجازی دارد. محمدجواد آذری جهرمی اسم آن را گذاشته بود: «غیرهمسانسازی نظام فیلترینگ». آن موقع جهرمی گفته بود که طرح را تا فاز دوم پیش بردند و فقط فاز سوم آن مانده است.
۳- ویپیان طبقاتی: رئیس مرکز ملی فضای مجازی، نهادی که سالها ابوالحسن فیروزآبادی هدایت آن را بر عهده داشت، در سال ۱۳۹۸ از طراحی یک ویپیان خبر داد که فیلترینگ را بهصورت طبقهبندیشده اعمال میکرد. سخنان فیروزآبادی در آن نشست خبری صبحگاهی چنین بود:
ما هم مثل وزیر ارتباطات که اعلام کرد فیلترینگ برای یک پسر ۵ ساله و استاد دانشگاه نباید یکی باشد، موافق این موضوع هستیم که سطوح مختلف دسترسی تعریف بشود.
– ابوالحسن فیروزآبادی، رئیس وقت مرکز ملی فضای مجازی
گفته میشود که هدف اصلی توزیع سیمکارت سفید در زمان آذری جهرمی این بود که رفع فیلترینگ در کشور عادیسازی شود. بعد از تغییر دولت اما اینترنت همه افرادی که در دولت دوازدهم سفید شده بود، به حالت اول خود برگشت. نکته معنادار اینجاست که با تغییر دولت چهاردهم هیچ تغییری در وضعیت سیمکارتها داده نشد؛ مسالهای که نشان میدهد دولت چهاردهم احتمالا از زمانی که از راه رسیده اصلا پرونده سیمکارتهای سفید را باز نکرده است.
بهتازگی (چهارم آذر) و بعد از مطرح شدن اینترنت سفید بود که علی احمدنیا، رئیس امور اطلاعرسانی دولت، در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کرد که دولت چهاردهم میخواهد در مورد خط سفید که از دولتهای گذشته شکل گرفته بود بازنگری جدی کند.
۴- اینترنت حرفهای: در دولت رئیسی نام این پروژه به اینترنت حرفهای تغییر کرد. معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری میگفت اینترنت حرفهای خواسته برخی از اهالی استارتاپهاست. ایده اصلی دهقانی فیروزآبادی هم این بود که اینترنت دانشگاه و محیط کار و خانه با هم تفاوت داشته باشد. او گفته بود:
«من دانشگاه که میروم، به موارد و دیتابیسهایی دسترسی دارم که اینترنت خانهام به آنها دسترسی ندارد. یا از قدیم سرعت اینترنت در دانشگاه بهتر از اینترنت خانگی بوده؛ موضوع سرعت بیشتر در دانشگاه هم در خیلی جاهای دنیا همینطور است.»
از همان موقع موجهای جمعی علیه این اینترنت در قالب کارزارها با شعار مخالفت با اینترنت طبقاتی شروع به کار کرد. اینترنتی که در آن اوایل فقط اسم خبرنگارها، اعضای هیئتعلمی دانشگاهها، فعالان حوزوی و پزشکان به میان میآمد؛ اما در سال ۱۴۰۱ که فیلترینگ گستردهتر شد اسامی فریلنسرها و اعضای اتحادیه فناوران رایانه هم به آن اضافه شد.
حتی گفته میشد بعضی از ادارهها و دستگاههای دولتی وابسته به نهادهای حکومتی هم همین حالا با VPNهای خاصی به اینترنت آزاد و پرسرعت دسترسی دارند. در واقع، دولتها هرجا نتوانستند مقابل فیلترینگ مقاومت کنند، بیشتر ایده اینترنت طبقاتی را گسترش دادند.
۵- اینترنت طبقاتی یا اینترنت با سطوح دسترسی متفاوت
بازی اینترنت طبقاتی اینطور شروع شد و به موضوع اینترنت جداگانه برای دانشجویان، اساتید و کسبوکارهای دیگر رسید. یکی از آخرین دفعاتی که موضوع اینترنت طبقاتی مطرح شد تیرماه امسال بود. زمانی که وزارت ارتباطات میزبان خبرنگاران و فعالان حوزه اینترنت و اعضای شورای عالی فضای مجازی شد اما ماجرا آنطور که فکر میکرد پیش نرفت و امیر سیاح (عضور شورای عالی فضای مجازی) ایده طبقاتی کردن اینترنت را برای کسبوکارهای دیجیتال که به از جنگ آسیب زیادی دیده بودند مطرح کرد. چند ساعت بعد سخنگوی دولت به اینترنت خبرنگاری اشاره کرد و معلوم شد دولت برنامههایی جدی برای دسترسی طبقاتی اینترنت برای افراد دارد.
زمین زیر پای کدام کاربران لرزید؟
بازی که ایلان ماسک شروع کرده بود فقط به فاش شدن ابعاد مخفی ماجرا درباره اینترنت طبقاتی منجر نشده است. بلکه حتی مشخص شده بسیاری از اکانتهایی که تظاهر به زندگی در ایران میکردند در واقع ساکن ایران نبودند؛ یا برعکس اکانتهایی که تظاهر میکردند از کشور خارج شدهاند و ظاهرا فعالیت انتقادی داشتند، از ایران توییت میزدند و از این نظر مشکوکاند.
این آپدیت در کشورهای دیگر هم زلزلههای بزرگی به دنبال داشته است. مثلا چند حساب بسیار فعال در مباحث سیاسی آمریکا یا جریانهای طرفدار ترامپ که ظاهراً آمریکایی نشان میدادند، مشخص شد که در حقیقت از کشورهای دیگر مثل جنوب آسیا، آفریقا یا شرق اروپا مدیریت میشوند. یا در مثالی دیگر یک حساب کاربری با عکس زن هندی و که درباره موضوعات سیاسی هند پست منتشر میکرد، پس از فعال شدن قابلیت لوکیشن، برچسب «based in Pakistan» گرفت که یعنی در حقیقت از پاکستان اداره میشد.
به خاطر همین نتایج هم در سطوح جهانی واکنش یکدستی نسبت به آن وجود ندارد. برخی میگویند یعنی لوکیشنی که نشان داده میشود الزماً نمایانگر محل واقعی شخص نیست و به همین دلیل این ابزار میتواند برای انتشار اطلاعات نادرست یا سوگیری علیه کاربران استفاده شود.
در عین حال، برخی کاربران و ناظران این تغییر را گامی در راستای شفافیت و مقابله با «حسابهای خارجی یا ربات» میدانند. آن هم بهخصوص در زمینه انتشار اطلاعات سیاسی که موجهای نفرتپراکنی یا دستکاری افکار عمومی بهراحتی میتواند با فعالیت کاربران در توییتر فضای سیاسی را تغییر دهد.
اینترنت سفید و دسترسی ویژه به آن بیشک ابزار بازتوزیع قدرت و کنترل شبکه اطلاعاتی کشور است؛ امتیازی که به جای توسعه آزادیهای دیجیتال و عدالت اطلاعاتی، مسیر دسترسی آزاد به ارتباطات جهانی را طبقاتی و محدود به طیف خاصی کرده است.
اما در کنار همه اینها آنچه در سه روز گذشته تجربه شد در سطح رفتار اجتماعی، تقلیل دادن یک رانت دولتی به مسالهای شخصی بود. خشم برحق ناشی از این رانت در شبکههای اجتماعی، بهجای این که رویکرد قیممابانه به اینترنت را هدف بگیرد، نوک پیکان خود را سمت کاربرانی گرفت که لزوما از امتیازهای سیاسی و قدرتی برای تغییر این انسداد در اتصال به دنیای آزاد نداشتند اما هزینه فشار اجتماعی را سنگینتر از همان بازیگرانی که تبعیضهای اینترنتی را رقم زده بودند، پرداختند.
source