به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، نوشتن کتاب درباره شهدا موضوعی است که در سال‌های اخیر بسیاری از بانوان نویسنده ما را به خود جذب کرده و موجی از تهیه و تولید کتاب‌های متعدد به خصوص در حوزه تاریخ شفاهی و ادبیات داستانی درباره شهدا را رقم زده است. زهرا اسدی از جمله بانوان بسیار علاقه‌مند و البته دست به قلم در حوزه دفاع مقدس است که چند کتاب هم در این زمینه دارد و می‌توان به کتاب‌های رهپویان وصال که زندگینامه 12 شهید دانشجو و طلبه است و کتاب گردان به تو می‌نازد اشاره کرد که برگزیده کنگره ملی پاسداران اهل قلم شده است.

این بانوی نویسنده دو کتاب هم در دست تألیف دارد که درباره شهید حاج حسین اسدالهی و خاطرات جمعی از خواهران جهادی در کرونا است. با زهرا اسدی گپ و گفتی درباره نویسندگی بانوان در حوزه دفاع مقدس داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

* خانم اسدی! در ابتدا بفرمایید دلیل علاقه شما به نوشتن درباره شهدا و روایت زندگی آنها چیست و نویسندگی در این حوزه را از کجا شروع کردید؟

 در حق شهدا کم لطفی کرده‌ایم. حقیقتاً اگر ادبیات دفاع مقدس ارج داده شده و وارد سینما و فیلم‌ها شود بیشترین مخاطب را همین فیلم و سریال‌ها خواهند داشت که نمونه‌اش را در فیلم‌های شیار 143 و ویلایی‌ها و موقعیت مهدی و منصور و غریب و.‌.. می‌بینیم.

 

دلیلش ابتدا از علاقه‌ام به شهدا و سبک زندگی آنها نشئت گرفته است. از کودکی با دیدن تصویر شهدا علاقه خاصی به این عزیزانی داشتم که هر چه در موردشان می‌شنیدیم و می‌خواندیم سراسر نور و سرشار از معرفت به خدا بود و اینکه آنها با قرار گرفتن در راه جهاد و لمس کردن مرگ، روحشان لطیف، کلامشان مؤثر و محبتشان به خانواده و دوستان مثال زدنی می‌شود.

چیزی که از همان دوران کودکی برایم جالب توجه بود اخلاص و تواضع بسیاری از فرماندهان شهیدمان بود و می‌دانستم کسی که بخواهد ادامه دهنده راهشان باشد باید تقوا را با خود مشق کند و در عین حال مقابل آشنا و غریبه متواضع باشد. همه اینها برایم نهایت جذابیت بود. تا اینکه بعدها دوستی کتاب‌های نیمه پنهان ماه را به من داد.

یادم هست آن قدر به شهید همت علاقمند بودم که اول کتاب او را خواستم اما ایشان برای اینکه من را علاقمند به مطالعه زندگی نامه شهدا کند اول کتاب شهدای دیگر را به من داد. نیمه پنهان ماه شهید چمران. شهید ایوب بلندی. شهیدان باکری و بعد بالاخره کتاب شهید همت. اما از بین همه کتاب‌های نیمه پنهان ماه با کتاب شهید ایوب بلندی خیلی مأنوس شدم و خاطرم هست خیلی از صفحاتش را با اشک خواندم. هرچند ابتدای کتاب پر از داستان‌های خنده دار بود که این کتاب را متمایز می‌کرد.

نوشتن میدان عمل و جهاد من است

همین مساله مرا به نوشتن زندگینامه شهدا علاقمند کرد و هنوز هم برای آن دوست دعا می‌کنم که با این کارش ناخودآگاه مرا علاقمند به نوشتن کرد. البته رشته تحصیلی (پژوهشگری و مردم شناسی) و روحیه جهادی‌ام هم در امر تحقیق بسیار مؤثر بود. هر دوی این‌ها مرا به سمت تحقیق و پژوهش علاقمند کرد. من نوشتن را با شعر شروع کردم. شعری بود در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها. بعدها متن نوشتم و دیدم هر چه می‌نویسم خوب استقبال می‌شود و به این باور رسیدم که استعدادی دارم که بلاشک خدای متعال تکلیفی در برابر آن برایم قرار داده است و آن تکلیف همان نگارش زندگینامه شهدا و دفاع از گنجینه‌های این نظام مقدس به وسیله قلم هست که همیشه آرزویش را داشتم یک مجاهد حقیقی باشم. شاید این همان میدان عمل است که گاهی برای هر انسانی مهیا می‌شود.

* اهمیت نوشتن از دفاع مقدس و شهدا برای نسل جوان چیست و این نوشتن باید چگونه باشد که باعث خوانده شدن این کتاب‌ها شود؟

در بیانات حضرت آقا که نگاه می‌کنیم سرشار از تاکید ایشات بر حفظ آثار دفاع مقدس است اینکه تاکید فرمودند اگر شما روایت نکنید دیگران (دشمن) روایت خواهد کرد وظیفه نویسندگان را دو چندان می‌کند

زعم خودم این است که شهدا با گرانمایه ترین سرمایه خود برای اسلام جانفشانی کردند حالا ما با قلم کوچکمان رزم انها را بنگاریم که هنر خاصی نیست در حقیقت صاحب هنر، شهدا هستند و آنچه بنده نوعی به عنوان نویسنده یا محقق انجام می‌دهم فقط انجام وظیفه‌ای است که امیدوارم شرمنده‌شان نباشیم.

* به نظر شما تا امروز چقدر توانسته‌ایم روایت دقیقی از دفاع مقدس داشته باشیم؟

اجازه بدهید جواب این سؤال شما را با فرمایش رهبر عزیزمان بدهم. ایشان در هفته دفاع مقدس دیداری با پیشکسوتان دفاع مقدس و تعدادی از نویسندگان داشتند که توفیق الهی بود بنده نیز در آن مجلس نورانی دعوت شدم. حضرت آقا قریب به این مضمون فرمودند که هر آنچه تاکنون در مورد ترویج فرهنگ ایثار و شهادت انجام شده باید صد برابر شود. برداشت بنده این است که ما تاکنون یک صدم هم کار نکرده‌ایم چرا که موضوع دفاع مقدس دریایی پهناور است که هرچه جلوتر می‌روی کار وسیع‌تر می‌شود.

نباید مدیون تاریخ شویم

* ادبیات دفاع مقدس چطور با ادبیات مقاومت مرتبط می‌شود و چگونه برای نوشتن از مدافعان حرم می‌توانیم از تجارب دفاع مقدس استفاده کنیم؟

دوران دفاع مقدس هرچند تفاوت‌های بارزی نسبت به مجاهدت مدافعان حرم داشت که هر یک را به نوعی ممتاز و بی بدیل می‌کند اما از بسیاری جهات نیز شباهت‌های فراوانی وجود دارد.

در دوران دفاع مقدس ما از روستاهای دورافتاده‌ای که هیچ وسیله ارتباطی جمعی جهت اطلاع از وضعیت شهر نداشتند نه موبایلی در کار بود نه تلویزیون و شاید حتی دسترسی همه مردم به رادیو امکان پذیر نبود، اما می‌بینیم روستاهایی در سخت‌ترین شرایط جغرافیایی چندین شهید و جانباز را تقدیم انقلاب کردند.

همین شرایط به نوعی دیگر برای شهدای مدافع حرم پیش آمد. در شرایطی که دشمن تمام رسانه‌های خود را علیه جبهه مقاومت با کار گرفته بود و شاید جامعه پذیرش این مساله را نداشت یک عده جوان از هر سبک و سیاق و سلیقه‌ای خود را به آب و آتش زدند که علیرغم وجود بسیاری از تهمت‌ها و سرزنش‌ها خود را به قافله دفاع از حرم برسانند. این یعنی چه امکانات باشد و چه نباشد جبهه مقاومت همیشه سرزنده و پویاست.

* سالانه حجم بالایی از کتاب در حوزه دفاع مقدس و شهدا منتشر می‌شود، به نظر شما حجم بالای خاطره نگاری چه اثری در نوشتن آثار دفاع مقدسی دارد؟

در یک کلام می‌توانم عرض کنم که نویسنده باید طبق اصول و معیارهای ادبیات پایداری امانتدار باشد این مطلب را در اصول مردم شناسی هم داریم که مردم نگار باید بدون قضاوت، بدون کم و زیاد کردن اصل ماجرا واقعیت زندگی شهید را بیان کند و از هجو و زیاده گویی وتخیل پردازی و شاخ و برگ دادن به روایت پرهیز نماید تا در حقیقت مدیون تاریخ نباشد. یعنی روایت مستند باشد تا در تاریخ ماندگار شود.

زنان شهیده مظلوم و غریب هستند

* چرا تا امروز اقتباس از کتاب‌های شهدا برای تولید فیلم‌ یا سریال یا تئاتر کم بوده؟

 شایدگزاف نباشد اگر بگوییم در حق شهدا کم لطفی کرده‌ایم. حقیقتاً اگر ادبیات دفاع مقدس ارج داده شده و وارد سینما و فیلم‌ها شود بیشترین مخاطب را همین فیلم و سریال‌ها خواهند داشت که نمونه‌اش را در فیلم‌های شیار 143 و ویلایی‌ها و موقعیت مهدی و منصور و غریب و.‌.. می‌بینیم.

قطعاً زندگینامه شهدا ظرفیت فیلم سازی دارد و البته امیدوارم به شهدای زن نیز در این عرصه توجه شود، ما حدود 7هزار شهیده زن داریم این خیلی ظرفیت عظیمی است اما حقیقتاً زنان شهیده مظلوم و غریب هستند در حالی که هر یک می‌تواند الگوی بسیار خوبی برای دختران جوان و نوجوان ما باشد اما سؤال اینجاست چقدر در جامعه این الگوسازی اتفاق می افتد؟!

حتی برای دخترانمان، ما نتوانسته‌ایم شخصیت والای زنان شهید را الگوسازی کنیم و اغلب جهت دهی ما به سمت شهدای مرد بوده است که البته که همه شهدا نور واحد هستند اما ما این نمونه‌های عالی را داریم و گاهی به سادگی از کنارش عبور می‌کنیم. نمونه بارزش شهیده فاطمه اسدی که ظرفیت فوق العاده ای برای فیلم سازی دارد. بانویی که برای نجات جان همسرش از دست منافقین در چه غربتی شهید می‌شود. ایشان بعد از سالیان سال آمد که ما را بیدار کند. ای کاش ماهم با زنده نگه داشتن نام و یاد ایشان بتوانیم محبت این بانوی شهیده را پاسخ شایسته دهیم و برای زندگی منحصر به فردش کتاب و فیلم‌های شایسته‌ای تولید کنیم. همین طور شهیده زهرا اسماعیلی، مادر آرتین عزیزمان در حادثه تلخ شیراز؛ تنها شهیده زن آن واقعه اسف بار. خیلی خوب است اگر وجه تمایز زندگی این بانوان که بین خیل عظیمی منتخب درگاه خدا شدند بازسازی و روایت شود.

فعالیت زنان نویسنده تحسین برانگیز است

* به نظر شما دلیل حضور بیشتر بانوان در عرصه نویسندگی از زندگی شهدا چیست؟

هر چه هست بلاشک از برکت این نظام مقدس و خون مطهر شهداست. انقلاب اسلامی هویت و عزت نفس حقیقی را به زنان ایرانی بازگرداند که قبل از آن، نظیر نداشت، به همین دلیل استعدادهای بالقوه زنان زمینه ظهور و بروز پیدا کرد.

به عنوان نمونه ما در سال 57 طبق برخی آمارهای موجود فقط 11 زن نویسنده داشتیم و این آمار درست یک سال بعد از وقوع انقلاب عزیزمان 8 برابر شد این خیلی عجیب است که رشد زنان نویسنده در یک سال 8 برابر شود! چرا؟! چه چیزی موجب این رشد شده؟! جز اینکه شخصیت و هویتی که اسلام عزیز به زنان قائل هست به آنها بازگردانده شد و این اعتبار بخشی موجب رشد استعدادهای نهفته زنان در جامعه شد که الان این آمار بیش از هزار برابر شده است، آماری که برای همه دنیا فوق العاده شگفت انگیز است، سال گذشته در جریان کنگره بین المللی زنان تاثیرگزار وقتی که بانوان خارجی حاضر در این نشست آمار رشد و تعالی زنان ایرانی را در سایه سار توجه به حفظ و تکریم بنیان خانواده که حرف اول را بین زنان ایرانی می زند مشاهده کردند بسیار متعجب شدند و برایشان فوق العاده تحسین برانگیز بود. همه اینها به برکت نام مقدس اسلام و نظام بر آمده از اسلام است و این بزرگترین نعمت ماست کهان شالله قدردان آن باشیم.

انتهای پیام/

source

توسط wikiche.com