بحث دیرینه پیرامون نقش تکالیف در موفقیت دانش‌آموزان اخیراً شاهد تغییری شده است. تحقیقات جدیدی از ایرلند شواهدی تازه ارائه می‌دهد که می‌تواند برای آگاه‌سازی و تأثیرگذاری بر سیاست‌های آموزشی در سراسر جهان مورد استفاده قرار گیرد.

کارشناسان دپارتمان ریاضیات و آمار دانشگاه ماینوث، تأثیر تکالیف بر دانش‌آموزان را به دقت مورد بررسی قرار داده‌اند.

محققان چنین بیان کرده‌اند: «بیشتر تحقیقات درباره تکالیف نشان‌دهنده تأثیر مثبت و در عین حال ملایم آن بر نتایج تحصیلی است. اما این ادعا نیازمند بررسی دقیق‌تری است.»

«نکته مهم این است که آگاهی در حال رشدی وجود دارد مبنی بر اینکه باید نحوه توزیع تکالیف در طول هفته، تفاوت تأثیر آن بر دروس مختلف و تأثیرگذاری آن بر دانش‌آموزان از طبقات اجتماعی-اقتصادی مختلف را به دقت بررسی کرد.»

تمرکز پژوهش

با استفاده از یک مدل نوآورانه مبتنی بر هوش مصنوعی (AI)، تیم پژوهش داده‌های مربوط به مطالعه بین‌المللی روندهای ریاضی و علوم (TIMSS 2019) را تحلیل و بررسی کردند.

پژوهشگران به طور دقیق تأثیر الگوهای مختلف تکالیف بر عملکرد ریاضی و علوم در بین ۴,۱۱۸ دانش‌آموز کلاس هشتم را ارزیابی کردند.

کارشناسان خاطرنشان کردند: «تنها تعداد محدودی از مطالعات به بررسی میزان زمان بهینه‌ای که دانش‌آموزان باید به تکالیف اختصاص دهند، پرداخته‌اند.»

«تشخیص دقیق یک آستانه زمانی که فراتر از آن، انجام تکالیف اضافی فایده‌ای ملموس ندارد، ارزش زیادی دارد.»

تکرار تکالیف بر مدت زمان آن‌ها اولویت دارد

به گفته پژوهشگران، نتایج این تحلیل نشان داد که افزایش تعداد تکالیف تأثیر مثبتی دارد، اما افزایش مدت زمان تکالیف چنین تأثیری نداشت.

نویسندگان این مطالعه چنین اظهار داشتند: «ما توصیه می‌کنیم که تکالیف کوتاه و مکرر می‌توانند مؤثرترین راه برای بهبود نتایج دانش‌آموزان باشند. این استراتژی به ارتقای دستاوردهای تحصیلی کمک می‌کند، در حالی که از مشکلات احتمالی مرتبط با صرف ساعات طولانی برای تکالیف جلوگیری می‌کند.»

به ویژه، پژوهشگران دریافتند که انجام تکالیف روزانه بیشترین تأثیر را بر بهبود عملکرد ریاضی دارد.

از سوی دیگر، عملکرد بهینه در علوم زمانی مشاهده شد که تکالیف سه تا چهار بار در هفته داده می‌شد.

قدرت تکالیف کوتاه

این مطالعه همچنین نشان داد که تکالیف کوتاه، با مدت زمانی حدود ۱۵ دقیقه، به همان اندازه تکالیف طولانی‌تر، به یادگیری کمک می‌کند.

«تکالیف با مدت زمان کوتاه در هر دو درس به همان اندازه مؤثر بودند.» پژوهشگران چنین بیان کردند.

این شواهد قانع‌کننده نشان می‌دهد که تکالیف کوتاه و منظم می‌توانند یادگیری را تقویت کنند، بدون اینکه دانش‌آموزان را در دریایی از کارها غرق کنند.

بهره‌مندی همه دانش‌آموزان

این تحقیق برخلاف تصور رایج نشان داد که تکالیف برای همه دانش‌آموزان، صرف نظر از زمینه اجتماعی-اقتصادی آن‌ها، به یک اندازه سودمند است.

این موضوع تغییری اساسی در رویکردهای موجود ایجاد می‌کند و نشان می‌دهد که مزایای تکالیف برای طیف متنوعی از دانش‌آموزان به طور یکنواخت است.

ناتان مک‌جیمز، نویسنده اصلی این مطالعه، گفت: «مطالعه ما شواهد قوی ارائه می‌دهد که نشان می‌دهد تکالیف منظم می‌توانند به طور چشمگیری عملکرد دانش‌آموزان را بهبود بخشند، به ویژه هنگامی که به صورت کوتاه و مکرر داده شوند.»

«با اجتناب از تکالیف بسیار طولانی، این امر به دانش‌آموزان اجازه می‌دهد تا بین کارهای مدرسه و فعالیت‌های مهم دیگر خارج از مدرسه تعادل برقرار کنند.»

پروفسور اندرو پارنل اشاره کرد که استفاده تیم پژوهشی از روش‌های پیشرفته استنباط علّی، تضمین می‌کند که یافته‌های ما قابل اعتماد هستند.

«این تحقیق بینش‌های ارزشمندی ارائه می‌دهد که می‌تواند به تغییرات سیاست‌گذاری مبتنی بر شواهد در آموزش کمک کند و در نهایت به نفع همه دانش‌آموزان باشد.» پروفسور پارنل افزود.

افزایش مشارکت دانش‌آموزان

در نهایت، یافته‌ها تکالیف منظم و کوتاه‌مدت را به عنوان بهترین استراتژی برای افزایش مشارکت دانش‌آموزان و موفقیت تحصیلی بدون ایجاد استرس پیشنهاد می‌کنند.

نتایج این مطالعه نه تنها دیدگاه‌های سنتی درباره تکالیف را به چالش می‌کشد، بلکه پیشنهادهای عملی برای معلمان و سیاست‌گذاران ارائه می‌دهد.

با تغییر تمرکز از تکالیف طولانی و زمان‌بر به وظایف کوتاه‌تر و مکرر، مدارس می‌توانند بدون فشار بیش از حد به دانش‌آموزان، مشارکت و نتایج تحصیلی آن‌ها را بهبود بخشند.

این نتایج بر پتانسیل یک رویکرد متعادل‌تر به تکالیف تأکید می‌کند، جایی که کیفیت و استمرار بر کمیت اولویت دارند.

رویکرد «کم ولی مکرر» در تکالیف

علاوه بر این، این مطالعه می‌تواند بر توسعه آینده برنامه‌های درسی تأثیر بگذارد و معلمان را در طراحی تکالیفی هدایت کند که یادگیری را تقویت کرده و در عین حال زمان کافی برای فعالیت‌های فوق‌برنامه و رشد شخصی به دانش‌آموزان بدهد.

با توجه به تغییرات مداوم در مؤسسات آموزشی، رویکرد «کم ولی مکرر» ممکن است به یک رکن اساسی در استراتژی‌های یادگیری مؤثر دانش‌آموزان تبدیل شود و اطمینان حاصل کند که تکالیف به هدف اصلی خود می‌رسند، بدون اینکه به فرسودگی دانش‌آموزان منجر شوند.

این مطالعه در مجله Learning and Instruction منتشر شده است.

source

توسط wikiche.com