در مورد قرارداد ترکمانچای چه می‌دانید؟ در زمان شاه دوم قاجار ایران از روسیه شکست خورد و پای قراردادی ننگین را امضا کرد که به‌واسطه آن بخش‌های مهمی از خاک کشورمان برای همیشه از وطن جدا شد. حالا بیش از ۲ قرن از این قرارداد گذشته اما هنوز هر زمان بخواهیم از قراردادی با ضررهایش یاد کنیم، نام ترکمانچای روی آن می‌گذاریم و آخرین قرارداد ترکمانچای عصر حاضر در فوتبال بسته شد. و جالب این‌که اگرچه عباس میرزای قاجار یا فتحعلی شاه حضور ندارند تا پاسخگوی اعمال خود باشند، بانیان ترکمانچای فوتبال هر روز مقابل چشم مردم رژه می‌روند و کسی را یارای بازخواست از ایشان نیست…

مردان خدا مردم را به اعمال خیر دعوت و از اعمال شر باز می‌دارند. آن‌ها توصیه به اعمالی می‌کنند که به اصطلاح «باقیات الصالحات» نام دارد؛ یعنی حتی بعد از مرگ شما دامنه آثار خیر آن در آن دنیا نصیب شما خواهد شد.

هر چقدر نسل امروز اهل تاریخ خواندن نباشد، به همان اندازه ضرر می‌کند. تاریخ در تمام دنیا مادر همه علوم است، چرا که با مرور آن از اشتباهات پیشینیان درس گرفته و مانع تکرار خطاهای گذشته می‌شوند. حال ببینید چرا ما در عرصه مدیریت ورزشی پیشرفت نمی‌کنیم؛ چرا که نه فقط اهل تاریخ نیستیم، بلکه حافظه خوبی هم نداریم! اتفاقی که همین سه سال قبل افتاده را به راحتی فراموش می‌کنیم و مسببان خطاهای بزرگ کماکان بر مسند کار نشسته‌اند. داستان مارک ویلموتس در هر کجای دنیا اگر رخ می‌داد مسئولین و مسببان آن تا پایان عمر پاسخ‌گوی قوه قضاییه می‌بودند، چه رسد به این‌که بخواهند ارتقای مقام بگیرند!

داستان از رفتن کیروش شروع شد. مردی که ۸ سال برای فوتبال ما زحمت کشید و نسلی جدید ساخت که به راحتی ما را به سه جام جهانی برد، حتی در غیاب خودش! ما مردم خوش‌استقبال و بدبدرقه‌ای هستیم، پس کیروش تنها با مشایعت جواد نکونام از ایران رفت و بدتر این‌که به جای آن نام بزرگ و آن کارنامه درخشان به سراغ مردی رفتیم که در بلژیک کارگاه تولید نوشیدنی داشت!

در دنیای فوتبال از مارادونا نامی بزرگتر نیست، اما مارادونا مربی نبود. همین یک مثال کافی است تا دیگر خودمان را خسته نکنیم. قرار نیست هر بازیکن نامداری مربی شود. کاپیتان تیم ملی بلژیک هم از این دسته بود و پس از پایان دوره‌ای کوتاه از مربی‌گری، به کلی از فوتبال کناره‌گیری کرد تا این‌که هنرمندان فدراسیون فوتبال ما به سراغش رفتند…

ویلموتس بازیکن فوتبال


قرارداد کیروش در آخرین سال و با افزایش‌های هر ساله به زحمت با پاداش‌ها به ۱٫۵میلیون دلار می‌رسید اما رفتند و با یک فرد خانه‌نشین قراردادی ۲میلیون و۳۰۰هزار یورویی برای هر سال بستند! هنوز هم مشخص نیست که ویلموتس از قوطی کدام عطار بیرون آمد. هیچ‌کس او را گردن نگرفت و تنها به یاد داریم که موقع آوردن او کلیه اعضای هیئت رئیسه اختیارات خود را به مهدی تاج تفویض و رئیس فدراسیون قرارداد را بدون خواندن امضا کرد!

قرارداد ویلموتس


چرا می‌گوییم بدون خواندن؟ چون همه آن روز را به یاد داریم که تاج چه بادی به غبغب انداخت و در کنایه به کیروش، از ویلموتس به عنوان یک مربی نجیب یاد کرد و این قرارداد را به مراتب مقرون‌به‌صرفه‌تر خواند! تنها در صورت نخواندن این قرارداد می‌توانید آن را بهتر از قرارداد با کیروش بدانید! کیروشی که پای منافع ملی ما بیشتر از رئیس فدراسیون می‌ایستاد و با وزیر ورزش هم دعوا می‌کرد تا برای تیم ملی امکانات بگیرد. و بعد دیدیم که مربی نجیبِ آقایان چطور برای ما کیسه دوخت و به نفع خودش قرارداد بسته بود!

هرچه بود ویلموتس را کسی گردن نگرفت و پس از آن بازی «کی بود کی بود من نبودم» راه افتاد! تاج علنا همه‌چیز را به گردن وزیر وقت ورزش انداخت و کسی هم نبود که پی ماجرا را بگیرد… دوران کوتاه ویلموتس دورانی سراپا تحقیر و شکست بود. از همان بازی اول که بازیکنان در فرودگاه جلسه کردند و خواهان اخراج مربی شدند، تا بعد از گذشت دو ماه که او برای پولش دبه کرد و گفت برابر عراق روی نیمکت نمی‌نشیند!

ویلموتس و مهدی تاج


مهدی تاج با گرو گذاشتن ساختمان فدراسیون فوتبال ۲میلیون یورو نقد از شرکت دولتی شستا گرفت و تحویل آقای مربی داد. مرد بلژیکی که در عمرش این همه پول یک‌جا ندیده بود، در کنار چمدان پول نقد عکس گرفت و استوری اینستاگرامی گذاشت!

۴ بازی و سه شکست در دور اول مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ کارنامه ویلموتس برای فوتبال ما بود. با این هنرنمایی او پس از چند ماه کار برای همیشه از ایران رفت و شکایت کرد که تا آخرین سنت قراردادش را بگیرد! به یاد داریم که مسئولان خواب‌زده ما آن‌موقع چه مصاحبه‌ها که نکردند و چه شعارها که ندادند. جلوی دوربین تلویزیون و میکروفون خبرنگاران از شکایت علیه ویلموتس می‌گفتند و این‌که او باید ۳۰۰هزار یورو از پول را برگرداند چرا که قرارداد یک ساله‌ را هم اجرایی نکرده چه رسد به سه سال!

اما همسر ویلموتس که یک وکیل خبره و حرفه‌ای قرارداد بستن بود، همان‌موقع مصاحبه کرد و گفت کل مبلغ قرارداد سه ساله را همراه با خسارت‌های جانبی از ایران خواهد گرفت! مارک ویلموتسی که پس از رفتن از ایران تنها یک قرارداد چندماهه با راجا کازابلانکا مراکش به مبلغ ۴۸۰هزار یورو بست و از آن‌جا هم ظرف چند ماه اخراج شد، چرا که همه دنیا می‌دانست او جایزه‌بگیر است نه مربی ولی از ما این پول را گرفت!

همسر ویلموتس


اینجا هم کسی نبود که بپرسد چطور با یک مربی ۴۰۰هزار یورویی قرارداد ۶میلیون یورویی بسته شده! چرا که قلب آقای رئیس درد گرفت و ایشان از دسترس همه خارج شد…

در تمام آن روزگار مهدی تاج در تنها مصاحبه رسانه‌ای خود -زمانی که افکار عمومی خواهان جریمه مدیران و تصمیم‌گیران و پرداخت خسارت بیت‌المال از جیب شخصی بودند- رو به دوربین با گردن‌کلفتی گفت هر زمان امضاکنندگان سایر قراردادهای این سال‌ها خسارت را از جیب دادند، من هم می‌دهم! و جالب این‌که حق با او بود! کسی نبود که یقه‌اش را بگیرد و ادعای خسارت کند؛ طفلک بیت‌المال بی‌پناه و بی‌حامی…

مهدی تاج


مهدی تاج سمت آسیایی خود را که به اعتبار نام ایران در ای‌اف‌سی به دست آورده بود، حفط و تا می‌توانست به منافع ملی خدمت کرد! او چنان مجمعی برای فدراسیون فوتبال چیده که تا هفت نسل بعد هر کس بخواهد رئیس فدراسیون فوتبال شود باید موافقت ورثه جناب تاج را بگیرد! و خیلی طبیعی است که اگر خودش اراده کند، راحت برمی‌گردد و دیدیم که در آستانه جام جهانی ۲۰۲۲ برگشت و با فراموش کردن ماجرای مربی نجیب، دوباره سراغ همان کارلوس کیروش رفت؛ همان مردی که ویلموتس را همچون چماقی بر سرش می‌کوبید.

و امروز دوباره نام ویلموتس در محافل فوتبالی پیچید. او که تا آخرین سنت از قراردادش با فدراسیون فوتبال ایران را از طریق فیفا گرفت، حالا ظاهرا مالیات هم می‌خواهد! چرا نگیرد؟ مگر داستان استراماچونی را فراموش کرده‌اید؟ مردی که حتی پول پیک را هم گرفت و کسی که این قرارداد را با او بست حالا ارتقای مقام پیدا کرده است!

و داستان ویلموتس همان داستان باقیات الصالحات است؛ داستانی که حتی بعد از مرگ مرد بلژیکی و تغییر اساس ورزش ایران هم کماکان باقی خواهد ماند، همان‌طور که قرارداد ترکمانچای هنوز آزارمان می‌دهد. دولت روسیه تزاری رفت، قاجار هم رفت، حکومت شوروی از هم پاشید، سلسله پهلوی هم منحل شد اما آذربایجان و گرجستان و ارمنستان دیگر هرگز به مام میهن برنگشتند و داغشان تا ابد تازه خواهد بود، درست مثل داغ ویلموتس…

مارک ویلموتس


source

توسط wikiche.com