میکروپلاستیکها در همه جا حضور دارند و این جمله اصلاً اغراقآمیز نیست. پژوهشی جدید نشان میدهد حتی در همین لحظه که مشغول خواندن هستید، احتمال دارد که مغز شما، همان اندامی که افکار را پردازش میکند، حاوی مقدار نگرانکنندهای از میکروپلاستیکها و نانوپلاستیکها باشد.
در سالهای اخیر، دانشمندان توجه بیشتری به آثار ذرات پلاستیک بر سلامت انسان داشتهاند. از دههی ۱۹۵۰ به اینسو، پلاستیکها چنان در زندگی ما ریشه دواندهاند که کنارگذاشتن آنها تقریباً غیرممکن به نظر میرسد. فقط در سال ۲۰۲۱، تولید جهانی پلاستیک به حدود ۳۹۰ میلیون تن رسید. بخش چشمگیری از این حجم عظیم پلاستیک، در نهایت به زبالههایی تبدیل شده که محیطزیست، از خاک و آب گرفته تا هوا را آلوده کردهاند. این ریزذرات از همین مسیرها به غذا و بدن ما نفوذ میکنند.
هرچه دانشمندان موضوع میکروپلاستیکها را دقیقتر بررسی میکنند، بیشتر متوجه حضور این ذرات در اندامهای مختلف بدن انسان میشوند. این کشف، پرسشهای نگرانکنندهای را دربارهی آثار احتمالی بر سلامت ما به همراه دارد.
در پژوهشی جدید، گروهی از دانشمندان نمونههایی از بافتهای مغز، کبد و کلیهی افراد فوتشده را بررسی کردند. نمونهها متعلق به افرادی بود که بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۴ درگذشته بودند. برای مقایسه، نمونههایی از مغز افرادی مورد آزمایش قرار گرفت که در سال ۱۹۹۷ از دنیا رفته بودند. در مجموع، ۵۲ نمونهی مغزی تحلیل شد که ۲۸ نمونه متعلق به سال ۲۰۱۶ و ۲۴ نمونه مربوط به سال ۲۰۲۴ بود.
دانشمندان برای اندازهگیری میزان میکروپلاستیکها و نانوپلاستیکها در بافتها، از روشهای پیشرفتهای استفاده کردند. این ابزارهای دقیق، وجود ذرات پلاستیکی را در نمونههای بافتی تأیید کرد. بیشتر ذرات از جنس پلیاتیلن بودند؛ پلیمری که در تولید کیسههای پلاستیکی، بستهبندیهای غذایی، بطریها و فیلمهای پلاستیکی کاربرد دارد. البته، پلیمرهای دیگر نیز شناسایی شدند، اما مقدار آنها در مقایسه کمتر بود.
بافتهای مغزی در مقایسه با نمونههای کبد و کلیه حاوی مقادیر بیشتری از پلیاتیلن هستند
پژوهشگران متوجه شدند که غلظت نانوپلاستیکها در مغز، بهویژه در قشر پیشپیشانی، بهشکل معناداری بیشتر از کبد و کلیه است. آنها در مقالهی منتشرشده توضیح میدهند: «بافتهای مغزی در مقایسه با نمونههای کبد و کلیه، حاوی مقادیر بیشتری پلیاتیلن هستند. تصاویر میکروسکوپ الکترونی تأیید میکنند که این ذرات عمدتاً به شکل قطعات نانومقیاس و تکهتکه در بافت مغز پراکندهاند.»
اما یافتهای که نگرانی بیشتری به همراه داشت، این بود که میزان میکروپلاستیکها در مغز انسان در طول زمان افزایش یافته است. میانگین غلظت ذرات در مغز، از ۳٬۳۴۵ میکروگرم در هر گرم در سال ۲۰۱۶، به ۴٬۹۱۷ میکروگرم در هر گرم در سال ۲۰۲۴ رسیده؛ یعنی نزدیک به ۵۰ درصد افزایش داشته است.
پژوهشگران در قدم بعدی، میزان میکروپلاستیکها را در مغز افرادی بررسی کردند که به زوال عقل مبتلا بودند. نتایج نشان داد غلظت پلاستیک در این مغزها بیشتر از نمونههای دیگر است. با این وجود، آنها تأکید کردند که مطالعه نمیتواند رابطهی علیت مستقیمی را میان تجمع پلاستیک در مغز و بیماریهای عصبی اثبات کند.
پژوهشگران نوشتهاند: «آتروفی (تحلیلرفتن) بافت مغز، کاهش یکپارچگی سد خونیمغزی و ضعف در مکانیسمهای پاکسازی از ویژگیهای بارز زوال عقل هستند. این عوامل میتوانند به افزایش غلظت نانوپلاستیکها منجر شوند. بنابراین، یافتههای ما به معنای اثبات رابطهی علیت نیست.»
اما جالب اینجاست که میزان پلاستیک در نمونههای مغزی، بدون درنظرگرفتن سن، جنسیت، نژاد یا علت اصلی مرگ، تقریباً ثابت بود. این امر پرسشهایی جدید را دربارهی عوامل تأثیرگذار بر میزان تجمع پلاستیک در بدن انسان ایجاد میکند.
با وجود نتایج نگرانکنندهی پژوهش، هنوز مشخص نیست که وجود میکروپلاستیکها در بدن، دقیقاً چه تأثیری بر سلامت دارد. افزون بر این، مطالعه محدودیت نیز دارد. تعداد نمونهها نسبتاً کم بود و احتمال آلودگی برخی نمونهها در طول دهههای گذشته کاملاً منتفی نیست.
پژوهشگران توضیح میدهند: «تمام نمونهها در شرایط کنترلشدهی پزشکی قانونی پردازش شدهاند، بنابراین نمیتوان فرض کرد که پلاستیکهای موجود در مغز صرفاً ناشی از آلودگی تصادفی باشند.» آنها همچنین اشاره کردند که نمونههای سال ۲۰۱۶ برای ۸۴ تا ۹۶ ماه ذخیره شده بودند، در حالی که نمونههای سال ۲۰۲۴ فقط ۲ تا ۴ ماه نگهداری شدند. با این وجود، میزان پلاستیک در نمونههای جدید بالاتر بود که نشان میدهد آلودگی ناشی از ظروف پلاستیکی ذخیرهسازی، عامل اصلی نتایج نیست.
بیشتر بخوانید
برخی دانشمندان نیز نسبت به نتیجهگیری عجولانهی مطالعه هشدار دادهاند. اولیور جونز، استاد شیمی در دانشگاه تحقیقاتی مؤسسه فناوری سلطنتی ملبورن، اظهار داشت: «میتوانم تصور کنم که مقاله به دلیل عنوانش توجه بسیاری را جلب کند. اما پیش از آنکه تیترهای جنجالی منتشر شوند، باید نگاهی دقیقتر به نحوهی انجام پژوهش و معنای واقعی نتایج آن داشته باشیم.»
جونز همچنین به محدودیتهای پژوهش اشاره کرد: «مطالعه فقط ۵۲ نمونهی مغزی را بررسی کرده است. این تعداد برای نتیجهگیری قطعی دربارهی میزان میکروپلاستیکها در جمعیتهای گسترده کافی نیست.»
جونز توضیح میدهد که یکی از روشهای تحلیلی استفادهشده در پژوهش ممکن است دادههایی تولید کند که با چربیهای مغز تداخل دارند. این امر نیز میتواند به نتایجی منجر شود که لزوماً بازتابدهندهی میزان واقعی پلاستیک در مغز نیستند.
وجود میکروپلاستیکها در بدن انسان، مسئلهای است که هنوز بهدرستی درک نشده است. مطالعهی جدید نشان میدهد که این ذرات میتوانند در مغز تجمع پیدا کنند، اما هنوز مشخص نیست که چه پیامدهایی برای سلامت دارند.
اولیور جونز در پایان افزود: «پژوهش مهم است، اما به دلیل محدودیتهایش، باید با احتیاط به نتایج آن نگاه انداخت. اینکه برخی افراد ممکن است پلاستیک در مغز خود داشته باشند فقط یک احتمال است، اما مطالعه آن را اثبات نمیکند.»
یافتههای پژوهش در نشریهی Nature Medicine منتشر شده است.
source