انشای دانش آموزی از زبان درخت با آدم ها حرف بزنید
انشا با موضوع از زبان درخت با آدم ها حرف بزنید به صورت ادبی و توصیفی برای دانش آموزان آماده شده تا با نحوه نگارش و مهارت نوشتاری آشنا شوند. با دانشچی همراه باشید.
موضوع انشا از زبان درخت با آدم ها حرف بزنید
من یک درخت هستم، سالهاست در این گوشهی دنیای بزرگ ایستادهام. ریشههایم در خاک فرو رفته و شاخ و برگهایم به سوی آسمان کشیده شدهاند. من شاهد هزاران اتفاق بودهام، ولی همیشه سکوت کردهام. حالا میخواهم با شما صحبت کنم، ای انسانها.
شما هر روز از کنار من عبور میکنید و شاید متوجه من نمیشوید. نمیدانید که من سالهاست اینجا ایستادهام، ریشههایم در دل زمین چنگ انداختهاند تا شما بتوانید در سایهام استراحت کنید. میدانید؟ من به شما کمک میکنم که در گرمای تابستان از خورشید پناه ببرید و هوای تازه را تنفس کنید. آیا تا به حال از خودتان پرسیدهاید که من چگونه اینقدر سبز و شاداب هستم؟
آیا فکر میکنید که من هم احساس دارم؟ آیا میدانید که من در هر برگ، در هر شاخه و در هر ریشهام، زندگی جاری است؟ من هم مانند شما زنده هستم، حتی اگر در ظاهر بیصدا و بیحرکت به نظر برسم.
شاید شما ندانید، اما من به یاد دارم روزهایی که درختهای زیادی در کنار من بودند. وقتی نسیم میوزید، صدای برگی که به زمین میافتاد به گوش من میرسید. اما حالا تنها ماندهام. درختان دیگری که روزی با من بودند، یکی یکی از بین رفتند و من تنها شدم. من متوجه شدم که شما انسانها با قطع درختان، چیزی فراتر از یک موجود زنده را از بین میبرید.
من به شما میگویم که من و همنوعانم برای شما مفیدیم. ما تنها برای زیبایی طبیعت نمیروییم، بلکه به شما زندگی میدهیم. اگر ما نباشیم، هوای پاکی برای نفس کشیدن ندارید. اگر ما نباشیم، سایهای برای استراحت نخواهید داشت. پس شما انسانها باید بیاموزید که ما هم جزئی از زندگی شما هستیم، نه فقط یک تکه چوب یا برگ.
از شما میخواهم که به ما احترام بگذارید. ما را قطع نکنید، درختها را دوست داشته باشید. به یاد داشته باشید که هر شاخهای که قطع میشود، بخشی از دنیای شما را از بین میبرید. با ما زندگی کنید، نه اینکه ما را نابود کنید. طبیعت به شما نیاز دارد، همانطور که شما به آن نیاز دارید.
انشا از زبان یک درخت تنها در بیابان
انشا اختصاصی _ نویسنده: حدیثه قاسمی
source