پژوهشی جدید به رهبری دکتر اینبال بارتال، به بررسی ریشه‌های رفتارهای کمک‌رسانی در موش‌ها می‌پردازد. نتایج این پژوهش، نقش تجربه اجتماعی و شیمی مغز را در شکل‌گیری رفتارهای نوع‌دوستانه و تمایل به کمک برجسته می‌کند.

‌چگونه موش‌ها رفتار نوع‌دوستانه نشان دادند؟

استفاده از وظیفه کمک به هم‌نوع

در این مطالعه، پژوهشگران از یک وظیفه رفتاری استفاده کردند که در آن موش‌ها می‌توانستند یک هم‌نوع گرفتار را آزاد کنند. موش‌هایی که تجربه تعاملات اجتماعی مثبت داشتند، بیشتر از دیگران تمایل به کمک داشتند.

فعالیت بیشتر مغزی در نواحی مرتبط با همدلی

موش‌های کمک‌کننده، در نواحی مغزی مرتبط با همدلی و انگیزش، فعالیت بیشتری نشان دادند. این نواحی شامل قشر کمربندی قدامی و قشر حسی-پیکری بودند.

‌پیوندهای اجتماعی، عامل اصلی کمک‌رسانی

نقش نواحی همدلانه مغز

فعال‌سازی قوی‌تر در قشر کمربندی قدامی، قشر حسی-پیکری و دیگر نواحی مرتبط با همدلی، نشان می‌دهد که تنها احساس ناراحتی دیگران کافی نیست. بلکه وجود یک پیوند اجتماعی، نقش کلیدی در تحریک رفتار کمک‌رسانی ایفا می‌کند.

هورمون اکسی‌توسین، کلید ارتباط و پاداش اجتماعی

هورمون اکسی‌توسین – که نقش مهمی در ایجاد پیوند دارد – نیز در این فرآیند نقش دارد. موش‌هایی که به طور مداوم کمک می‌کردند، میزان بالاتری از گیرنده‌های اکسی‌توسین در «هسته اکومبنس» (مرکز پاداش مغز) داشتند.

مسدودسازی اکسی‌توسین، کاهش رفتارهای اجتماعی

با وجود اینکه مسدودسازی مسیر اکسی‌توسین باعث حذف کامل رفتار کمک‌رسانی نشد، اما تمایل اجتماعی موش‌ها را کاهش داد. محققان نتیجه‌گیری کردند که اهمیت دادن به دیگران، بیش از حس کردن ناراحتی‌شان در تحریک رفتارهای کمک‌رسانی مؤثر است.

تعامل اجتماعی، پیش‌بینی‌کننده تمایل به کمک

موش‌های اجتماعی، از پیش آمادگی بیشتری برای کمک دارند

قبل از شروع آزمایش، موش‌هایی که در آینده به «موش‌های کمک‌کننده» تبدیل شدند، زمان بیشتری را در تعامل اجتماعی، خوابیدن کنار هم و رفتارهای دوستانه با هم‌قفس‌های خود سپری کرده بودند.

تعاملات اولیه، عامل تعیین‌کننده سرعت کمک

میزان تعاملات اجتماعی در روز اول، با سرعت کمک در روزهای بعدی رابطه مستقیم داشت. موش‌هایی که بیشتر درگیر روابط اجتماعی بودند، سریع‌تر به آزاد کردن هم‌نوع خود اقدام می‌کردند.

ژن‌های مرتبط با نوع‌دوستی و تنظیم احساسات

گیرنده‌های بیشتر اکسی‌توسین در موش‌های کمک‌کننده

مطالعات بیانی ژن نشان دادند که موش‌های کمک‌کننده، سطح بسیار بالاتری از گیرنده‌های اکسی‌توسین (Oxtr) در هسته اکومبنس داشتند.

تنظیم بهتر احساسات و استرس کمتر

این موش‌ها همچنین فعالیت بالاتری از ژن‌های مرتبط با پاداش اجتماعی و تنظیم هیجانی نشان دادند. در مقابل، ژن‌های مرتبط با واکنش به استرس در آن‌ها کاهش یافته بود، که نشان می‌دهد واکنش کمتر به استرس، می‌تواند آمادگی کمک به دیگران را افزایش دهد.

کاهش رفتارهای اجتماعی با مسدود کردن اکسی‌توسین

زمانی که پژوهشگران سیگنال‌دهی اکسی‌توسین را در «هسته پاراونتریکولار» مغز مسدود کردند، موش‌ها رفتارهای اجتماعی کمتری نشان دادند. این یافته نشان می‌دهد اکسی‌توسین می‌تواند پیوندهای اجتماعی مغز را تقویت کند، که به نوبه خود باعث افزایش تمایل به کمک می‌شود.

مغز اجتماعی، انگیزه‌ای قوی برای کمک دارد

فعال‌سازی گسترده شبکه‌های نوع‌دوستی در مغز

موش‌های کمک‌کننده، در نواحی مغزی مرتبط با رفتارهای نوع‌دوستانه مانند قشر کمربندی قدامی، قشر پیش‌پیشانی اربی‌فرونتال، هسته اکومبنس و قشر اینسولار، فعال‌سازی گسترده‌تری نشان دادند.

نقش کلیدی قشر اربی‌فرونتال

از بین این نواحی، قشر اربی‌فرونتال – که مسئول ارزیابی پاداش و تصمیم‌گیری است – بیشترین تفاوت را میان موش‌های کمک‌کننده و غیرکمک‌کننده نشان داد.

ارتباط مستقیم تعامل اجتماعی با همدلی مغزی

موش‌هایی که از ابتدا بیشتر درگیر روابط اجتماعی بودند، در نواحی مرتبط با همدلی مغز فعالیت بالاتری داشتند، حتی چند روز پس از آزمایش.

پیامدها برای جامعه انسانی

این پژوهش نشان می‌دهد که ارتباط اجتماعی و عوامل شیمیایی مغز، رفتارهای کمک‌رسانانه را شکل می‌دهند. نتایج بیانگر این است که همدلی به تنهایی برای اقدام کافی نیست، بلکه پیوندهای اجتماعی و پاداش‌های هیجانی محرک‌های اصلی هستند.

درک بهتر نقش اکسی‌توسین و ارتباط اجتماعی در رفتارهای نوع‌دوستانه، می‌تواند به ما کمک کند تا در جوامع در حال قطبی شدن، همدلی بیشتری پرورش دهیم. تقویت پیوندهای اجتماعی، ممکن است اثربخش‌تر از آگاه‌سازی صرف درباره ناراحتی دیگران باشد.

دکتر بارتال و همکارانش، ریشه‌های زیستی مهربانی را روشن کرده‌اند؛ یافته‌هایی که می‌تواند روزی به ما در تربیت همدلی در انسان‌ها کمک کند.

این مطالعه در نشریه Journal of Neuroscience منتشر شده است.

source

توسط wikiche.com