زنی که مادرش در نوجوانی از فیلیپین به آمریکا مهاجرت کرده بود، با وجود علاقهنداشتن به رشتهی حقوق، به خواست مادرش و از سر احساس وظیفه نسبتبه خانواده، وکیل شد.
او در یکی از بزرگترین مؤسسات حقوقی واشینگتن کار میکرد و به موفقیت مالی رسیده بود، اما پس از ۵۰ سالگی، احساس خلأ و نارضایتی از زندگی او را به بازنگری واداشت. ازدواجش از هم پاشید، به الکل روی آورد و از اینکه مسیر دلخواهش را دنبال نکرده بود، احساس پشیمانی کرد؛ مسیری که شاید او را به شغلی مانند روزنامهنگاری یا اجرا در رسانه میرساند.
به روایت بیزنس اینسایدر، در ۵۰ سالگی تصمیم گرفت مسیرش را تغییر دهد. پادکست راه انداخت، در برنامهای رادیویی همکاری کرد، روی صحنهی TEDx رفت و تجربههایی تازه را در قالب «۵۰ تجربه در ۵۰ سالگی» امتحان کرد تا خودش را بهتر بشناسد. گرچه این سبک زندگی مطابق خواست مادرش نبود، اما سرانجام بر اساس خواستهی خودش شکل گرفت.
مقالههای مرتبط
او فرزندانش را به دنبالکردن علایقشان تشویق کرد؛ دخترش در مسیر مددکاری اجتماعی قدم گذاشت و پسرش با وجود ریسکهای مالی، به فعالیت در هنر و شبکههای اجتماعی پرداخت و به موفقیت مالی چشمگیری رسید.
به باور او، نسل جوان امروز بیش از نسل او موفقیت را بر پایهی رضایت شخصی تعریف میکند؛ نه صرفاً پول. اکنون، در ۶۱ سالگی، زندگیای را دنبال میکند که با ارزشهای درونیاش همخوانی دارد؛ زندگیای که شاید مورد تأیید مادرش نباشد، اما کاملاً از آنِ خودش است.
source